از مالیات تورمی تا مالیات تنفسی!
یکی از ابزارهای سیاستی منحصربهفرد در کشور ما وضع مالیات تنفسی است که اتفاقا شباهتهای جالبی با مالیات تورمی دارد.
مهدی نصرتی
یکی از ابزارهای سیاستی منحصربهفرد در کشور ما وضع مالیات تنفسی است که اتفاقا شباهتهای جالبی با مالیات تورمی دارد. برای این که با ابعاد این ابزار جدید آشنا شویم مناسب است ابتدا نگاهی داشته باشیم به مالیات تورمی که یکی از سیاستهای قدیمی و البته بسیار پر کاربرد است.
مالیات تورمی که از آن با عنوان مالیات خاموش (silent tax) یا مالیات پنهان (hidden tax) نیز یاد میشود دارای این سازوکار است: دولتها به جای اینکه مستقیما از مردم مالیات و عوارض بگیرند، اقدام به انتشار پول کرده و کسری بودجه خود را از این طریق جبران میکنند. اما این اقدام منجر به افزایش تورم میشود و باعث میشود قدرت خرید مردم کمتر شود. بدین ترتیب مردمی که قرار بوده پول بیشتری برای عوارض و مالیات بدهند آن را در جای خود نمیدهند و در عوض از طریق کاهش قدرت خرید پولشان این موضوع را جبران میکنند.
حال ببینیم مالیات تنفسی چیست. موضوع از این قرار است که جهت مقابله با آلودگی هوا باید اقداماتی انجام گیرد: مثلا قیمت بنزین افزایش یابد، ممنوعیتهای بیشتری برای تردد خودروها وضع شود، حمل و نقل عمومی و مترو توسعه یابد. اما همه این اقدامات هزینههایی را به صورت مستقیم و غیرمستقیم بر مردم و بودجه دولت تحمیل میکند. اینجا هم مثل موضوع مالیات تورمی این مساله وجود دارد که این هزینه از چه کسانی چگونه و به چه میزان اخذ شود. همانطور که در مالیات تورمی، راهحل ساده و دم دستی، افزایش نقدینگی و تحمیل هزینهها بهصورت نامحسوس بر مردم بود، اینجا هم به جای اینکه از جیب افراد و جامعه هزینه شود از نفسکشیدن شهروندان مالیات گرفته میشود.
به این ترتیب ما نه تنها نفت و سرمایههای تجدیدناپذیرمان را هزینه میکنیم، بلکه بر مهمترین سرمایه شخصی افراد- یعنی سلامتی- نیز چوب حراج می زنیم. به غیر از بیماران قلبی و افراد کهنسالی که مالیات تنفسی خود را نقدا- و در قالب سکته و بیماریهالی قلبی میپردازند!- هزینههایی نیز به حساب کل شهروندان واریز میشود تا با ابتلای تدریجی به انواع و اقسام بیماریها، در آینده دوران بازنشستگی خود را سپری کنند.
البته متخصصین پزشکی عقیده دارند که آلودگی هوا آثار دیگری همچون کمحوصلگی، عصبیشدن، خستگی مزمن، سوزش چشم و... هم دارد که البته در مقایسه با هزینههای جانی آلودگی هوا چندان مهم نیست! اما مزیتهای مالیات تنفسی چیست؟ مهمترین مزیت این روش این است که مقصر معلوم نیست. رانندگان بیملاحظه، خودروهای تکسرنشین، فرهنگ ترافیک و چندین عامل موهوم را میتوان به عنوان مقصر و متهم ردیف کرد. همچنین میتوان حرفهای قشنگ ولی بیمحتوا زد مثلا: «برای بیرون آمدن از این هوای سنگین، تهرانیها چارهای جز یاری یکدیگر ندارند»، «هنوز چنین مسالهای وارد فرهنگ ما نشده است»، «برای نفس کشیدن در هوایی سالم، باید دست به دست هم داد.»
بههرحال این هم یک الگوی مدیریت است. میتوانیم این الگو را به مردم جهان معرفی کنیم و به اینترتیب بسیاری شهرهای گران دنیا مانند مسکو، لندن و توکیو با به کاربردن ابزار مالیات تنفسی تبدیل به شهرهایی ارزان و البته غیرسالم خواهند شد! اما یک نکته را فراموش نکنیم: در دنیای صنعتی و شهرنشینی امروز، داشتن هوای پاک، مجانی نیست و باید برای آن هزینه کرد. اگر حاضر نیستیم این هزینه را بپردازیم، باید از سلامتی شهروندان مایه بگذاریم!
ارسال نظر