محمود اسلامیان

سال‌ها است مساله افزایش یا کاهش قیمت فولاد تاثیرات روانی و واقعی فراوانی بر اقتصاد کشور داشته است. بعد از اقلام مربوط به سبد نیازهای اصلی خانوار، موضوع فولاد و بنزین از اولویت‌های مطرح بعدی است. در این نوشتار تلاش می‌کنیم سابقه کوتاه مدت موضوع و راهکارهای علمی، تجربی مطرح شود.

بدیهی است در همه کشورهای دنیا، گروه‌های سیاسی با شعار بالا بردن رفاه مردم سعی در کسب آرا و رسیدن به قدرت دارند. همه دولت‌ها نیز به خاطر حفظ حیثیت خود و گروه خود و ادامه خدمت، تلاش می‌کنند تا حتی‌الامکان شعارها محقق شده و مردم با تطبیق قول و عمل، احساس صداقت و احساس رفاه عملی بیشتر، ادامه خدمت دولت را تایید کنند. سال ۲۰۰۱ کنفرانس جهانی فولاد (IIST) که متشکل از همه واحدهای فولادی دنیا است، در شهر زیبای رم برقرار بود. من در کنفرانس‌های قبلی هم شرکت کرده بودم. این مجموعه سالی یک‌بار دور هم جمع شده و در باب مسائل مختلف فولاد در حال و آینده گفت‌وگو می‌کنند. آن سال یکی از بدترین سال‌های تولیدکنندگان فولاد دنیا بود. قیمت‌ها به صورت وحشتناکی سقوط کرده بود. یکی از دلایل سقوط قیمت‌ها، صادرات فولادهای ارزان‌قیمت از کشورهای CIS به کل دنیا بود. زیرا در آن کشورها به دلیل فروپاشی نظام کمونیستی قیمت تمام شده معنی نداشت. حتی در بازدیدی که از روسیه داشتم، متوجه شدم بسیاری از کارخانه‌های فولاد کنتور برق و گاز نداشتند. قیمت جهانی زغال‌سنگ که آن زمان حدود ۵۰دلار بود در همان موقع در روسیه برای کارخانه فولاد ۶دلار حساب می‌شد.

علاوه بر آن قبل از فروپاشی شوروی، کل تولید ۸۰میلیون تن فولاد در داخل مصرف می‌شود. پس از اضمحلال شوروی، تقریبا ۶۰درصد این تولید معادل ۵۰میلیون تن به ناگهان با قیمت‌های پایین وارد بازار دنیا شد. جالب است بدانید ورق گرم در بندر انزلی معادل ۱۸۰دلار یعنی ۱۰۵تومان تحویل می‌شد. این بحران فولاد دنیا را به شدت متاثر کرد. فولاد ایران نیز آسیب جدی دید که می‌توان گفت ۶ سال طول کشید تا این حادثه ترمیم گردید. در آن کنفرانس که بزرگانی همچون Crous و Nipon Steel و واحدهایی از آمریکا حضور داشتند، تولیدکنندگان واقعا شوکه شده بودند. فراموش نمی‌کنم که مدیرعامل Nipon Steel ژاپن که در کنفرانس‌های قبلی با تشریفات عجیبی حاضر می‌شد، در آن جلسه با حداقل تشریفات و بسیار مغموم حضور داشت. اما این بحران باعث گردید تولیدکنندگان اصلی فولاد دنیا شور و مشورت نموده و اقدامات عملی جدی و سریعی را شروع کنند.

۱ - تولیدکنندگان فولاد به نتیجه رسیدند که باید همچون اوپک، قیمت‌های فولاد را کنترل نمایند. به همین خاطر تلاش خود را برای ادغام، به منظور کاهش قیمت‌های تمام شده و کنترل قیمت شروع کردند.

الف: فولاد اسپانیا، فرانسه و بلژیک با همدیگر ادغام و شرکت آرسلور را با ۴۶میلیون تن فولاد تشکیل دادند.

ب: فولاد انگلیس(British Steel) و فولاد هلند ادغام شده و شرکت Crous را ایجاد نمودند.

ج: آقای میتال دومین ثروتمند دنیا شروع به خرید واحدهای کشورهای بلوک شرق، لهستان، رومانی، قزاقستان و... کرد و ظرفیت خود را به تنهایی به صدمیلیون تن رساند. این عدد معادل ده برابر تولید فولاد در ایران است.

۲ - کنترل واحدهای تولید فولاد در روسیه:شرکت‌های اروپایی که به صورت تجاری یا تولیدکننده در فولاد دنیا حضور داشتند، با ایجاد Jointهایی با شرکت‌های فولادی شوروی سابق، سعی در بازسازی واحدهای مذکور و کنترل قیمت‌ها داشتند.

۳‌ - با گذشت زمان و تعدیل نرخ ارز در کشورهای شوروی سابق به تدریج قیمت‌ها اصلاح گردید. علاوه بر آن در تعامل با سایر کشورهای اروپایی توقعات مردم در روسیه و سایر کشورهای اقماری افزایش یافت، در نتیجه با افزایش دستمزدها و مواد اولیه، قیمت تمام شده فولاد که زمانی معادل ۱۰۰دلار در این کشورها بود، به تدریج افزایش یافت و امروزه حداقل به ۳۰۰ الی ۴۵۰دلار رسیده است.

اتفاقات مذکور باعث شد بحرانی که توسط کشورهای شوروی و اتحادیه‌ها ایجاد گردیده بود به تدریج مهار گردد.

در سال ۱۳۸۱ آقای میتال لاکشمی که امروزه صد میلیون تن فولاد تولید می نماید و فولاد ایران به دلیل واردات از واحدهای متعلق به او به شدت آسیب دیده بود، یک سفر ۸ساعته به ایران داشت.

در آن زمان فولاد حدودا به قیمت ۲۰۰دلار در بنادر شمالی تحویل می گردید. وی تاکید می‌کرد که در مقایسه با سایر اقلام (قیمت خودرو‌، لوازم خانگی و ...) و آنالیز قیمتی که فولاد در این گونه وسایل دارد، قیمت کمتر از ۴۰۰دلار برای فولاد معنی ندارد.

لازم به توضیح است که تولید ۱۱میلیون تن فولاد ایران حدودا یک‌درصد تولید جهانی است و این رقم نمی‌تواند تاثیری بر قیمت‌های جهانی داشته باشد.

اجازه بدهید دو فاکتور جدید را که در ۵سال گذشته به معاملات بالا اضافه شده است، خلاصه توضیح دهم.

رشد سرسام آور اقتصاد در چین و هندوستان باعث رشد مصرف در این دو کشور گردیده است.علاوه بر تولید ۲۸۰میلیون تن فولاد، کشور چین همچنان یک وارد کننده محسوب می‌شود. تقاضای ایجاد شده در بازار چین و هندوستان نیز عاملی برافزایش قیمت‌های جهانی فولاد تلقی می‌گردد.فولاد صنعتی انرژی بر محسوب می‌شود. طبیعتا رشد قیمت‌های جهانی انرژی به صورت مستقیم در قیمت تمام شده فولاد و افزایش آن تاثیر دارد.افزایش تولید فولاد باعث تقاضای بیشتر مواد اولیه، سنگ آهن و زغال‌سنگ گردیده است.

به گونه‌ای که قیمت کنسانتره سنگ آهن از تنی ۲۰به ۸۰دلار افزایش یافته است. علاوه بر آن قیمت حمل و نقل دریایی نیزطی ۵سال گذشته افزایش چشمگیری داشته است. حال اگر بخواهیم می توانیم به صورت خلاصه عنوان نماییم که تمرکز تولید فولاد در کنترل چند تولیدکننده عمده، تقاضای بازار چین و هندوستان، افزایش قیمت انرژی و مواد اولیه و حمل و نقل باعث گردیده قیمت‌های جهانی فولاد کماکان روبه بالا بماند.

تصور نمی کنم در آینده قیمت‌های فعلی فولاد که به مرز ۶۰۰دلار رسیده به کمتر از ۴۵۰دلار برسد.

در کشور ما سالانه ۱۱میلیون تن فولاد تولید می‌شود. از این رقم حدود ۴/۱ میلیون تن صادرمی‌شود و در مقابل ۶میلیون تن واردات صورت می‌پذیرد. تجربه در اقتصاد نشان می‌دهد در هر کالایی نیاز وارداتی وجود داشته باشد، قیمت واردات تعیین‌کننده خواهد بود.زیرا ۱درصد تولید فولاد در کشور ما نمی‌تواند برای ۹۹درصد تولید فولاد دنیا قیمت یا تکلیف روشن نماید.

از طرف دیگر باید گرانی را با شاخص‌هایی تعریف نمود. به نظر بنده بهترین شاخص، مقایسه قیمت داخلی با قیمت‌های جهانی است. اگر یک خودرو در اروپا ۱۰۰۰۰دلار به فروش می‌رسد و در ایران به ۲۰۰۰۰دلار می‌رسد، این کالا گران است.

هر چند برای دفاع از تولید داخلی درصد معقولی تعرفه لازم است. امروزه در مقایسه با قیمت‌های جهانی قیمت اکثر اقلام فولادی به جز تیرآهن در داخل کشور ارزان‌تر به دست مصرف‌کننده می‌رسد.

علاوه بر آن در یک مترمربع ساختمان، ۴۰کیلوگرم آهن مصرف می‌شود. حداکثر افزایش آهن طی یک سال ۳۰۰تومان به ازای هر کیلو بوده‌است که این عدد به ازای هر مترمربع ساختمان ۱۲۰۰۰تومان می‌شود.در حالی که قیمت مترمربع مسکن طی یک‌سال گذشته به صورت غیرمعقولی افزایش یافته است.

چه باید کرد؟

تجربه نشان داده است قانون عرضه و تقاضا مهم‌ترین عامل تعیین قیمت بوده و خواهد بود.

تردیدی ندارم در کشورمان به دلیل ذخایر معدنی، سنگ‌آهن، نسوزها، انرژی فراوان و غیره تولید فولاد مزیت قطعی دارد.

خوب است مسوولان ذی‌ربط به جای گذاشتن جلسات تکراری بی‌حاصل، به دنبال پیگیری اجرای طرح‌های نیمه‌تمام فولادی در واحدهای دولتی و یا خصوصی باشند.

یک مثال ساده: امروزه ورق سرد در کشور حدود ۷۳۰تومان عرضه می‌شود. در حالی که تیرآهن حدود ۹۰۰تومان است. به صورت منطقی اگر تیرآهن ۹۰۰تومان باشد ورق سرد به دلیل مراحل متعدد تولید باید ۱۲۰۰تومان عرضه شود.این قیمت پایین ورق سرد که نیاز جدی صنایع کشور است، یک دلیل بیشتر ندارد.

طی دو سال گذشته تولید ورق سرد در کشور به ۵/۲برابر افزایش یافته در حالی که طی ۲۵سال گذشته تولید تیرآهن ثابت بوده است.

آن افزایش عرضه باعث کاهش قیمت شده است.

مشکل این است که در کشور بایستی مرتب توضیح واضحات داده شود: وزیر محترم بازرگانی، مسوولان محترم نظارتی، قیمت تیرآهن در کشور تا تولید آن افزایش نیابد کاهش نخواهد یافت.

پس هر دلسوزی که به دنبال خدمت به مردم است بایستی چاره‌ای برای افزایش تولید آن بیابد.مواظب باشیم افراد دلال صفتی که سال‌ها از بازار دولتی آهن به صورت نجومی منتفع شدند و یک کیلوگرم آهن دولتی به مردم تحویل ندادند با اعمال فشار تغییری در سیستم ایجاد ننمایند.

زیرا سال‌ها فولاد کشور به قیمت دولتی به افرادی فروخته می‌شد ولی به محض خروج کالا از درب کارخانه‌ها قیمت‌ها واقعی می‌شد و سود حاصل که می‌بایستی نصیب تولید برای افزایش تولید گردد در اختیار عده‌ای قرار می‌‌گرفت.بنابراین تنها راه تعدیل قیمت فولاد در کشور توجه به اتمام طرح‌های نیمه تمام فولادی است.برای مثال ذوب‌آهن اصفهان ۶ سال است که درگیر اجرای کوره سوم بلند خود می‌باشد. راه‌اندازی طرح مذکور ۴/۱میلیون تن تولید فولاد این شرکت را افزایش می‌دهد. چنانچه این افزایش تولید با احداث یک واحد بزرگ نورد تبدیل به تیرآهن شود می‌تواند مشکل تیرآهن را برای یک دوره ده ساله حل کند.

مساعدت مسوولان به تسریع در اجرای پروژه راهگشای حل مشکل قیمت تیرآهن است.زیرا تولید تیرآهن را پس از ۲۵ سال به یکباره به دو برابر افزایش می‌دهد. در شرایط حاضر حتی واردات نیز به دلیل قیمت‌های بالای جهانی نمی‌تواند تاثیری در کاهش قیمت داشته باشد.در مورد انواع میلگرد از نظر ظرفیت تولید مشکلی وجود ندارد.

مشکل تامین شمش است. چنانچه دولت محترم اعتباراتی را به صورت خاص در اختیار واحدهای تولیدی قرار دهد تا امکان واردات سالانه ۳میلیون تن شمش فراهم شود قطعا مشکل مقاطع گرد حل خواهد شد.خوشبختانه با دو برابر شدن ظرفیت تولید ورق گرم و سرد در فولاد مبارکه و راه‌اندازی یک واحد خصوصی در شمال کشور تولید ورق در کشور به مراتب بیشتر از نیاز بوده در نتیجه قیمت‌ها روند معقول و پایین‌تر از نرخ‌های جهانی را دارد.خوب است مسوولان محترم به جای برقراری جلسه برای کاهش قیمت‌ها جلساتی را به منظور بررسی مشکلات طرح‌های مذکور برقرار نمایند.اطمینان دارم با حمایت مسوولان و راه‌اندازی طرح‌های متعدد فولادی که الحمدا... در کشور شروع شده است می‌توانیم با عرضه فراوان محصولات شاهد تعدیل قیمت‌های فولاد باشیم.