برگی از یک تاریخ اقتصادی (هدفمندی یارانهها و ارز ترجیحی)
«با اجرای قانون هدفمند کردن یارانهها با محاسباتی که ما انجام دادهایم، از همان روز اول وضع شش دهک جامعه به لطف خدا بهتر میشود. با اجرای این قانون دو دهک جامعه باید یک کمی صرفهجویی کنند و دو دهک بالای جامعه هم باید بیشتر صرفهجویی کنند. انرژی و ثروت کشور متعلق به مردم است و معتقدیم بهترین حالت برای مدیریت ثروت ملی، مدیریت عمومی مردم و مشارکت مردم در مدیریت ثروت ملی است. با احتساب هر بشکه نفت معادل ۸۵ دلار در چهار میلیون و دویستهزار بشکه در ۳۶۵ روز سالانه ۱۲۰هزار میلیارد تومان مصرف انرژی در داخل داریم که این چهار برابر متوسط مصرف دنیاست. این در حالی است که ما بیش از چهار برابر متوسط دنیا رفاه نداریم و رفاه ما تقریبا معادل متوسط دنیاست و این انرژی باید در خدمت رفاه مردم باشد. اشکال دیگر این است که بهینه مصرف نمیکنیم و مصرف لوازم خانگی، خودرو، دستگاههای گرمایشی و سرمایشی ما بالاست. همین مقدار مصرف نیز عادلانه توزیع نمیشود و بعضیها ۳۰ برابر دیگران مصرف میکنند و باعث ایجاد فاصله طبقاتی میشوند، در حالی که ما یارانه میدهیم تا عدالت برقرار شود. میتوانیم با صرفهجویی یکچهارم همین ۱۲۰هزار میلیارد تومان، میزان رفاه کنونی را حفظ کنیم.»
رئیسجمهور گفت: «۴هزار تومان برای هر نفر در ماه بابت هزینه نان به حساب مردم واریز میشود. میخواهیم مردم نان خوب بخورند. میدانید سی هزار میلیارد تومان یعنی چه؟ یعنی یک سال بودجه عمرانی کشور! همه بودجه عمرانی سال گذشته ما بیست هزار میلیارد تومان بود. یعنی اگر همت کنیم و یکچهارم (۱۲۰هزار میلیارد تومان) را صرفهجویی کنیم بودجه عمرانی دو و نیم برابر خواهد شد. اگر این سی هزار میلیارد تومان را در بخش مسکن استفاده کنیم و در بانک بگذاریم و بگوییم وام صفر درصد به مردم بدهید، حداقل یکمیلیون و چهارصد تا پانصدهزار مسکن شهری و روستایی با شرایط قرضالحسنه ساخته خواهد شد. این میزان ساخت علاوهبر ساخت سالانه یکمیلیون و سیصد تا چهارصدهزار مسکنی است که هماکنون ساخته میشود و با این اقدام، دیگر کسی بدون مسکن نخواهد ماند و بافت فرسودهای باقی نمیماند. اگر این را به بخش کشاورزی ببریم مطمئنا زمینی نمیماند که تحت کشت آبیاری تحت فشار نباشد. در نتیجه، آب کشاورزی را تامین میکنیم و همه سدهای کشور و شبکههای آبیاری به اتمام خواهد رسید و این تنها با یک سال به دست میآید. اگر این میزان را در صنعت صرف کنیم همه طرحهای نیمهتمام به اتمام خواهد رسید و به همان اندازه باید ساخته شود.
اگر آن را به عمران شهری و حملونقل ببریم همه بزرگراههای شهری، متروها، اتوبوسها و تاکسیها نوسازی میشود و اضافه هم میآید. اگر این مبلغ را وارد حملونقل برونشهری و راهآهنسازی کنیم؛ ما اکنون دوازدههزار کیلومتر راهآهن در دست ساخت داریم یعنی ۲۵درصد بیش از کل تاریخ راهآهن کشور، یعنی هر چه راهآهن داریم یک ماه از ۲۵ صدم اضافه بر آن درست کنیم به سیهزار میلیارد تومان نمیرسد. همه آزادراههای کشور را با این مبلغ به بهرهبرداری میرسانیم و ۷۵۰۰ کیلومتر آزادراه را میتوان با آن به بهرهبرداری رساند. اگر این اقدام صورت گیرد آن وقت ایران به کجا خواهد رسید؟ ایران به پیشرفتهترین کشور دنیا تبدیل خواهد شد و این شدنی است.» رئیسجمهور گفت: «برای آب و برق و گاز یک کار پلکانی کردهایم یعنی همه تشویق بشوند بیایند پایین و هر کس یک پله پایین بیاید اثرش را در زندگی ببیند.»
چقدر زود گذشته است این سالها. با خود نتایج را مرور میکنم: بنا بر آمار رسمی وضعیت شش دهک ابتدایی بهتر نشده است. مصرف دهکهای بالا کمتر نشده است و فاصله طبقاتی به مراتب بیشتر شده است. مردم دخالتی در مدیریت ثروت ملی ندارند. سطح رفاه کشور کاهش یافته است. کیفیت نان افزایش نیافته است. وام صفر درصد وجود ندارد و میزان اجارهنشینی در بالاترین سطح ممکن است. تولید مسکن در حداقل خود قرار دارد. در مدیریت منابع آبی در وضعیت بحرانی قرار داریم (در مقایسه با کشورهایی که در شرایط مشابه خشکسالی قرار دارند). طرحهای نیمهتمام صنعتی تمام نشده است. اتوبوسها فرسوده و وضعیت حملونقل عمومی از وضعیت مطلوب فاصله دارد. خودروهای تولیدی پرمصرف و فاقد کیفیت هستند. لوازم خانگی تولیدی کشور پرمصرف و فاقد استانداردهای روز جهان هستند. آزادراهها سالهاست در حال ساخت هستند و مدیران به صورت مستمر از کمبود بودجه گلایه دارند. و متاسفانه ما پیشرفتهترین کشور دنیا نشدیم و...
با کمی فکر متوجه میشویم که مشکل مردم نیستند، مشکل دولت است که در این سالها مسیر هزینهکرد خود را اصلاح نکرده است. هر میزان درآمد اضافی برای دولت معادل اتلاف منابع بیشتر برای اقتصاد کشور خواهد بود. درست است اقتصاد علم منطق و استدلال است، ولی نتایج عملکرد ۱۲ساله سیستم اداره دولت، گویای عدمموفقیت مسیر انتخابشده است. از نتایج واضح اصلاح به شیوه فعلی، سرعت گرفتن چاپ نقدینگی، تورم احتمالی سهرقمی، کاهش رفاه مصرفکننده و ترویج اقتصاد شکستخورده دستوری از طرف دولت و بخصوص وزرای محترم اقتصادی است. جرات ندارم خیال خودم را به سال ۱۴۰۹ ببرم، و رئیسجمهور بعدی را در حال مصاحبه برای اصلاح روند اقتصادی و حذف یارانهها ببینم.