آیا سند چشمانداز به آرمان یک ملت تبدیل میشود؟
در ماههای اخیر شاهد بالا گرفتن انتقادات برخی مقامات و سیاستمداران نسبت به بیتوجهی و حتی عدول از اهداف سند چشمانداز ۲۰ساله کشور هستیم.
دکترجعفر خیرخواهان
در ماههای اخیر شاهد بالا گرفتن انتقادات برخی مقامات و سیاستمداران نسبت به بیتوجهی و حتی عدول از اهداف سند چشمانداز ۲۰ساله کشور هستیم. کشورهایی که درصدد خلاصی از دام توسعهنیافتگی و عقبماندگی هستند، برای ایجاد امید و شور و شوق در همه اجزای جامعه در جهت حرکتی استوار و مصمم به سمت «آیندهای بهتر»، معمولا از شعائر و واژگان مقدسی استفاده میکنند که در شکل مفصل و رسمیتیافته به صورت آرمان و چشماندازی در افق بلندمدت ۲۰ تا ۵۰ساله خودنمایی میکند. نمونه بارز و پیش چشم، برنامه ۲۰۲۰ مالزی است که معروفیت جهانی پیدا کرده و موفق نیز بوده است. نگارنده در حد اطلاعات محدود خود به خوبی میداند که مسوولان مالزیایی با انواع اطلاعرسانیهای داخلی و خارجی، مصاحبهها و چاپ کتب و مقالات و سایر روشها تلاشی وافر نمودند تا به تمام مردم مالزی بفهمانند برای قرار گرفتن در کاروان ملل توسعهیافته و با درآمد بالا، چارهای جز اجرای برنامه ۲۰۲۰ ندارند. همچنین با اعلام این برنامه به سایر کشورها نیز پیام دادند تا تکلیفشان با مالزی روشن شود و بدانند با چه کشوری و با چه اهداف و مقاصدی روبهرو هستند. بدین ترتیب با ایجاد اجماع و وفاق همگانی حولمحور برنامه ۲۰۲۰ باعث شدند تا از حدود ۲۰سال قبل جنبشی عمومی به طرفداری و هواداری از این برنامه شکل بگیرد.
در ایران نیز پس از اتمام جنگ تحمیلی که اقتصاد کشور به ثبات نسبی دست یافت، هر از گاهی مفاهیمی مثل ایران ۱۴۰۰، برنامه فقرزدایی، طرح ساماندهی اقتصادی و غیره به کار گرفته شده که در نهایت سند چشمانداز ۲۰ ساله با تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام بیرون آمد. پرسش اساسی از کسانی که امروز از مظلومیت سند چشمانداز سخن میگویند، این است که هنگام طرحریزی و تدوین سندی که به سرنوشت همه مردم ربط پیدا میکرد، چقدر تلاش شد تا طبقات مختلف مردم و نخبگان و پژوهشگران بازتاب منافع و آرمانهای خود را در سند مشاهده کنند؟
چند همایش سراسری و سخنرانی در دانشگاههای کشور برگزار شد تا مشارکت و حمایت صاحبنظران و طبقه روشنفکر جامعه را به سمت خود جلب شود؟ چقدر شور و هیجان واقعبینانه در بین اقشار گوناگون مردم مثل اصناف، کارگران، کشاورزان، کارمندان، سرمایهداران و... به وجود آمد؟ چه مدت زمانی این سند در معرض انتقادات اهل فن و صاحبنظران قرار گرفت؟
باید قبول کنیم که لازمه موفقیت برنامههایی مثل سند چشمانداز، ایجاد همدلی و تبدیل به مساله کردن آن برای مردم کوچه و بازار است. به صرف نشستن در اتاقهای دربسته و تصمیم گرفتن درمورد سرنوشت ۲۰سال آینده بدون توجه به فاکتور ذکر شده، نمیتوان امیدواری چندانی برای به بار نشستن آن اهداف داشت.
در آن صورت است که البته در کنار وجود عزم و اراده مدیریت سیاسی میتوان اطمینان نسبی پیدا کرد که برنامهها با درجهای از خطا به اجرا در میآید. پس پیامی که میتوان به سیاسیون ارسال کرد، این است که رمز ماندگاری سیاستها و برنامهها، سوای همه مسائل و عوامل دیگر، به ایجاد هواداران و طرفدارانی بستگی دارد که به عینه و با شفافیت ببینند و حس کنند که منافع روزمرهشان در گرو اجرای چنین سیاستها و برنامههایی است. موضوعی که اگر دولتمردان دولتهای قبلی درک کرده بودند، حال و روزی به از این داشتند و به هیچوجه شکوه و شکایتهایشان به موضوعاتی از این دست ختم نمیشد.
ارسال نظر