ضرورت بازگشت به نظام تکنرخی
یکی از افتخارات بانک مرکزی ایران در یک دهه گذشته حفظ نظام تک نرخی ارز بوده است. امری که از دو دهه پیش سیاستگذاران اقتصادی به دنبال آن بودند و در مقاطعی کوتاهمدت به آن دست مییافتند و باز شکاف میان قیمت بازار و ارز دولتی گسترده میشد.
دکتر پویا جبل عاملی
یکی از افتخارات بانک مرکزی ایران در یک دهه گذشته حفظ نظام تک نرخی ارز بوده است. امری که از دو دهه پیش سیاستگذاران اقتصادی به دنبال آن بودند و در مقاطعی کوتاهمدت به آن دست مییافتند و باز شکاف میان قیمت بازار و ارز دولتی گسترده میشد. تا آنکه در ابتدای دهه ۱۳۸۰، نظام تکنرخی ارز به صورت ارز شناور مدیریت شده نهادینه شد. اما چند صباحی است که گویی دیگر این فخر از نهاد پولی کشور رخت بربسته و عملا نظام ارزی ایران دو نرخی شده است. اکنون فاصله فروش ارز در سیستم بانکی و بازار حدود ۱۲۰۰ ریال است و به عبارت بهتر ۱۱ درصد اختلاف میان این دو رقم وجود دارد و این در حالی است که در پایان هفته گذشته این شکاف به بیش از ۱۵ درصد رسید.
پرسش اینجا است که وقتی یک سرمایهگذار بهرهمند از ارز دولتی میتواند چنین سود بیدردسری را نصیب خود کند، دیگر چه تضمینی وجود دارد که سرمایهای تشکیل شود و تولیدی افزون گردد؟ این تجربههای تلخ را ما بسیار کردهایم و دیدهایم نظارت نیز راه به جایی نمیبرد و فساد است که دست به گریبان اقتصاد میشود و از بدحادثه منشا فساد کسی نیست جز خود نهاد سیاستگذار. رانت فساد میآورد و این رابطه علت و معلولی است که در همه جا صادق است.
فراتر از تثبیت نرخ ارز در بازههایی که در اقتصاد ایجاد شوک نکند، حذف نرخهای گوناگون وظیفه مهمتر نهاد پولی است. بیتردید با سخنرانی و هشدار، ارز تک نرخی نمیشود. مگر بانک مرکزی در سال ۱۳۷۱ نرخ ارز دولتی را از ۶۰ ریال به ۱۴۵۰ ریال نرساند؛ یعنی حدود ۲۳۱۶ درصد افزایش بها. باز در سال ۱۳۸۱ که تصحیح قیمتی رخ داد، بها ۴۵۴ درصد افزایش یافت، حال چرا نهاد پولی ما نمیتواند این ۱۱ درصد افزایش بها را تجربه کند؟ آیا باید منتظر باشیم تا مثل گذشته هر روز شکاف عمیقتر، تصحیح قیمتی سختتر و شوک آن برای اقتصاد مخربتر شود؟ از همین امروز میتوان از شر این نظام دو نرخی رها شد. حاکمیتی که با تمامیانتقادات به سمت واقعی کردن قیمت نهادهها رفت چرا نباید بهای ارز خود را نیز که اتفاقا از نگاهی، یکی از نهادهها است، واقعی کند؟
اگر حتی گفته شود که بازار آزاد امروز دارای حباب است و تقاضای موجود در آن واقعی نیست باز توجیهی بر آن نمیشود تا وجود این دو نرخ مختلف را در اقتصاد تحمل کرد و موجبات رانت اقتصادی را به وجود آورد. اگر بانک مرکزی نتوانسته به دلیل افزایش تقاضا در بازه مورد نظر خود نرخ را مدیریت کند، باید نسبت به تصحیح بازه خود اقدام کند. فراموش نکنیم که نظام ارز شناور مدیریت شده به معنی تشکیل قیمت در بازار است و بانک مرکزی تنها شوکها را مدیریت میکند، بنابراین اگر بازار با تقاضا روبهرو است و نرخ رو به افزایش، باید نهاد پولی برمبنای شناور بودن بها، این افزایش را بپذیرد. بیتردید اگر این تقاضا کاذب باشد باز نرخ کاهش خواهد یافت؛ اما تا آن روز نمیتوان سیستم دو نرخی ارز را بر اقتصاد تحمیل کرد و با وجود این همه رانت اقتصادی، رانتی اینچنین را بر آن افزود.
ارسال نظر