متعهد به کدام متغیر؟
در ادبیات سیاستهای پولی، اجماع اقتصاددانان بر این است که بانک مرکزی پیرو یک سیاست متعهدانه باشد؛ به این معنا که آن چه در نظر دارد برای دوره آتی انجام دهد،
پویا جبلعاملی
در ادبیات سیاستهای پولی، اجماع اقتصاددانان بر این است که بانک مرکزی پیرو یک سیاست متعهدانه باشد؛ به این معنا که آن چه در نظر دارد برای دوره آتی انجام دهد، از قبل بیان کند و در عمل به آن پایبند باشد. در مقابل، رویکرد صلاحدیدی بدین شکل است که بانک مرکزی سیاست و نرخ تورمیرا که میخواهد در دوره آتی به آن دست یابد، بیان میکند و عاملان اقتصادی انتظاراتشان را بر مبنای این اعلام سامان میدهند، آنگاه مقام پولی میتواند با چشم پوشی از سیاستی که اعلام کرده است و با اندک نرخ تورمی، به رشد اقتصادی بیشتر دست یابد. از آن جا که در بلند مدت، عاملان با دیدن این عدم تعهد بانک مرکزی به سیاستهای بیان شده، اعتماد خودشان را به مقامات پولی از دست میدهند، رویکرد صلاحدیدی در بلند مدت نه تنها جواب نمیدهد، بلکه خسران بیشتری هم به اقتصاد میزند و از همین رو، اجماع اقتصاددانان بر سیاستهای متعهدانه است؛ اما بانک مرکزی باید چه سیاستی را اعلام کند و به آن متعهد باشد؟
معمول است که بانک مرکزی نرخ تورم هدف را تعیین میکند و بر مبنای این نرخ است که تورم انتظاری شکل میگیرد. با وجود تاثیر عمده بانک مرکزی بر تورم، این نرخ تنها به دست مقامات پولی حاصل نمیشود؛ از این رو همواره میزان انحرافی از نرخ هدف وجود دارد. هر چه این انحراف کمتر باشد، اعتماد به سیاستهای اعلامی بانک مرکزی بیشتر میشود و بانک مرکزی بهتر میتواند بر تورم انتظاری اثر بگذارد؛ اما مشکلی که به خصوص در کشورهای در حال توسعه وجود دارد آن است که چون بانک مرکزی به دلایل مختلف ابزار لازم را برای رسیدن به هدف تورمی ندارد، در نتیجه انحراف از هدف معمولا بالا است و عاملان اقتصادی به هدف اعلامی بانک مرکزی اعتماد نمیکنند و بنابراین میتوان گفت، نقش مقامات پولی بر تورم انتظاری بسیار بسیار ناچیز است. چه راهحلی برای مقامات پولی این کشورها وجود دارد؟
کوکیرمن به عنوان یکی از بزرگان مباحث سیاستهای پولی معتقد است که بانک مرکزی در این حالت باید نرخ هدف برای متغیری را که بر آن قدرت فائقه دارد، بیان کند؛ مثلا بانک مرکزی میبیند که برای هدف تورمیاش، به چه میزان نقدینگی نیاز دارد و به جای بیان تورم مورد هدف، آن سطح از نقدینگی را برای دوره آتی اعلام عمومی میکند. بهاین شکل در انتهای دوره وقتی نرخ نقدینگی انجام شده با میزان مورد پیشبینی برابری کند، عاملان به سیاستهای پولی اعتماد میکنند؛ هر چند تورمی که مقامات پولی مدنظر داشتند، حاصل نشده باشد.
بنابراین حتی در اقتصادهایی که بانک مرکزی تنها قدرت مسلط بر تورم نیست، باز هم میتوان سیاستهای متعهدانه را پیش برد؛ ضمن آنکه با بیان مکانیسم تاثیرگذاری ابزار پولی و تحقق سطحی از آنچه توسط بانک مرکزی ارائه شده است، مقامات پولی میتوانند این گزاره را به مخاطبان القا کنند که عدم رسیدن به سطح مطلوب تورم به علت عواملی خارج از اراده آنها بوده است.با این اوصاف، میتوان عنوان کرد که اعلام بستههای پولی از سوی بانک مرکزی ایران، برای اعمال در دورههای آتی به نوعی میتواند در قالب سیاستهای متعهدانه تفسیر شود و برای کارآیی بیشتر باید سطوح هدف به خصوص برای ابزار اصلی بانکمرکزی مشخص شود و در پایان نیز سیاستگذاران پولی نشان دهند که تا چه میزان از آن سطوح انحراف داشتهاند. هر چه اعتماد به سیاستها و توصیههای اعلامی بانک مرکزی بیشتر باشد تاثیر سیاستگذاران بر تورم انتظاری بیشتر و رسیدن به تورم هدف آسانتر خواهد بود.
ارسال نظر