ضرورت تغییر نگاه به بنزین
شیوه عرضه بنزین طی سالیان اخیر به گونهای بوده که این تصور را ایجاد کرده است که بنزین کالایی عمومی است و باید توسط دولت عرضه شود.اصولا یکی از وظایف اصلی دولتها ارائه کالاهای عمومی (public goods) است. کالای عمومی، کالا یا خدمتی است که به دلیل ویژگیهای خاص، تحت سازوکار بازار به میزان بهینه عرضه نمیشود، لذا دخالت دولت برای عرضه آن ضروری است.
مهدی نصرتی
شیوه عرضه بنزین طی سالیان اخیر به گونهای بوده که این تصور را ایجاد کرده است که بنزین کالایی عمومی است و باید توسط دولت عرضه شود.اصولا یکی از وظایف اصلی دولتها ارائه کالاهای عمومی (public goods) است. کالای عمومی، کالا یا خدمتی است که به دلیل ویژگیهای خاص، تحت سازوکار بازار به میزان بهینه عرضه نمیشود، لذا دخالت دولت برای عرضه آن ضروری است. کالاهای عمومی دارای دو ویژگی مهم هستند: اول اینکه استثناپذیر (excludable) نیستند، یعنی نمیتوان کسی را از دستیابی به آن محروم کرد. دوم اینکه غیر رقابتی (nonrival) هستند، یعنی اینکه مصرف توسط یک نفر، مقدار در دسترس دیگران را کاهش نمیدهد. حال ببینیم بنزین چگونه واجد این شرایط بوده است. اصولا بنزین یک کالای کاملا خصوصی است اما نحوه عرضه آن قبل از سهمیهبندی به این شکل بود که اولا استثناناپذیر بود، یعنی امکان اینکه کسی را بتوان از آن محروم کرد وجود نداشت و هر کسی با یا بدون وسیله نقلیه میتوانست به پمپ بنزین مراجعه کرده و مقدار متعارف از آن را تهیه کند.
ویژگی دوم غیر رقابتی بودن است. تا قبل از سهمیهبندی این انتظار از دولت وجود داشت که به هر میزان تقاضای بنزین در قیمت ثابت پاسخ گوید. بدین ترتیب بنزین یک کالای غیر رقابتی بود. اما در روزی که به طور ناگهانی سهمیهبندی بنزین اعلام شد، مردم کشورمان در یک کارگاه عملی اقتصاد به وسعت کل ایران و به مدت زمان سه ساعت عملا با مفهوم رقابتپذیر بودن یک کالا آشنا شدند! و هجوم به پمپ بنزینها هم به دلیل همین شرایط رقابتی بود. البته این ویژگی منحصر به همان چند ساعت میشد.
با تغییر ماهیت بنزین از یک کالای عمومی
(البته در شرایط خاص ایران) به یک کالای خصوصی، دیگر دولت مسوولیتی در قبال عرضه مستقیم آن ندارد و عرضه آن باید به بخش خصوصی واگذار شود. اما از آنجا که بنزین و به طور کلی سوخت، کالایی با آثار خارجی یا برون ریزهای منفی (negative externalities) است که از آن جمله میتوان به ترافیک و آلودگی هوا اشاره نمود، در بسیاری کشورها دولتها مالیاتهایی را برای استفاده بهینه و جبران آثار منفی آن وضع میکنند و حتی درآمدهای سرشاری نیز از این راه کسب میکنند.. اخیرا در خبرها آمده بود که درآمد سالانه دولت آلمان از محل مالیات بر سوخت حدود ۴۰میلیارد دلار در سال است که با کل درآمد نفتی ایران قابل مقایسه است.
به این ترتیب با خروج بنزین از مجموعه کالاهای عمومی دیگر کسی انتظار عرضه ارزان و نامحدود بنزین را ندارد و با این کالا نیز همانند سایر کالاها برخورد خواهد شد. همان طور که عرضه شیر آزاد در کنار شیر یارانهای، منافاتی با عدالت ندارد و نمیتواند عامل تورم تلقی شود و تنها موجب افزایش رفاه مصرفکنندگان میشود، در مورد بنزین نیز این موضوع صادق است.
اما اینکه با همه این مباحث، «دلایل پیدا و پنهان مخالفت با بنزین آزاد» چیست، مقوله دیگری است که انشاا... در فرصتی دیگر به آن
خواهیم پرداخت.
ارسال نظر