دکترجعفر خیرخواهان

در اقتصاد همیشه با هزینه‌ها سروکار داریم. با هر تصمیم و انتخاب، لاجرم فرصتی دیگر را از دست می‌دهیم که دارای ارزش و فایده است و آن را هزینه انتخاب در نظر می‌گیریم. هزینه‌هایی که می‌تواند پنهان و آشکار، آنی و بلندمدت، متمرکز و گسترده و از این قبیل باشد. در مقطع کنونی یک پرسش مهم اقتصادی تعیین نرخ ارز است. نرخ ارز را پایین نگه داریم یا بگذاریم بالا رود. بدیهی است هر دو انتخاب هزینه دارد به عبارت دیگر باید بین بد و بدتر یکی را انتخاب کرد. و شاید به همین علت باشد که گروهی اقتصاد را علم ملال‌آور لقب دادند. این یادداشت طرح بحثی در این زمینه است.

هنگامی که ارزش ریال نسبت به سایر ارزها و در تجارت خارجی با سایر کشورها کاهش می‌یابد باعث گران‌تر شدن واردات و رقابتی‌تر شدن صادرات ایران می‌شود. ایرانی‌ها هنگام خرید کالاهای خارجی که باید ارزهایی مثل دلار، یورو، ین و لیره بپردازند متوجه گران‌تر شدن آنها خواهند شد. اگر یک گردشگر ایرانی بخواهد به کشوری دیگر مثل ترکیه برود در صورت کاهش ارزش ریال باید ریال بیشتری را به لیر تبدیل کند تا هزینه‌های سفر خود مثل حمل‌و‌نقل، اسکان، غذا و غیره را بپردازد. پس سفرهای خارجی که نوعی واردات خدمات است گران‌تر می‌شود و در عوض اتاق‌های بیشتری در هتل‌های داخلی اشغال خواهد شد. اگر خواهان حمایت از تولید ملی هستیم و از خروج فزاینده ارز به واسطه افزایش سفرهای خارجی ناراحت هستیم با کاهش ارزش ریال این اتفاق کمتر می‌افتد. بر همین منوال ورود سایر کالاها مثل کالاهای چینی به ایران نیز کاهش می‌یابد. صادرات ایران نسبتا رقابتی‌تر می‌شود و برای خارجی‌ها به صرفه‌تر است اجناس ایرانی خریداری کنند یا به ایران سفر کنند که حجم صادرات بالا می‌رود.

پس یکی از راه‌های موثر برای تشویق مردم به خرید کالاهای ایرانی، کاهش ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها است. همه اینها که گفته شد در صورتی است که نرخ تورم ایران به اندازه افزایش نرخ ارز بالا نرود و گرنه اثرات فوق را خنثی خواهد کرد. ناگفته پیدا است که طی سال‌های گذشته با بالا نگه داشتن مصنوعی ارزش ریال از محل درآمد سرشار ارزی توانستیم نرخ تورم را کنترل کنیم. اما یادمان نرود که در این اثنا نرخ تورم بالا خواهد رفت چون که کالاهای خارجی گران‌تر می‌شوند (تورم فشار هزینه) و با توجه به اینکه کالاهای ایرانی جذاب‌تر می‌گردند تقاضا برای این کالاها بالا می‌رود (تورم کشش تقاضا).

آیا کاهش دادن ارزش پول ملی خوب است یا بد؟ افزایش نرخ ارز به نفع اقتصاد است اگر اقتصاد غیررقابتی بوده و در رکود گرفتار شده باشد. چین با این نوع دستکاری در نرخ ارز (از طریق خرید دارایی‌های آمریکا به دلار) برای سال‌های زیاد توانست اقتصادش را رقابتی نگه داشته و به رشد بالایی دست یابد. عده‌ای این نوع دخالت را رقابت غیرعادلانه می‌دانند. کاهش ارزش ریال تقاضای خارجیان برای صادرات ایران را زیاد کرده و در داخل شغل ایجاد می‌کند. اما در عین حال رفاه مصرف‌کنندگان داخلی را کاهش می‌دهد، چون واردات و از جمله سفرهای خارجی گران‌تر خواهد شد.

عوامل اصلی که بر نرخ ارز تاثیر می‌گذارند کدامند؟ عوامل زیادی دخیل هستند، اما با توجه به شرایط اقتصاد ایران برخی از مهم‌ترین آنها عبارتند از:

۱. تورم: اگر تورم در ایران نسبت به کشورهای طرف تجاری آن بالاتر باشد صادرات ایران غیررقابتی‌تر شده و تقاضای خارجیان برای کالاهای ایرانی کاهش یافته و بالعکس ایرانیان ترجیح می‌دهند کالاهای خارجی خریداری کنند و واردات افزایش می‌یابد. پس کشورهایی مثل ایران که تورم بالایی دارند باید انتظار کاهش ارزش پول خود را در مقایسه با سایر ارزها داشته باشند پدیده‌ای که در سی چهل سال گذشته همیشه شاهد آن بوده‌ایم.

۲. سفته‌بازی و سوداگری ارزها: اگر سوداگران ارزی و بازرگانان باور داشته باشند که بانک مرکزی در آینده ارزش ریال را کاهش داده یعنی نرخ ارز را بالا می‌برد آنها اکنون تقاضای بیشتری برای سایر ارزها خواهند داشت. پس احساس و تصورات بازار ارز نسبت به ذخایر ارزی و آینده ریال و پیش‌بینی‌های گوناگونی که در این باره وجود دارد هم می‌تواند نرخ ارز را در کوتاه‌مدت تغییر دهد.

۳. تغییر قدرت رقابت‌پذیری کشور: اگر قدرت رقابتی کالاهای ایرانی به دلایلی مثل محیط نامساعد کسب و کار و افزایش ریسک‌ها و تهدیدات گوناگون کاهش یابد هزینه‌های تولید بالاتر رفته و کسی کالاهای ایرانی را نخواهد خرید که در نتیجه باعث می‌شود نرخ ارز بالا رود. این یکی از عوامل بلندمدت تعیین‌کننده نرخ ارز کشورها است و شبیه نرخ تورم عمل می‌کند.

آیا نرخ ارز قوی نشانه قدرت اقتصادی یک کشور است؟ اغلب اوقات نرخ ارز قوی نشانه قدرت اقتصادی دانسته می‌شود. نرخ ارز می‌تواند به عنوان نماد افتخار ملی معرفی شود و به همین علت است که وقتی نرخ ارز بالا می‌رود بیشتر سیاستمداران نگران می‌شوند. آنها نرخ ارز قوی را نشانه موفقیت اقتصادی می‌دانند. همان‌طور که اشاره شد برای اینکه یک کشور ارز قوی داشته باشد باید سعی کند نرخ تورم را پایین نگه داشته، رقابت‌پذیری خود را بهبود بخشیده و عملکرد اقتصادی (رشد اقتصادی) خوبی داشته باشد. جدای از اینکه نرخ ارز به کدام سمت و سو می‌رود نوسانات و افت‌وخیزهای ناگهانی و کوتاه مدت نرخ ارز بسیار زیانبار بوده و امکان برنامه‌ریزی و سرمایه‌گذاری را از فعالان اقتصادی می‌گیرد. پس ثبات نسبی و قابل پیش‌بینی نرخ ارز که از مهم‌ترین قیمت‌ها در هر اقتصادی است از وظایف مهم تصمیم‌سازان پولی به شمار می‌رود که در یک سال گذشته کارنامه موفقی در این عرصه به ثبت نرسیده‌‌است.