شرحی بر تقابل تازه آمریکا و کره شمالی

محمود صدری

رهبران آمریکا و کره شمالی هیچ روزی را بی‌هراس از دیگری سپری نمی‌کنند. آمریکا همواره نگران تهدید منافع خود در ژاپن و کره جنوبی و دیگر نقاط جنوب شرقی آسیا است که همگی در تیررس موشک‌های کره شمالی قرار دارند؛ کره شمالی نیز همواره زیر سایه تهدیدهای نظامی، سیاسی و اقتصادی آمریکا روزگار می‌گذراند. این نگرانی دو سویه دیروز در جدال لفظی نمایندگان آمریکا و کره شمالی در اجلاس امنیتی جنوب شرقی آسیا در هانوی بازتاب یافت. نماینده کره شمالی، آمریکا و کره جنوبی را از برگزاری مانور مشترکی که قرار است این هفته برگزار شود، برحذر داشت و وزیر خارجه آمریکا از عزم کشورش برای دفاع از امنیت همسایگان کره شمالی خبر داد.

نزاع آمریکا و کره شمالی سابقه‌ای ۶۰ ساله دارد و جنگ لفظی اخیر پدیده‌ای تازه نیست؛ اما ماهیت این نزاع از دو دهه پیش تاکنون مدام در حال دگرگونی است و اکنون به نقطه‌ای رسیده است که بروز وقایعی تازه در جنوب شرقی آسیا را اجتناب‌ناپذیر کرده است. منازعه آمریکا و کره شمالی تا سال ۱۹۹۱ میلادی بازتابی از نبرد قدرت جهانی بین آمریکا و اروپا و ژاپن از سویی و شوروی و چین و اروپای شرقی از سوی دیگر بود؛ اما از دو دهه پیش تاکنون آن صف‌بندی از بین رفته و روسیه و اروپای شرقی به متحدان یا دست‌کم رقیبان کم‌خطر آمریکا و اروپا و ژاپن تبدیل شده‌اند.

چین نیز در حمایت از کره شمالی محتاط‌‌تر شده است. این وضع علاوه‌ بر کره شمالی برای کشورهای دیگری هم پیش آمده است.کشورهای پرشماری در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین تا دو دهه پیش متحد شوروی و چین بودند؛‌ اما در پی فرو ریختن بلوک شرق، راه‌هایی برای سازگاری با دنیای جدید پیدا کردند. مهم‌ترین روش کشورها برای انطباق با شرایط جدید، اصلاح الگوی اقتصادی و افزایش کارآمدی و به تبع آن افزایش درآمد و ثروت بود. در این دوران جدید شمار اندکی از کشورها و در راس آنها کره شمالی به راه پیشین ادامه دادند. نتیجه این شد که فاصله درآمدی این کشورها با همتایان منطقه‌ای و جهانی آنها مدام افزایش یافت. نسبت تولید ناخالص داخلی کره شمالی با کره جنوبی در دهه ۱۹۸۰ میلادی حدودا یک به پنج بود؛ اما این نسبت اکنون به حدود یک به سی رسیده است. تولید ناخالص داخلی کره‌شمالی در سال گذشته براساس شاخص قدرت خرید ۴۰ میلیارد دلار و براساس شاخص مبادله جهانی ۲۷ میلیارد دلار بود. این ارقام در مورد کره‌جنوبی به ترتیب ۱۳۵۰ و ۸۱۰ میلیارد دلار بود؛ یعنی اینکه ثروت ساکنان کره‌جنوبی حدود ۳۰ برابر ثروت مردمان کره‌شمالی شده است. فقر جانکاه کره‌شمالی، مردم این کشور را مستاصل کرده و رهبران آن را به پرخاشگری وا داشته است؛ اما همین کشور فقیر از نظر نظامی از همسایگان ثروتمند خود؛ یعنی کره‌جنوبی و ژاپن نیرومندتر است و قدرت برهم زدن امنیت این دو کشور را دارد.

همین نابرابری‌های اقتصادی و نظامی، شبه‌جزیره کره را به آتشفشان آماده فوران تبدیل کرده است و اگر راهی برای ایجاد توازن تازه پیدا نشود، احتمال وقوع جنگ افزایش می‌یابد. زیرا رهبران کره‌شمالی برای حل مشکل خود راه چاره‌ای به جز جنگ و تشنج نمی‌شناسند و راه‌حلی که آمریکا و کره‌جنوبی می‌شناسند مورد قبول رهبران کره‌شمالی نیست. آمریکا و متحدانش انتظار دارند کره‌شمالی ابتدا به خلع سلاح هسته‌ای تن دهد و سپس سیاست آزادسازی سیاسی و اقتصادی پیشه کند.

به این ترتیب، به نظر می‌رسد گزینه‌های زیادی پیش روی رهبران کره‌شمالی نیست. آنها اگر بخواهند به روش کنونی ادامه دهند فاصله اقتصادی خود را با دیگر کشورهای جهان افزایش می‌دهند و اگر به همه خواسته‌های آمریکا تن دهند، فرجام محتوم این پذیرش، فروپاشی است. در واقع بلایی که امروز گریبان مردم کره‌شمالی را گرفته محصول شش دهه انکار علم اقتصاد است و اگر راهی برای خلاصی از این بلا باقی مانده باشد، باز همین اقتصاد و تمکین به منطق آن است.

اگر کره شمالی الگوی اقتصادی خود را به تدریج اصلاح کند شاید بتواند از قبل ثروتی که به ثروت‌های جهان اضافه می‌کند، انگیزه‌های صیانت از خود را افزایش دهد، وگرنه تولید ۴۰ میلیارد دلار ثروت توسط ۲۲ میلیون نفر جمعیت، در کنار همسایگانی که ده‌ها برابر آن به ثروت جهان اضافه می‌کنند، انگیزه کافی برای پاسداری از این رقم ناچیز ایجاد نمی‌کند. در روز واقعه شاید جهان بر این ۴۰ میلیارد دلار یارانه‌ای و ۲۷ میلیارد دلار واقعی چشم بپوشد.

حال آنکه اگر گشایشی در وضع اقتصادی کره‌شمالی ایجاد شود و این کشور کالاها و خدماتی برای مبادله با دیگر کشورهای جهان داشته باشد، همین مبادلات می‌توانند راه جنگ را سد کنند.

اما به درستی معلوم نیست که کره‌شمالی این فرصت را از دست داده است یا هنوز فرصتی باقی است.