دکتر پویا جبل‌عاملی - شاید به نظر رسد که برای ایجاد حماسه در سطح ملی باید مردمان آن‌چنان ایثار‌ها و از خود گذشتگی‌ها کنند که در تاریخ یکتا شوند. باید از منافع فردی خود عبور کنند تا منفعت جمعی جامعه حاصل شود. باید چنان فداکاری‌هایی از خود نشان دهند تا در آینده حماسه رقم خورد. شاید این‌گونه باشد، اما حماسه را جور دیگر نیز می‌توان به ارمغان آورد. مشکل کشورهایی چون کوبا، کره شمالی، سیرالئون و... مشکل کشورهایی چون کوبا، کره شمالی، سیرالئون و... که باید با کمترین درآمد‌های سرانه زندگی کنند، آن نیست که مردمانشان کار نمی‌کنند که ای بسا مردمان این کشور‌ها بسی بیش از شهروندان جهان توسعه یافته تلاش می‌کنند و حتی می‌توان گفت که برخی از آنان برای قوتی، جان می‌کنند. نیروی شاغل این کشور‌ها برای گذران زندگی خود بسی بیشتر تلاش می‌کنند، اما محصولی که به‌دست می‌آید ثمره آن چنانی ندارد. چرا؟

پاسخ به این سوال، می‌تواند برای ما درس‌هایی را داشته باشد تا حماسه اقتصادی را در عمل پیاده کنیم. حماسه اقتصادی به جز این نیست که تولید ملی و درآمد سرانه افزایش یابد و ایرانیان از رفاه بالاتری برخوردار باشند. حماسه اقتصادی تنها تکیه بر افتتاح فلان پروژه و ساختن فلان سد و... نیست، شاخص ارزیابی تحقق پیشرفت اقتصادی به غیر از افزون شدن رفاه و درآمد سرانه نیست. این نیز عملی نشود جز به اینکه ایرانیان بتوانند تولید ملی خود را افزون سازند و به رشد اقتصادی معنی داری برسند. در حالی که به باور بسیاری از کارشناسان مستقل، رشد اقتصادی در سال گذشته در خوشبینانه‌ترین حالت قریب به صفر درصد بوده و با توجه به رشد جمعیت می‌توان گفت که در سال ۱۳۹۱، رفاه متوسط شهروندان ایرانی تقلیل یافته است، باید علل این وضعیت را به طور خاص واکاوی کرد تا در سال جدید، روند گذشته معکوس شود. اگر در کشور‌هایی که ذکر آن رفت، مردمان مجبورند بیشتر کار کنند تا زندگی خود را آن هم در سطح بسیار نازل تری نسبت به شهروندان دیگر کشور‌ها سپری کنند، از آن رو است که نیروی کار آنان تولید کمتری دارد. بگذریم از بهره کشی گروه‌های ذی‌نفوذ از تلاش طبقات پایین دستی. اگر فرآیند تولید فاقد سرمایه و تکنولوژی لازم باشد، نیروی کار بی تردید تولید و درآمد کمتری را حاصل می‌کند. اما چگونه می‌توان این فاکتور‌ها را تقویت کرد؟ باید انگیزه برای انباشت سرمایه به‌وجود آید؛ باید انگیزه برای ورود تکنولوژی ایجاد شود و اینها تنها زمانی محقق خواهد شد که صرفه اقتصادی برای بهبود فرآیند تولید وجود داشته باشد. صرفه اقتصادی نیز در بازاری شکل می‌گیرد که عاملان اقتصادی آن چنان فضای بازی برای کار دارند که بدون دغدغه از ریسک‌های غیر اقتصادی و فشار‌های بیرونی بتوانند با خلاقیت خود، هم بر تولید و درآمد‌های خود بیفزایند و هم رفاه خریداران خود را بالا برند. در صورت وجود چنین شرایطی، فرد هر چه به فکر افزون کردن منفعت و مطلوبیت خود باشد، رفاه جامعه را بالا برده است. حماسه آن است که چنین سیستمی را نهادینه کنیم و مطمئن باشیم که در آنصورت رقم زدن رشد‌های اقتصادی بالا و رفاه بیشتر برای ایرانیان آن چنان مشکل نخواهد بود. آن وقت چه بخواهند و چه نخواهند حماسه اقتصادی دست‌یافتنی می‌شود. لیک تا زمانی که بازار هر روز کوچک‌تر، در‌های اقتصاد بسته‌تر و مداخلات و ریسک‌ها بیشتر شود، انگیزه‌ تحول قدرت لازم را نخواهد داشت.