جزئیات نوزدهمین نشست انجمن بهرهوری ایران
حجت میرزایی، استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی: بنگاههای اقتصادی در اکوسیستمی متشکل از شرایط جهانی، صنعتی و ملی فعالیت دارند. در اکوسیستم ضدبهرهور نمیتوان از یک بنگاه انتظار بهرهوری داشت، بنگاههای بزرگ در سطح جهانی از برخی از مولفههای مهم مانند فناوریهای نوین و پارادایمهای مدیریتی بهره میگیرند، همچنین ساختارهای جامعه مدنی مانند تشکلهای مدیریتی و اقتصادی، ساختار و عملکرد دولت و کیفیت نهادی، ساختار کیفیت، سیاستها و ساختارهای صنعتی، محیط عمومی کسب و کار، الگوها و بستر تاریخی، بازار کالا و نیروی انسانی، مدیران صنعتی، توسعهیافتگی بازارهای مالی، سیاستهای تجاری و صنعتی از جمله موارد دیگر موثر در عملکرد شرکتهاست. نبود بازار حرفهای مدیران یک خلأ در سیستم مدیریتی در کشور است و نمیتوانیم بر اساس معیارهایی مشخص عملکرد مدیران را بهصورت حرفهای ارزیابی کنیم، چرا که عموم مدیران بخش دولتی با فشار و توصیههای سیاسی، انتصاب و با همان توصیهها نیز ماندگار میشوند. حتی اگر یک مدیر در تمامی مجموعههای محل خدمت ناکارآمد عمل کرده باشد این کارنامه غلط هیچ تاثیری در انتخاب نشدن وی ندارد و میبینیم که مدیران به راحتی در مجموعههای کاملا بیربط عزل و نصب میشوند. فقدان توسعه استراتژی توسعه صنعتی، مقیاس کوچک وغیراقتصادی، مکانیابی نادرست، توزیع فضایی ناموزون، فناوری پایین، خامفروشی و فقدان تکمیل زنجیره ارزش، بهرهوری پایین، فرسودگی ماشینآلات و عدمتوانایی نوسازی آن بهعلت نوسات شدید ارز، فقدان بازار مدیریت حرفهای، پایین بودن سطح سرمایه انسانی، حکمرانی صنعتی و شرکتی ضعیف، وابستگی شدید به صادرات نفتی و اتکا به تامین مالی بانکی از جمله آسیبهای جدی بخش صنعت و معدن است. نبود شرکتهای بزرگ در صنایع الکترونیک و پایین بودن سهم ایران در بنگاههای با تکنولوژی بالا که میتوانند رقابتپذیر باشند، یک معضل اساسی است. ۷۰درصد نیروی انسانی شاغل در بنگاههای صنعتی کشور دارای تحصیلات دیپلم و زیردیپلم هستند که یک چالش محسوب میشود و با در نظر گرفتن مدرک فوق دیپلم این آمار ۸۰درصد میشود. بهطور اساسی، رشد اقتصادی نیازمند انباشت سرمایه و بهرهوری است و ۱۰ سال گذشته را ایران با نرخ رشد صفر تجربه و طی کرده اما فاجعه بزرگتر این است که نرخ تشکیل سرمایه ثابت ناخالص طی سه سال اخیر صفر و منفی شده و حتی در سطح جبران استهلاک نیز سرمایهگذاری نشده است.
محمدرضا سعیدی، متخصص در مدیریت شرکتهای بزرگ و هلدینگها و مدیرعامل سابق پتروشیمی جم: نوآوری، بهرهوری و کیفیت زندگی همواره مانند یک چرخه هر یک علت و معلول یکدیگر بوده و این روند برای پیشبرد اهداف در هر مجموعهای لازم و ملزوم یکدیگر هستند. این چرخه در هر سه حوزه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی چنانچه بهدرستی عمل کند شاهد شکوفایی و در صورت ناکارآمدی با روند نزولی کیفیت زندگی و بهرهوری مواجه خواهیم شد. متاسفانه در ایران کمتر مدیری با برنامه وارد یک بنگاه اقتصادی میشود و عمده مباحث درخواستی از یک مدیر استخدام و جابهجا کردن افراد گزینشی و مورد نظر کسانی است که این پست مدیریتی را به آن مدیر دادهاند! نبود چشمانداز و برنامه برای آینده، استراتژی رشد و بالا بودن چرخش مدیران در بنگاههای اقتصادی، نبود دانش و تجربه لازم موارد دیگری از مشکلات این بنگاههاست. از منظر جهانی و طبق آمارهای سازمان ملل در شاخص رقابت جهانی در بین ۱۴۱ کشور رتبه ایران ۹۹ است. یکی از این شاخصهای بسیار مهم که مصیبت شرکتهای ایرانی بوده، هیاتمدیره است؛ سازه هیاتمدیره به معنی مدیر درست، با تخصص و مهارت درست و در جای درست تعریف شده که متاسفانه افراد درست با مهارت درست در خوشبینانهترین حالت در جای نادرستی بهکار گرفته شده و در بدترین حالت نیز آدم نادرست با مهارت نادرست در جای مهم بهکار گرفته شده و این مساله مهم و اساسی وجود مدیران بیربط در سمتهای مدیریتی مهم است. انتخاب هیاتمدیره شرکتها در ایران از وضعیت اسفناکی برخوردار است. بر اساس آمارهای جهانی رتبه ایران در این بخش در بین ۱۳۷ کشور رتبه ۱۲۵ بوده که یکی از چالشهای کلیدی است و نیازمند بازنگری و اصلاح است. با وجود جنبش مدرکداران بیسواد نمیتوان به ایدهآلهای شرکتی با بهرهوری مطلوب دست پیدا کرد که یکی از مصیبتهای کشور افراد دارای مدرک بدون دانشی است که در پستهای مدیریتی مهم قرار دارند.
سید رضا نوروززاده، رئیس اسبق ایدرو و مدیرعامل سابق شستا: نتیجه اقتصاد بهرهور و کارآمد یک جامعه در کیفیت زندگی مردم آن نشان داده میشود و رتبه ایران در این بخش ۱۲۳ از ۱۶۷ است که نشان میدهد هر اقدامی تاکنون انجام شده نتیجهای برای بهبود کیفیت زندگی مردم نداشته است. داشتن برنامه مدون برای یک بنگاه اقتصادی، نیروی انسانی ماهر و متخصص و ساختار سازمانی سه عامل مهم در موفقیت یک بنگاه اقتصادی هستند و چنانچه ساختارهای یک سازمان در یک چیدمان درست قرار نگیرند، مانند بمبهای بیصدا ارزشها را تخریب خواهند کرد. در سال ۱۳۴۶ در مجلس وقت مصوب شد که سازمان گسترش یک سازمان توسعهای و دولتی اما تابع قانون تجارت و از شمول قوانین مجلس خارج است یعنی چنانچه مجلس قانونی را مصوب کند، اگر شامل این سازمان باشد مستلزم ذکر نام است که نتیجه این اختیار تاسیس ۴۰۰ شرکت در ایران بود و وظیفه آنها گسترش صنعت ایران و نوسازی صنایع بود، بنابراین وظیفه این شرکت کارخانهداری نبود. اما پس از انقلاب و مصادره کارخانهها، نقش سازمان گسترش از وظیفه اولیه به کارخانهداری تبدیل شد. تا زمانی که نحوه گزینش مدیران در یک ساختار اصلاح نشود مسائلی که با آن دست به گریبانیم نیز حل و فصل نخواهد شد؛ با وجود این تعداد دانشگاه و این حجم از خروجیهای تحصیلکرده، چرا شاهد پیشرفت نیستیم؟ اگر این فارغالتحصیلان توانمند نیستند چرا کشورهای خارجی به سرعت آنها را جذب میکنند؟ شرایط فعلی حاکم بر ساختارهای مدیریتی نشان میدهد اگر گزینش مدیران در سطوح مختلف بر مبنای توانمندی، خلاقیت، ارزیابی و عملکرد درست نباشد تمام ایدهها بر روی کاغذ خواهد ماند چراکه مشکل ما نیروی انسانی نیست بلکه گزینش مدیران در سایه فشارهای سیاسی است. تا زمانیکه اصل ۴۴ قانون اساسی اصلاح نشود، این اصل جز نابودی کشور هیچ دستاورد دیگری ندارد.
نصرالله جهانگرد، رئیس هیاتمدیره انجمن بهرهوری ایران: بنگاهها برای موفقیت باید در محیط ملی، صنعتی، تجاری و محیط بینالمللی تعامل درستی داشته باشند. این محیط شامل مباحث قانونگذاری، فرهنگ، قواعد کسب و کار و قوانین و نظامات مالی و بانکی و رقابت است که برای رسیدن به موفقیتهای تدوین شده باید ساختارهای اقتصادی اصلاح شود. مشکلات و معضلات حوزه صنعت ایران بر کسی پوشیده نیست و در این میان بزرگترین مساله فقدان برنامهریزی و استراتژی بوده که همه کارشناسان و متخصصان حوزه اقتصاد به آن اذعان دارند. امروز نوآوری، بهرهوری و کیفیت زندگی مباحث مهمی هستند که انجمن بهرهوری ایران نیز آن را سرلوحه مباحث خود قرار داده و به لحاظ اهمیتی که این چرخه دارد باید همچنان به دنبال راهکارها و ایدههای نوآورانه جهت افزایش بهرهوری و در نهایت افزایش کیفیت زندگی برای عموم جامعه باشیم. همه میدانیم که سالهاست بخش مهمی از نیروهای تحصیلکرده کشور مهاجرت میکنند و همه آنها جذب بخش صنعتی نمیشوند، بنابراین طبق آمار اگر به لحاظ ارزشگذاری اقتصادی مقایسه کنیم هزینه خروج هر فرد نخبه از کشور معادل خروج یکمیلیون دلار برآورد شده است که این رقم غیر از ارزش و فرصت ۱۶ ساله تحصیلی است که برای یک فرد نخبه در مقطع دکترا هزینه میشود. طی ۴۰ سال گذشته به جز دورهای محدود هیج مناسبات بینالمللی در روابط تجاری با دنیا نداشتیم و در همان مقطع یک ساله که طلیعه باز شدن مناسبات تجاری ایران بود، آثار آن به وضوح و بسیار سریع دیده شد چراکه دنیا به ارزشهای اقتصادی ایران پی برده و در این رقابت برد-برد تمایل و اشتیاق به همکاری دارند و چنانچه بسترها آماده و مسائل حل و فصل شود، شاهد رشد بسیار سریع اقتصادی و اجتماعی ایران خواهیم بود. موضوعی که همواره مغفول مانده این است که در برنامه ۲۰ ساله ایران مصوب شده که ۷ شهر ایران از جمله شهرهای تهران، مشهد، شیراز، تبریز، اصفهان و دو شهر دیگر جهانشهر شوند و به لحاظ زیرساختهایی نظیر دانشگاهها، مراکز درمانی، نیروی انسانی، مدنیت توسعهیافته، حملونقل و ارتباطات توسعهیافته حرفی برای گفتن در سطح جهانی داشته باشند که لوازم این کار فراهم نشد؛ امروز یک شرکت با بیش از هزار نیرو در یکی از این کلانشهرهای ما در مقایسه با یک شرکت کوچک زیر پلهای در ژنو یا دبی، یک شرکت محلی حساب میشود که این نتیجه ارتباطات بینالمللی و جهانشهر بودن است. دورهای در گذار اقتصاد ایران رخ داد که سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، بانک توسعه صنعت ومعدن، سازمان مدیریت صنعتی و پارکهای صنعتی ۴ بازوی اقتصادی ایران برای ارتقا و توسعه مباحث صنعتی شکل گرفتند و ۴ حلقه زنجیرهای بودند که گذار ایران به دوره صنعتی را تسریع کنند اما متاسفانه هر ۴ حلقه از هم باز شده و بسیاری از کارکردهای خود را از دست دادهاند.