(تاملی دوباره پیرامون ماجرای بانک پارسیان)

علی میرزاخانی

دکتر محمد نهاوندیان، رییس فعلی قدیمی‌ترین تشکل بخش‌خصوصی ایران به نکته بسیار مهمی اشاره کرده است و آن اینکه ماجرای بانک پارسیان را باید فارغ از منازعات سیاسی بررسی کرد، چرا که بی‌تردید اگر غیر از این باشد، هم سیاست آسیب خواهد دید و هم اقتصاد.

در ۴۰ روزی که از ماجرای پارسیان می‌گذرد پرسش‌هایی در‌خصوص کم و کیف این ماجرا از سوی برخی متولیان برجسته بخش‌خصوصی مطرح شده است که به یقین دغدغه اصلی آنها نه حمایت چشم بسته از مدیران یک بانک خصوصی بلکه پشتیبانی از آرمان بلند اقتصاد غیردولتی است و امید می‌رود که این دغدغه برای دولتمردان و سیاستمداران قابل درک باشد. در غیر این صورت باب گفت‌وگو بسته خواهد شد چرا که فعالان اقتصادی علی‌القاعده هیچ علاقه‌ای به رویارویی با سیاسیون ندارند و دقیقا به همین دلیل است که پرسش‌های خود را خطاب به بانک مرکزی مطرح کرده‌اند که ظاهرا به جای دریافت پاسخ پرسش‌های طرح شده با واکنش تند و تعجب‌آور این بانک روبه‌رو شده‌اند.

آیا چنانچه بخش‌خصوصی ایران در‌خصوص فرآیند برخورد با مدیران یک بانک خصوصی، پرسش‌هایی طرح کند آن هم با این نگرانی که مبادا بی‌پاسخ ماندن چنین ابهاماتی، اصل حرکت اقتصاد ایران به سمت اقتصاد غیردولتی را دچار آسیب و سردرگمی کند، باید بر آنها تاخت و از آخر شاهنامه گفت یا این که بر پیشانی آنها به دلیل این دغدغه حکیمانه و مسوولانه بوسه زد؟

شاید این پدیده فقط مختص ایران باشد که حتی آنان که سحر تا شام از بخش خصوصی سخن می‌گویند، گویا هیچ وظیفه ایجابی برای ایجاد و گسترش بخش خصوصی ندارند و حتی زمانی که با پرسشی محترمانه از سوی اندک بخش خصوصی موجود مواجه می‌شوند، چنان با بیرحمی به آنان حمله کنند که انگار بخش خصوصی هیچ کاری جز «حساب‌سازی»، «ثروت اندوزی»، «جابه‌جایی اموال مردم» و «چپاول» ندارد. (نگاه کنید به جوابیه بانک مرکزی به اتاق بازرگانی در روزنامه‌های شنبه)

به راستی آیا بهتر نیست یکبار برای همیشه متولیان امور به جای توصیف سلبی، توصیفی ایجابی از بخش خصوصی مطلوب خود ارائه کنند تا معلوم شود آن بخش خصوصی که ظاهرا قرار است ۸۰درصد اقتصاد ایران را اداره کند، اصولا چه شکلی است؟

شکل بیل گیتس است یا بخش خصوصی ژاپن یا اروپا یا ترکیه یا مالزی یا روسیه و چین؟ کدامیک؟ نباید فراموش کرد که مختصات آب و هوای مورد نیاز برای تناور شدن درخت بخش‌خصوصی در هر کشوری چندان تفاوتی با آن یکی ندارد اما میوه بخش‌خصوصی در کشوری با کیفیت‌تر و ارزان‌تر است که متولیان آن کشور بتوانند فضایی رقابتی و امن برای فعالیت اقتصادی فراهم کنند.

دغدغه‌ای که بخش‌خصوصی به دنبال آن است در نهایت با همان دغدغه‌ای همپوشانی دارد که دولت محترم دنبال می‌‌کند که همان ارائه‌ کالاها و خدمات ارزان و با کیفیت به مردم است و این جز در سایه رقابت فراهم نمی‌شود. شاهد مثال اینکه، حدود دو هفته پیش تنها یک روز پس از شروع واگذاری سیم‌کارت‌های اپراتور دوم، اپراتور دولتی بلافاصله اعلام کرد که قیمت سیم‌کارت‌های خود را به ۳۰۰هزار تومان کاهش می‌دهد که البته این روند کاهشی از سال قبل همزمان با آمدن سیم‌کارت‌های اعتباری شروع شده است. تردید نباید کرد که هرچه فضا رقابتی‌تر شود قیمت سیم‌کارت به سمت صفر میل خواهد کرد و به جای حاکمیت عرضه کننده بر مردم شاهد حاکمیت مردم بر عرضه کنندگان خواهیم بود.

قضاوت صادقانه آن است که آمدن بانک‌های‌ خصوصی هم در این چند سال باعث شده است هم میزان دسترسی مردم به خدمات بانکی به شدت افزایش یابد و هم کیفیت این خدمات بالارود.

در بازار خودرو هم چنانچه مسوولان به وعده خود عمل کنند و اجازه دهند خودروی ال - ۹۰ به همان قیمتی که گفته شده است به هر میزان کشش تقاضا عرضه شود، سقوط قیمت‌ها را بدون تردید شاهد خواهیم بود.

رییس‌جمهور محترم همواره در جست‌وجوی خبری خوش برای مردم است. خبر خوش اقتصادی آن زمان می‌آید که قبل از آن رقابت بیاید. رقابت باعث تلاش وسیع عرضه‌کنندگان و رقابت آنها در ارائه کالای ارزان‌تر و کیفی‌تر به مردم می‌شود و در نهایت قدرت انتخاب مردم و اعمال حاکمیت آنها را در حذف کردن عرضه‌کننده متقلب و متخلف و نیز تشویق عرضه‌کننده درستکار امکان‌پذیر می‌کند. اما برعکس، انحصار عرضه در هر بازاری باعث می‌شود که برای خرید یک کالای گران و بی‌کیفیت مردم مجبور شوند از سر و کول هم بالا بروند و در نهایت کرامت و عزت آنان نیز خدشه دار شود و این موضوع را در بازارهای انحصاری کم ندیده‌ایم.

امید آنکه دولت محترم به دغدغه‌های بخش‌خصوصی احترام بگذارد و به حسن نیت آنها مطمئن باشد که تنها در این‌صورت است شاهد شکوفایی اقتصادی کشور خواهیم بود.