جریمه خوشحسابی بازنشستگان غیرحداقلبگیر سازمان تامین اجتماعی
۲۵۳هزار و ۴۶۱میلیارد تومان حداقل میزان کسرشده از مستمری بازنشستگان غیرحداقلبگیر در دولتهای یازدهم تا سیزدهم
طی ۸ سال پروژه فقیرسازی بازنشستگان غیرحداقلبگیر که از سال ۱۳۹۴ آغاز شد، حداقل مبلغ برآورد ۲۵۳هزار و ۴۶۱میلیارد تومان از مستمری بازنشستگان غیرحداقلبگیر در دولتهای یازدهم، دوازدهم و سیزدهم کاسته شده است (میانگین هر نفر ۲۵۰میلیون تومان). نتیجه هشت سال تعیین دوگانه (دونرخی) افزایش مستمری بازنشستگان، منجر به کاهش حدود ۷۱درصدی مستمری غیرحداقلبگیران شده است.
محاسبه و برآورد حداقل مبلغ ریالی این کاهش، حداقل 2,534,611میلیارد ریال (253,461میلیارد تومان) در جدول آمده است. محاسبات برای مبالغ متفاوت مستمری (در سال 1394) به محاسبه و میانگین کاهش در ردههای مختلف مستمری، مبنای محاسبه کاهش 8ساله قرار گرفته است. بدیهی است برآورد کاهش 8ساله در جدول، بر اساس محاسبات شخصی صورت پذیرفته است و مبلغ ریالی واقعی این کاهش، تنها با استفاده از آمار تعدادی بازنشستگان غیرحداقلبگیر در هر سال و مبالغ ریالی واقعی احکام کلیه بازنشستگان غیرحداقلبگیر، قابلمحاسبه است. مبلغ ریالی واقعی این کاهش، بسیار بیشتر از مبلغ برآوردی حداقلی موجود در جدول خواهد بود. (توضیح اینکه در نمونهای مستند به احکام صادره و با اعمال افزایشها براساس میزان افزایش مستمری حداقل بگیران، مبلغ کاهش 8 ساله این نمونه، مبلغ 2,204میلیون ریال (برای یک بازنشسته) است. در این ارتباط هر بازنشستهای میتواند با اعمال این افزایشها (افزایش مستمری حداقل بگیران) بر احکام خویش، میزان کاهش 8 ساله خود را نسبت به افزایش حداقل بگیران محاسبه نماید.)
سخنی با مخترعین واژه «سایر سطوح»
آیا راه نجات سازمان تامین اجتماعی از بحرانهای مالی موجود، از طریق جیب بازنشستگان غیرحداقل بگیر که همه ساله حق بیمههای خود را براساس قرارداد بیمهای به میزان بالاتر از حداقل دستمزد پرداخت کردهاند، بوده است؟ بدون شک اعمال این رویه غیر قانونی(صرف نظر از مصوبه هیات وزیران) تنها موجب بی اعتباری قوانین بیمهای و نارضایتی بازنشستگان غیر حداقل بگیر گردیده است. تفسیر مواد 96 و 111 قانون، برای اعمال دو نرخ در افزایش مستمری بازنشستگان از سال 1394، هیچ توجیه قانونی ندارد و مدعیان و مخترعین واژه «سایر سطوح» با تمسک به این مواد، تنها بدنبال اجرای پروژه فقیر سازی بازنشستگان غیرحداقل بگیر و مثلا نجات سازمان تامین اجتماعی از جیب بازنشستگان غیر حداقل بگیر میباشند.
اگر این تقسیر به رای صحیح بوده است، آیا تمام دولتهای قبل از دولت یازدهم(از بدو تاسیس سازمان )اشتباه میکردهاند؟!. راه نجات سازمان تامین اجتماعی از طریق فقیر سازی بازنشستگان غیرحداقل بگیر به نتیجهای نخواهد رسید و تنها راه حل آن اصلاح قانون بیمه و اصلاح روش تعیین مستمری است. در شرایط فعلی میتوان با پرداخت 28 سال حق بیمه حداقلی و 2 سال (آخر) حق بیمه حداکثری، از میزان مستمری بالاتر از حداقل دستمزد برخوردار گردید و این سرمایهگذاری تنها ظرف دوسال بعد از بازنشستگی، بازیافت خواهد شد و این در حالی است که هیچ سرمایهگذاری دیگری به این میزان عایدی ندارد. در نهایت سازمات تامین اجتماعی میماند و سالها پرداخت مستمری بالاتر از حداقل دستمزد و به عبارتی آش نخورده و...