سیاستگذاری دوفضایی و انتقال پایتخت به فضای مجازی
دکتر سعیدرضا عاملی* با ظهور فراگیر فضای مجازی، رویکرد شهرسازی و مدیریت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه از نگاه تکفضایی (فیزیکی - مکانمحور و حضوری) به نگاه دوفضایی (بهرهگیری ترکیبی از ظرفیتهای فضای فیزیکی و فضای مجازی) انتقال پیدا کرده است. بدون توجه به این انتقال، سیاستگذاریها و مدیریتهای تکفضایی دچار مشکل و بحرانهای بزرگ میشوند. اساسا امروزه محور پیشرفت و توسعه و رقابت جهان پیشرفته، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و زیرساختها و برنامههای مرتبط با آن است. بر مبنای رویکرد دوفضایی، شهرهای جدید از ابتدا با توجه به قابلیتها، ظرفیتها و امکان نهادسازی به دو صورت ۱) فیزیکی و ۲) مجازی طراحی میشوند.
دکتر سعیدرضا عاملی* با ظهور فراگیر فضای مجازی، رویکرد شهرسازی و مدیریت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه از نگاه تکفضایی (فیزیکی - مکانمحور و حضوری) به نگاه دوفضایی (بهرهگیری ترکیبی از ظرفیتهای فضای فیزیکی و فضای مجازی) انتقال پیدا کرده است. بدون توجه به این انتقال، سیاستگذاریها و مدیریتهای تکفضایی دچار مشکل و بحرانهای بزرگ میشوند. اساسا امروزه محور پیشرفت و توسعه و رقابت جهان پیشرفته، توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات و زیرساختها و برنامههای مرتبط با آن است. بر مبنای رویکرد دوفضایی، شهرهای جدید از ابتدا با توجه به قابلیتها، ظرفیتها و امکان نهادسازی به دو صورت ۱) فیزیکی و ۲) مجازی طراحی میشوند. بر این مبنا در مدل شهرسازی جدید از همان آغاز، شهر منهای فضاهای اداری، بانکهای بزرگ و ساختمانهای بزرگ فیزیکی طراحی میشود. در واقع، در مدل شهرسازی جدید، ساختمان بهعنوان اقامتگاه انسان و نهادهای ضروری مثل بیمارستانها، آتشنشانی، فضاهای مرتبط با اجتماعات مردم و ساختمانهای اداری در حد ادارات کوچک که پایانه بعضی از خدمات را دنبال میکند، ساخته میشود. در این نگاه شهر آرام و بدون تخریب و منهای ادارات فیزیکی، بلکه با ادارات الکترونیک و هوشمند طراحی و ساخته میشوند. مطالعات دانشگاه تهران بهمنظور طراحی شهر مجازی تهران و به تعبیر پارادایمی دو فضاییسازی شهر تهران، نشان میدهد که ۸۳ درصد رفتار اداری شهر امکان جایگزینی از طریق خدمات الکترونیک و هوشمندسازی شهر تهران را دارد. با این اقدام نزدیک به ۴۰ درصد سفرهای داخلی شهر که با هدف دریافت خدمات صورت میگیرد، کاهش پیدا میکند و شهری به مراتب عادلانهتر، راحتتر و سالمتر در مقایسه با شهر صرفا فیزیکی، خواهیم داشت. از مجموع ۱۹۵۲ مورد خدماتی که برای شهر تهران پیشبینی شده است، ۱۶۱۷ مورد امکان «جایگزینی» توسط خدمات الکترونیک را دارا هستند و ۳۳۵ مورد امکان «همنشینی» دارند.
با مجازیسازی رابطه دولت مرکزی با استانها و مجازیسازی شهرهای بزرگ و بهطور خاص شهر تهران، موضوع انتقال پایتخت با راهحل «انتقال پایتخت به فضای مجازی» امکانپذیر است. این اقدام هم موجب نظاممندکردن روندهای اداری و هم موجب کاهش فساد اداری و هم کاهش تخریب محیطزیست میشود. شکلگیری دولتهای الکترونیک، شهرهای مجازی و امروزی شهرهای هوشمند اساسیترین راهبرد برای نجات شهر و کشور از انواع تخریبهای مرتبط با انسان، طبیعت و آب و هوا است.
سالانه، حدود ۲ میلیون و ۲۸۹ هزار و ۷۶۲ تن انواع آلایندهها تنها از منابع متحرک به هوای تهران وارد میشود که از این رقم حدود یک میلیون و ۹۷۶ هزار تن آلاینده منواکسید کربن، حدود ۲۱ هزار تن آلاینده ذرات معلق، بیش از ۱۰۵ هزار تن اکسیدههای ازت و ۱۸۰ هزار تن هیدروکربن است. این نوع آلایندهها منشأ انواع بیماریها است که بسیاری از آنها منجر به مرگ زودرس میشود.
انتقال فیزیک پایتخت به موقعیت جغرافیایی دیگر، راهحل مناسبی برای حل مشکل تخریب محیطزیست، کاهش تردد و تراکم جمعیت نیست و در واقع، انتقال مساله به منطقه و شهر دیگر است. به نظر میرسد یکی از مهمترین و راهبردیترین راهحلها انتقال رفتار و عملکرد پایتخت به فضای مجازی است. اساسا، مسیر هوشمندسازی، الکترونیک کردن کار و تقویت انجام کار بدون طی مسافت، راهحلی است که در کشورهای مختلف مثل کرهجنوبی، هلند و استرالیا نتایج معطوف به حل مساله داشته است.
مجازیسازی و هوشمندسازی شهرهای بزرگ نه فقط مشکل تخریب محیطزیست و تخریب سلامتی جسمی انسانها را حل میکند، بلکه راهبردی عدالتگرایانه است که موجب سلامت رفتاری و روانی و سلامت فکری و آسایش عمومی شهروندان را تامین میکند و معادله چندوجهی تخریب انسان، طبیعت و آب و هوا را بهطور نسبی حل میکند.
با توجه به توسعه دسترسی به روشهای مقرونبهصرفه در روندهای زندگی به لحاظ صرف زمان، هزینه و انرژی در فضاهای فرافیزیکی، این زمینه فراهم میآید تا معنای عمیقتری از بهکارگیری ظرفیتهای مجازی درک و تجربه شود. توجه به این امر ضروری است که فهم درست و کامل از هریک از ظرفیتهای شهر فیزیکی و بازتولید آن در «ماشین هوشمند» میتواند الگوی مناسبی را برای سیاستگذاری و برنامهریزی، هم در سطح ملی و هم در سطح استانی و شهری، فراهم آورد. بدیهی است که در کنار استفاده از «صنعت فراگیر کامپیوتری» و خدمات الکترونیک، اقدامات گسترده و مهم دیگری برای کاهش تولید آلایندههای منجر به آلودگی هوا مثل استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر همچون انرژیهای خورشیدی، باد، انرژی گرمایی اقیانوسها، انرژی امواج آب و ماشینهای برقی و همچنین جلوگیری از آلودگیهای صوتی که در سطح گستردهای از طریق موتورسیکلتها و ماشینهای حملونقل و کارخانهها صورت میگیرد نیز باید مورد توجه قرار گیرد.
*استاد گروه ارتباطات دانشگاه تهران
ارسال نظر