اصول اولیه سیاستگذاری پولی
دکتر پویا جبل عاملی در چند روز گذشته، سخنان رییسکل بانک مرکزی مورد برخی هجمههای غیرکارشناسی قرار گرفته است. این حملات تا بدان جا پیش رفته است که حتی برخی مدعی هستند، سخن گفتن رییسکل در مورد بازار ارز، اصولا غیرقانونی است، زیرا ما تنها یک نرخ قانونی داریم و آن نیز، همان نرخ رسمی است و اصولا بازار قانونی برای مبادله ارز وجود ندارد که بالاترین مقام پولی از آن سخن براند؟ به عبارت دیگر آنچه مردم به عنوان بازار ارز میشناسند و هر شهروند میتواند به راحتی وارد آن شود، بازار زیر زمینی است و یک مقام رسمی نباید از آن سخن بگوید! این عده سطح بحث را تا حدی تنزل دادهاند که گویی مقامات پولی حق ندارند در مورد واقعیتی که بهطور مستقیم رفاه شهروندان را تحتتاثیر قرار میدهد، سخن بگویند.
دکتر پویا جبل عاملی در چند روز گذشته، سخنان رییسکل بانک مرکزی مورد برخی هجمههای غیرکارشناسی قرار گرفته است. این حملات تا بدان جا پیش رفته است که حتی برخی مدعی هستند، سخن گفتن رییسکل در مورد بازار ارز، اصولا غیرقانونی است، زیرا ما تنها یک نرخ قانونی داریم و آن نیز، همان نرخ رسمی است و اصولا بازار قانونی برای مبادله ارز وجود ندارد که بالاترین مقام پولی از آن سخن براند؟ به عبارت دیگر آنچه مردم به عنوان بازار ارز میشناسند و هر شهروند میتواند به راحتی وارد آن شود، بازار زیر زمینی است و یک مقام رسمی نباید از آن سخن بگوید! این عده سطح بحث را تا حدی تنزل دادهاند که گویی مقامات پولی حق ندارند در مورد واقعیتی که بهطور مستقیم رفاه شهروندان را تحتتاثیر قرار میدهد، سخن بگویند. از سوی دیگر برخی هم بر این نظر غیرکارشناسی میدمند که هرکس به دنبال افزایش نرخ ارز در بازار باشد، فقط از این افزایش نفع میبرد و این نفع اقتصادی دلیل اصلی اظهارنظر وی است. اگر بالاترین مقام پولی در مورد بازار ارزی که مردم هر روز نگاهشان به آن است و در دوره اخیر همه به سهم خود در آن نقش آفرینی داشتهاند، سخن نگوید، باید در مورد چه چیزی اظهارنظر کند؟ سیاستگذار پولی باید بر مبنای واقعیات اقتصادی، سیاستگذاری کند و تحولات واقعی ارز تنها در چارچوب یک بازار آزاد رخ مینماید و نه شبه بازاری که قیمت آن فارغ از مبانی عرضه و تقاضا است و رییسکل بر این اساس وظیفه ای جز این ندارد که رویکردهای بانک مرکزی را در مورد این بازار بهطور صریح و شفاف بیان کند و در صورتی که چنین نکند، باید بر وی خرده گرفت؛ زیرا با پنهانکاری میتواند رفاه بلندمدت عموم شهروندان را تحتتاثیر قرار دهد و آنها را دچار خسران کند. این اصول اولیه سیاستگذاری پولی است. ضروریترین کاری که مقامات پولی باید انجام دهند، شفافیت کامل سیاستها و رویکردهای اتخاذی آنان است. عدماطلاعرسانی آنان تنها به غیرشفاف شدن سیاستهای پولی منتهی شده که همگان میدانند نتیجه آن، کاهش رفاه عمومی است. هر قانونی که در حوزه پولی نوشته میشود، نمیتواند این اصول اولیه را نادیده بگیرد که قانون فارغ از اصول، قانون نیست؛ بنابراین با هیچ دلیل منطقی نمیتوان مدعی بود که رییسکل در مورد بازار ارز سخن نگوید، بلکه اتفاقا تا جای ممکن وی باید در این مورد شفافسازی کند و رویکرد بانک مرکزی را به اطلاع عموم برساند.
اما اینکه گفته شود، مدافعان افزایش نرخ ارز، دارای نفع اقتصادی از این رویداد هستند باید گفت بله هستند! اما تنها نفع آنها نفعی است که مانندهمه شهروندان از یک سیاست مطلوب میبرند، نه منفعت شخصی. وقتی نرخ ارزی را که در ابتدای دهه ۱۳۸۰ در اقتصاد تک نرخی شد و به همراه خود رشد اقتصادی و اشتغال به همراه داشت، با تورم یک دهه گذشته تعدیل کنیم با نرخ امروز اختلاف فاحشی دارد.
اگر امروز بسیاری از کاهش نرخ ارز بیش از سطوح فعلی خوشحال نمیشوند از آن روست که میدانند در پی این کاهش، فشار بیشتر بر منابع ارزی و شوکهای آتی بروز خواهد کرد. آیا با وجود این واقعیت باید از کاهش بیشتر نرخ ارز خشنود بود؟ اینکه بایستیم و ببینیم که با تمامی مشکلاتی که تولید دارد، خود با دست خودمان قدرت رقابتی را از تولید میگیریم، افتخار دارد؟ جشن و سرور دارد؟ آن وقت وقتی نگرانی خود را ابراز میکنیم، متهم به نفع شخصی میشویم؟ متخصصی که به علم و وظیفه و مسوولیت خود تعهد دارد، بهرغم تمامی این انتقادها باید راه درست را برگزیند و در راهی که میرود استوار باشد. بانکهای مرکزی در تمام کشورهایی که حقیقتا به دنبال توسعه هستند، همواره جلوی تقویت تصنعی ارزش پول ملی خود میایستند تا نکند فرآیند رشد و توسعه اقتصادی آنان خدشهدار شود و آن وقت در کشور ما کسانی وجود دارند که وقتی نتیجه توصیههای خود را دیدهاند و شاهد شوکهای ارزی بودهاند، باز هم حاضر نیستند از بیراهه خود بازگردند و تازه مقامات پولی را هم بر این بیراهه میخوانند. باشد که مقامات پولی با استواری بیشتر راه خویش روند.
ارسال نظر