مروری بر مفهوم بانک سرمایهگذاری
در خبرهای هفته گذشته آمده بود که مجوز تاسیس نخستین بانک تامین سرمایه (بانک سرمایهگذاری) در ایران (البته برای یکی از نهادهای نیمه دولتی) صادر شده است. با توجه به جدید بودن مفهوم این نوع عملیات در کشور در این مقاله سعی میشود تا ...
حامد قدوسی
در خبرهای هفته گذشته آمده بود که مجوز تاسیس نخستین بانک تامین سرمایه (بانک سرمایهگذاری) در ایران (البته برای یکی از نهادهای نیمه دولتی) صادر شده است. با توجه به جدید بودن مفهوم این نوع عملیات در کشور در این مقاله سعی میشود تا ... برخی ویژگیهای خاص بانکهای سرمایهگذاری را که آنها را از بانکهای تجاری معمول متمایز میکند، تشریح شود. البته طبیعتا معنی این توضیحات این نیست که لزوما همه این فعالیتها و خدمات به یک باره در این بانک ارائه خواهند شد. شاید بتوان گفت که مهمترین عامل تمایز بانک سرمایهگذاری از بانک تجاری سبد مشتریان و خدمات آنها است. بانکهای تجاری معمولا با مشتریان شخصی یا شرکتهای کوچک سر و کار داشته و خدماتی از جنس حساب پسانداز و جاری، پرداختهای بین بانکی، تامین مالی مشتریان شخصی (مثلا وامهای کوچک)، حساب سرمایهگذاری برای بازنشستگی، کارت اعتباری و خدمات ماشینهای پرداخت خودکار را ارائه میکنند.
در مقابل مشتریان بانک سرمایهگذاری شرکتها هستند و وظیفه اصلی این بانک کمک به شرکتها برای تامین مالی است که میتواند اشکال متنوعی به خود بگیرد که در این جا به چند نمونه آن اشاره میشود.
شرکتی را تصور کنید که قصد ارائه سهام اولیه را در بازار دارد. این شرکت با مسایل متعددی مثل قیمتگذاری سهام در زمان ورود به بازار، اطلاع رسانی به بازار و انجام معامله با خریداران و مدیریت تلاطمهای قیمتی بعد از عرضه سهام مواجه است.
بانک سرمایهگذاری در چنین مواقعی وارد عمل شده و مشورت و مدیریت عملیات عرضه و فروش سهام شرکت را برعهده میگیرد. نوع عرضه نیز متناسب به قرارداد بین شرکت و بانک میتواند متفاوت باشد.
بانک ممکن است در نقش وکیل شرکت عمل کرده و دست مزد خود را از حجم فروش سهام دریافت دارد (مکانیسم انگیزشی در این حالت به صورتی تعریف میشود که بانک بیشترین تلاش را برای فروش حجم بالاتری از سهام در قیمت مناسب به کار گیرد) یا این که بانک خود راسا فروش تعداد مشخصی از سهام شرکت با قیمت مشخص را تعهد کرده و درآمد ناشی از آن را به شرکت پرداخت میکند و در عوض سعی میکند تا سهام خریداری شده را شخصا در بازار به فروش برساند. طبیعی است که هرقدر فاصله بین قیمت پرداختی به شرکت و قیمت فروش به خریداران نهایی بیشتر باشد بانک سود بیشتری به دست میآورد.
از طرف دیگر شرکت ممکن است علاقه مند باشد تا تامین مالی خود را به روش بدهی صورت دهد که شکل اجرایی آن از طریق انتشار اوراق قرضه یا اوراق مشارکت خواهد بود. همانند مورد قبلی بانکهای سرمایهگذاری فرآیند انتشار اوراق قرضه و جمعآوری نقدینگی از بازار را بر عهده خواهند گرفت. در این فرآیند موسسات دیگری هم که تخصص ارزیابی ریسک اوراق قرضه را دارند (مثل موسسه Moody) وظیفه ارزیابی ریسک شرکت و لذا طبقهبندی اوراق قرضه را برعهده خواهند داشت تا خریداران با آگاهی بهتری نسبت به خرید این اوراق اقدام نمایند. بانک سرمایهگذاری با قراردادن نام خود ذیل اوراق قرضه شرکت کمک میکند تا خریداران اطمینان بیشتری نسبت به اعتبار اوراق منتشر شده پیدا کرده و به این ترتیب یک شرکت گمنام یا کمتر شناخته شده در بازار نیز موفق به عرضه اوراق قرضه شود.
با توجه به ریسک بالای کسب و کارهای نوین (مثلا کسب و کارهای اینترنتی یا دارای فن آوری جدید) معمولا بانکهای سنتی که علاقه مند پرداخت وام در ازای دریافت وثیقههای مطمئن هستند در نوع شرکتها سرمایهگذاری نمی کنند.
سرمایهگذاری خطرپذیر که به حوزه تخصصی سرمایهگذاری (و دخالت در مدیریت و هدایت شرکتهای جوان) اشاره میکند از جمله دیگر حوزههایی است که بانکهای سرمایهگذاری نیز در آن وارد میشوند.
طبعا به علت ریسک بالای کسب و کارهای نوآورانه تعداد قابل توجهی از آنها در سالهای اولیه فعالیت شکست خورده و کنار میروند و تعداد معدودی به موفقیتهای بالایی دست مییابند که نهایتا سرمایهگذاری در پورت فولیویی از این شرکتها را برای بانکهای سرمایهگذاری توجیهپذیر میکند. در تمامی این موارد بانک سرمایهگذاری یک طرف فروشنده دارد که معمولا شرکتی است که سهام یا اوراق قرضه خود را از طریق بانک عرضه میکند و یک طرف خریدار که میتواند از نوع صندوق سرمایهگذاری یا بانکهای تجاری یا موسسات خیریه و مواردی مانند آن باشد و قصد دارد تا نقدینگی خود را در فرصتهای سرمایهگذاری مناسب سرمایهگذاری نماید. نقش بانک سرمایهگذاری در این میان تسهیل اتصال دو طرف فروش و خرید به یک دیگر است.
تحلیل و ارائه مشاوره به شرکتها و حل مشکلات ناشی از ادغامها و تملکها یکی دیگر از عملیات بانکهای سرمایهگذاری است که معمولا در شرایط رونق اقتصادی جزو بخشهای داغ بازار بوده و درآمد خوبی را برای بانک و متخصصان این حوزه فراهم میکند. علاوه بر آن این نوع بانکها معمولا دپارتمانهای تخصصی تحقیق برای ارزش گذاری وضعیت صنایع مختلف یا سهام شرکتها جهت هدایت بازار دارند که اطلاعات آن مورد استفاده عموم سرمایهگذاران قرار میگیرد.
نکتهای که نباید فراموش کرد این است که بانکهای سرمایهگذاری به جهت ایفای نقش دوگانه برای خرید شرکتها و ارزیابی قیمت سهام شرکتها در معرض مساله تضاد منافع هستند چرا که بخش تحقیقات باید به عنوان داوری منصف ارزش واقعی شرکت را به اطلاع عموم برساند در حالی که بخش سهام به عنوان فروشنده سعی میکند تا بالاترین قیمت را برای سهامی که نمایندگی میکند به دست آورد. تبانی بین دو بخش ممکن است به اعلام ارزش بالاتر از میزان واقعی برای سهام شرکتهای مرتبط با بانک منجر شود. قوانین بانکهای سرمایهگذاری به این موضوع بسیار حساس بوده و هر نوع ارتباط و تبادل اطلاعات بین دو بخش بانک را ممنوع میکنند (هر چند که در عمل رسواییهای متعددی از سوء استفاده بانکهای سرمایهگذاری از این وضعیت رخ داده است).
تاسیس بانکهای سرمایهگذاری از زاویه کیفیت بازار کار برای دانش آموختگان رشتههای مالی، اقتصاد و مدیریت در ایران خبر بسیار مهمی است. کارشناسان این بانکها باید از یک طرف با مسایل مالی آشنا بوده و از طرف دیگر اطلاعات و دید مناسب در مورد تحلیل شرکتها و صنایع خاص و نیز فضای اقتصاد کلان داشته باشند. این ترکیب مسوولیتها و وظایف معمولا محیط کاری غنی و دارای عناصر متعدد که نیازمند کار تحلیلی و خلاقانه بالایی نیز هست فراهم میکند که یکی از جذابترین فرصتهای شغلی (چه به لحاظ کیفیت کار و چه به لحاظ سطح دست مزدها) در سطح جهانی برای فارغالتحصیلان رشتههای فوق به حساب میآید. ضمن این که این مشاغل اجازه تماس مستمر با مدیران سطح بالای شرکتها و حضور در فرآیند تحلیل فرصتهای کسب و کار با حجم بالا را فراهم کرده و لذا چگالی تجربه ناشی از آن بسیار بالا است. در مقابل اشکال این مسیر شغلی حجم بسیار بالای کار (بیش از ۸۰ساعت در هفته)، استرس زیاد و عدم تحمل خطا (به علت زیانهای هنگفت ناشی از خطا) است.
در پایان باید اشاره کرد که هر چند فعالیتهای بانک سرمایهگذاری به لحاظ مفهومی از بانک تجاری متمایز است ولی به لحاظ سازمانی این دو فعالیت میتواند در داخل یک بانک (ولی در دپارتمانهای متفاوت) صورت گیرد. هم اکنون در کنار بانکهای متمرکز و تخصصی مثل گولدمن اند ساکس که صرفا در حوزه بانک سرمایهای فعالیت میکنند بسیاری از بانکهای بزرگ مثل سیتی گروپ، دویچه بانک یا کردیت سویس هر دو نوع فعالیت (به علاوه انواع دیگر فعالیتهای مالی مثل مدیریت داراییها یا خدمات بیمهای) را انجام میدهند. در گذشته قوانین بانکی در کشورهای غربی ترکیب این دو رشته فعالیت را در داخل یک بانک ممنوع میکرد ولی این محدودیتها رفتهرفته کمرنگ شده و علاقه شرکتها برای دریافت مجموعهای از خدمات از یک بانک واحد نهایتا روند فعلی را شکل داده است.
ارسال نظر