انتخابات، وحدت ملی و اقتصاد
محمود صدری - انتخابات در همه جای جهان، امری مهم و عمومیترین کنش سیاسی است. مطابق روال معمول در جهان، انتخابات عرصه رقابت بر سر اثبات تواناییها و کارآمدیها و در شکل عریانتر آن، میدان کارزار احزاب و افراد برای کسب قدرت است. این وجه بنیادی انتخابات، یعنی رقابت و کارزار، واقعیتی است که حول رابطه احزاب و جناحهای سیاسی شکل میگیرد و لاجرم آکنده از خودستایی و دیگرستیزی است. این رابطه مدتها پیش از انتخابات شکل میگیرد، در موعد تبلیغات انتخاباتی به اوج میرسد و در فردای انتخابات رسما تمام میشود؛ گرچه پس لرزههای آن تا مدتها میماند.
محمود صدری - انتخابات در همه جای جهان، امری مهم و عمومیترین کنش سیاسی است. مطابق روال معمول در جهان، انتخابات عرصه رقابت بر سر اثبات تواناییها و کارآمدیها و در شکل عریانتر آن، میدان کارزار احزاب و افراد برای کسب قدرت است. این وجه بنیادی انتخابات، یعنی رقابت و کارزار، واقعیتی است که حول رابطه احزاب و جناحهای سیاسی شکل میگیرد و لاجرم آکنده از خودستایی و دیگرستیزی است. این رابطه مدتها پیش از انتخابات شکل میگیرد، در موعد تبلیغات انتخاباتی به اوج میرسد و در فردای انتخابات رسما تمام میشود؛ گرچه پس لرزههای آن تا مدتها میماند. پس، وجه عمومی انتخابات، کارکردی تکنیکی دارد و در واقع کنشی اداری برای تغییر کارگزاران امور دیوانی و تقنینی است. اما علاوه بر این خصلت عام، در هر کشوری عنصر یا عناصری اختصاصی هم در کارند که موجب میشوند انتخابات علاوه بر عناصر عمومی و جهانشمول، پارهای خصال بومی به خود بگیرد و کارکرد چندگانه پیدا کند. در جمهوری اسلامی ایران، به اقتضای پارهای واقعیتهای سیاست داخلی و سیاست خارجی و تبعات اقتصادی بر آمده از آنها، انتخابات ویژگی و قابلیت ترمیم نظام سیاسی را نیز دارد. این کارکرد انتخابات در همه ادوار- بدون استثنا- وجود داشته است. از بهار ۱۳۵۸ تا تابستان ۱۳۶۰ دو همه پرسی و سه انتخابات در ایران برگزار شد که کارکرد مشترک آنها اثبات استقرار نظام بود. در تابستان همان سال دو انتخابات ریاستجمهوری برگزار شد که خصلت مشترک آنها، اثبات توانایی نظام سیاسی برای عبور از بحرانها بود. این دو انتخابات بهعلاوه انتخابات مجالس۶۰ دوم و سوم و ریاستجمهوری سوم در هنگامه دفاع مقدس برگزار شد و جمهوری اسلامی با آنها نشان داد که در زمان جنگ هم- که تعطیل انتخابات قابل توجیه است- حاضر به تعطیل جمهوریت نظام ولو به صورت موقت نیست. انتخابات سالهای ۱۳۶۸ به بعد نیز عمدتا ناظر بر قدرت خود ترمیمی جمهوری اسلامی و فائق آمدنش بر مشکلاتی مانند جنگ و چندپارگی در اردوگاه یاران انقلاب (از سال ۱۳۶۶ به بعد) بوده است. بی جهت نیست که در همه این ادوار، پیش و پسِ هر انتخاباتی در ایران متفاوت بوده و هر انتخاباتی بر ظرفیتهای مادی و معنوی کشور چیزهایی افزوده است. تحولات انتخاباتی ایران از سال ۱۳۸۴ به بعد اگر چه همانند دورههای پیش از آن، میدان نمایش ظرفیتهای قانونی نظام بود، در زمینهای متفاوت با روح غالب در سالهای پیش از آن رقم خورد و موجب پارهای آزردگیها، بدگمانیها و انشقاقها شد که بر ظرفیت خودترمیمی نظام تاثیر سوء گذاشت. این تحولات تلخ بر رقابتهای سیاسی، رخت خصومت پوشاند و ادبیات سیاسی رقابت انتخاباتی در جمهوری اسلامی را که تا پیش از آن فاخر و نجیبانه بود، کمملاحظه و تاحدی خشونت بار کرد. انتخابات امسال، در واقع واکنشی خیراندیشانه و پاکدلانه توسط نامزدهای انتخابات و هواداران ایشان به روزگار اخیرالذکر بود که موجب اعاده ادبیات پیشین و افزایش قدرت خودترمیمی نظام جمهوری اسلامی شد. توافق همگانی نامزدها بر سر این موضوع که کشور با وجود همه ظرفیتها و قابلیتها و تواناییهایش، به سوءمدیریت گرفتار شده و پارهای اعمال و اقوال سالهای اخیر در خور جمهوری اسلامی ایران نیست، مقدمهای است بر ساماندهی نظری و عملی جنبش بازگشت به ریشههای فاخر نظام که غفلت چندساله از آن موجب نقارِ ناخواسته در میان اجزای نظام شده است. مراد از بازگشت، رجوع به علما و اعاظم دینی است که در سالهای اخیر به جهت برخی رفتارها آزرده خاطر شدند؛ رجوع به بزرگان سیاست و فرهنگ و اقتصاد است که بسیاری از ایشان بر خلاف میل خودشان و با وجود شوق فراوان برای کمک به اعتلای ملک و مذهب، خانه نشین شدهاند؛ دلجویی از دانشگاهیان و دانشجویانی است که مشتاق خدمت به ملت هستند، اما بر اثر تنگ نظریها، عزلت گزیدهاند؛ دعوت از کارشناسان ایرانی هجرت کرده است که لابد بسیاری از ایشان، میهن را به غربت ترجیح میدهند. با چنین سازماندهی نظری و عملی یا هر شکل متصور دیگر میتوان به حل مسائل بنیادی کشور پرداخت. مسائل کلان کشور که به گفته نامزدهای انتخابات و از جمله رییسجمهور منتخب، درخور اعتنای جدی و بعضا تجدیدنظرهای اساسی است، عبارتند از: بازسازی اعتماد عمومی و عنایت به پایگاه اجتماعی که سنگ بنای نظام سیاسی و اقتدار ملی و تامینکننده منافع و امنیت ملی است؛ چارهاندیشی مبنایی در باب اقتصاد و در رأس آن انتظام بخشی به امور مالی و تولیدی، مهار تورم، ایجاد اشتغال و بسط ید بخش خصوصی در چارچوب ابلاغیه اصل ۴۴ قانون اساسی؛ درخواست کمک از اهالی فرهنگ و معارف اعم از حوزویان و دانشگاهیان برای روشنگریهای بنیادی در باب حلقههای مفقوده اخلاقی؛ اداره کارشناسانهتر سیاست خارجی و به ویژه پرونده هستهای با محوریت حفظ حقوق هستهای با کمترین هزینه و دفع فشارهای موجود، عقلانی کردن رفتارهای سیاسی و خشونت زدایی از سیاست و وارد کردن شمار هر چه بیشتری از فعالان سیاسی ِملتزم به قانون اساسی به میدان سیاست. اینها و موارد دیگری که میتوان افزود، میتواند اجزای پروژهای ملی و پاسخی قدرشناسانه به مردمی باشد که بر خستگی و رخوت خود چیره شدند و به میدان انتخابات آمدند و سیاستمداران را به وحدت ملی و همبستگی برای حل مشکلات فراخواندند.
ارسال نظر