بانک سرمایهگذاری معوقه بازار مالی کشور
اگر بخواهیم یکی از ابعاد تجدید ساختار بانکها را با خبر وزیر اقتصاد و دارایی درباره ظهور دو نوع بانک، یعنی بانکهای قرضالحسنه و بانکهای سرمایهگذاری کمی تشریح کنیم، باید گفت که بانک سرمایهگذاری برای ما کمتر شناخته شده است
دکتر احمد یزدانپناه
اگر بخواهیم یکی از ابعاد تجدید ساختار بانکها را با خبر وزیر اقتصاد و دارایی درباره ظهور دو نوع بانک، یعنی بانکهای قرضالحسنه و بانکهای سرمایهگذاری کمی تشریح کنیم، باید گفت که بانک سرمایهگذاری برای ما کمتر شناخته شده است و شاید این حسن را داشته باشد که هنوز این نهاد عیب و هنر خود را در صحنه عمل نشان نداده است.
اگر بخواهیم مثل برخی واژههای مرکب، بحث بانک سرمایهگذاری را شروع کنیم، یعنی هر کدام از آن ترکیب را تعریف مفهومی نموده و سپس کل واژه را بررسی کنیم، کار مشکلساز میشود، چرا؟ چون اگر در جامعهای تاکسی مساله داشته باشد و تلفن هم با مشکلات عدیدهای روبهرو باشد، بحث «تاکسی تلفنی» با مشکلات مضاعف روبهرو میشود. بانکهای کشورمان در نوع مرکزی و تجاری و تخصصی آن با مشکلات خاص خود درگیر هستند و از ارائه خدمات اصلی به جامعه دور شدهاند.
سرمایهگذاری هم که با معضلات و بدفهمیهای خود و محیط نامناسب تنفس همراه است. حال «بانک سرمایهگذاری» میخواهد قدم رنجه فرماید. با توجه به اهمیت و نیاز بدان باید از مفهوم آن غبار روبی شود و برای اهداف و ابزار و فایدهمندی آن شفافسازی به عمل آید.
در یک تقسیمبندی کلی، فعالان بازار مالی را میتوان به دو دسته تقسیم کرد:
۱ - موسسات و نهادهای سپردهگذاری
۲ - موسسات و نهادهای غیرسپردهگذاری
نهاد سپردهگذار، سپردههای مردم را جمع کرده و به آنها وام میدهد.
بیشتر مردم بانک را با این وظیفه میشناسند. بانکهای تجاری و موسسات اعتباری مهمترین نوع در این دسته هستند. نهادهای غیرسپردهگذاری عبارتند از: شرکتهای بیمه، بنگاههای اوراقبهادار (سهام، اوراق مشارکت و قرضه و...)، صندوقهای سرمایهگذاری مشاع، شرکتهای تامین سرمایه و صندوقهای بازنشستگی. نوع فعالیت و ارائه خدمات و کارکرد این نهادها در صنعت مالی با هم تفاوتهای اساسی دارند. برخی از آنها گروه قرضگیرندگان بازار یا صنعت مالی را تحت نظارت و رتبهبندی خود دارند، بعضی از آنها وظیفه انتقال و کاهش ریسک صنعت را بر عهده گرفتهاند و برخی از آنها وظیفه یک کارگزار را در وسیعترین شکل خود انجام میدهند. از میان آنها بنگاههای اوراقبهادار شامل کارگزاریها، بانکهای سرمایهگذاری، پذیرهنویسان و شرکتهای صندوق مشاع میشوند. در این یادداشت قصد دارم فقط و فقط به وظیفه و نقش بانکهای سرمایهگذاری اشاره کنم و حتی به خاطر دوری از بلندی کلام از اشاره به رابطه این فعالان صنعت مالی هم چشمپوشی میکنم. ولی چون رابطه سه نهاد کارگزاری، صندوقهای مشاع سرمایهگذاری و بانک سرمایهگذاری به عنوان مهمترین بنگاههای اوراق بهادار و به عنوان واسطهگر مالی از اهمیت خاصی برخوردار است. اجازه دهید به رسالت هر کدام اشاره کنم. چرا که اینها عمدهترین نهادهای دسترسی مردم به بازارهای پولی و سرمایه هستند و گاه خدمات آنها مکمل یکدیگر است.
وظیفه اولیه کارگزاریهای چیست؟ یک بنگاه کارگزاری باید حسابداری مشتری را به عهده گیرد (عملکرد سرمایهگذاری و مانده حسابهای او را نگهداری کند)، به عنوان خدماتی چون ثبت و ضبط منظم و معتبر سوابق مشتری از منافع او حمایت و حفاظت کند و دسترسی مشتری را به بازارهای ثانویه با خرید و فروش ابزارهای مالی امکانپذیر سازد. علاوه بر این، بنگاههای کارگزاری با تهیه و تامین وام برای مشتریان امکان خرید نسیه سهام را فراهم میآورند. این خدمات آنها نقدپذیری بازار را بالا برده و خرید و فروش ابزارهای مالی را با سرعت بیشتر و هزینه کمتر امکانپذیر میسازد. وظیفه اصلی صندوقهای سرمایهگذاری مشاع جمعآوری پساندازهای اندک مردم و تشکیل سبد با داراییهای متنوع برای سرمایهگذاری آنها همراه با کاهش ریسک است. نکته کلیدی این نوشته آن است که گرچه همه بنگاههای اوراق بهادار یادشده در تولید و توزیع اطلاعات در صنعت مالی نقش مهمی دارند، اما کارگزاران و صندوقهای مشاع سرمایهگذاری بیشتر در تهیه ابزارهای مناسب سرمایهگذاری برای مشتریان خرده پای خود فعالند، در حالی که «اطلاعات» قلب فعالیت یک بانک سرمایهگذاری محسوب میشود. امروزه بانکهای مهم سرمایهگذاری دنیا که برخی از آنها برای اهل فن در بازار سرمایه ما نیز آشنا است مثل مریل لینچ یا مورگان بزرگراههایی هستند که بنگاهها از طریق آنها به وجوه موردنیاز خود دسترسی پیدا میکنند. این بانکهای سرمایهگذاری از طریق ارائه خدمات «پذیره نویسی» به نشر سهام جدید یا سایر ابزار بدهی میپردازند.
این خرید و فروش سهام و تفاوت قیمت هر چند با ریسک خاص خود همراه است ولی منبع سود و ادامه دهنده حیات اقتصادی و مالی بانک است.
وقتی حجم کار بیشتر از توان یک بانک باشد برای پخش ریسک، بانکهای سرمایهگذاری به صورت گروهی این واسطهگری مالی را در بازار سرمایه انجام میدهند، لذا بازده و ریسک را بین خود تقسیم میکنند.
شهرت و اطلاعات دو عنصر حیاتی برای پذیرهنویسی هستند. پذیره نویسی با جمعآوری و پالایش اطلاعات معتبر از آنها برای تبیین قیمت سهام جدید کمک میگیرد و شهرت و حسن سابقه خود را نیز همراه آن کرده و سهام شرکتها را برای عرضه به مردم یا سرمایهگذاران ارائه میدهد.
بانک سرمایهگذاری علاوه بر پذیره نویسی یا به زبان ساده فروش سهام جدید به مردم با بسترسازی و رعایت ابعاد گوناگون کار برای بنگاههایی که در صحنه رقابت نیازمند ادغام در یکدیگر یا تملک بنگاههای دیگر را هدف راهبردی خود قرار میدهد، راهنماییهایی فنی و مشاورهای میدهد و به کمک کارشناسان خبره خود ارزش بنگاه جدید و نوظهور را برآورد میکند.
اعتماد مردم به این بانکها در قیمتگذاریهای ارزشیابی شرکتها برای بالا بردن ضریب امنیت اقتصادی بازار سرمایه و «اعتماد» سازی یا رشد سرمایه اجتماعی برای دو قطب پسانداز کنندگان وسرمایهگذاران امری حیاتی است.
وقتی بنگاهها و شرکتها بدانند کارشناسان بانک سرمایهگذاری با تخصص خود از جنبههای مدیریتی و سرمایهای و ابعاد دیگر ارزیابی علمی و عملی خود را به مردم ارائه میدهند، در انضباط مدیریتی و مالی شرکت و بالا بردن کارایی برای کسب نمره قبولی از بانک سرمایهگذاری تلاش مضاعف مینمایند و این به تخصیص بهینه منابع کشور کمک شایان میکند. در یک جمعبندی ناقص میخواهم خدماتی را که بانکهای سرمایهگذاری ارائه میدهند، فهرست کنم:
۱ - سرعت بخشیدن به فروش داراییها یعنی فروش آنها در حداقل زمان ممکن.
۲ - دسترسی مردم به طیف وسیعی از داراییها و متنوعسازی آنها و کاهش ریسک.
۳ - ارزشیابی بنگاههایی که میخواهند اوراق بهادار (سهام، اوراق مشارکت، گواهی سپرده و...) منتشر کند.
۴ - تحقیق علمی بازار سرمایه و پول و ارائه مشاوره و راهنمایی به سرمایهگذاران.
میبینید این بانک با بانکهای مورد نظر خیلی از ماها تفاوت ماهوی دارد. پس برای برپایی آن هم تفاوت قائل شویم و آجرهای نخست را کج نگذاریم و از معماران آن بخواهیم در مقاومسازی آن از اول همتی بدرقه راه کنند. کلام آخر آنکه، بانکهای سرمایهگذاری چون دولت و شرکتها را برای جمعآوری وجوه مورد نیاز خود به وسیله نشر یا فروش اوراق بهادار در بازار اولیه کمک مینمایند و با ارائه خدمات مشاورهای تخصصی به سرمایهگذاران، کارایی آنها را در تصمیمگیریها بالا میبرند، در نتیجه تخصیص منابع کشور را از ناکارآمدی نجات میدهند و ما چقدر به این مهم نیازمندیم.
ارسال نظر