تورم و نرخ ارز - ۱۳ تیر ۸۹
نظام ارزی در ایران یک نظام نرخ ارز شناور مدیریت شده است. منظور از مدیریت شده آن است که دولت میتواند با کاهش یا افزایش عرضه ارز در بازار، نرخ آن را به هر میزان که بخواهد تعیین کند.
مهران دبیرسپهری
نظام ارزی در ایران یک نظام نرخ ارز شناور مدیریت شده است. منظور از مدیریت شده آن است که دولت میتواند با کاهش یا افزایش عرضه ارز در بازار، نرخ آن را به هر میزان که بخواهد تعیین کند. کشور چین نیز تا حدودی این سیاست را اجرا میکند، منتهی چین معمولا کمی کمتر از نیاز بازار به آن ارز تزریق میکند، ولی ایران بیشتر، ضمن آنکه بانک مرکزی چین هیچگاه سیاست تورمزا نداشته است. در واقع یکی از دلایلی که چین یک کشور صادراتی شناخته میشود، همین بالا نگه داشتن نرخ ارز و تورم پایین در آن کشور بوده که باعث شده است ذخایر ارزی این کشور (به علاوه اوراق قرضه خریداری شده) به دو هزار و چهارصد میلیارد دلار برسد، ضمن آن که این موضوع یکی از دلایلی است که در آمریکا افزایش عرضه پول با سرعت کمتری به تورم تبدیل میشود.
جناب آقای دکتر بهمنی، رییس محترم بانک مرکزی در مراسم صبحانه اتاق بازرگانی طی سخنانی در مخالفت با افزایش نرخ ارز گفت:«۲۱ میلیارد دلار صادرات و ۵۸ میلیارد دلار واردات داریم، حتی اگر فرض کنیم که با افزایش نرخ ارز از صادرات سود میبریم، آیا منطقی است که به خاطر ۲۱ میلیارد دلار سود، ۵۸ میلیارد دلار ضرر کنیم. اگر افزایش نرخ ارز داشته باشیم واردات گران، تولید گران و تورم افزایش پیدا میکند. اگر صادرات ۳ برابر واردات بود، افزایش نرخ ارز خیلی قشنگ بود، بنابراین ما باید سیاستهایمان طوری باشد که از این افزایش قیمتها سود ببریم.» (خبرگزاری فارس ۷/۴/۱۳۸۹) استدلال آقای دکتر بهمنی در پایین نگه داشتن نرخ ارز نمیتواند قابل پذیرش باشد، زیرا دلیل آن که صادرات ما از وارداتمان کمتر است، همین ثبات نرخ ارز در کنار تورم داخلی قیمتها است. در صورتی که با توجه به نرخهای تورم داخلی و خارجی، نرخ ارز باید بسیار بیشتر از نرخهای کنونی میبود؛ در حالی که به یمن ذخایر ارز نفتی و تزریق آن به بازار، بانک مرکزی توانسته است نرخ ارز را ثابت نگه دارد که همین موضوع، علت کم بودن صادرات و افزایش واردات بوده است. درست است که افزایش نرخ ارز موجب افزایش تورم میشود، ولی ریشه اصلی تورم را باید در سیاست انبساط پولی بانک مرکزی جستوجو کرد و با ثبات نرخ ارز فقط میتوان زمان وقوع افزایش تورم را به تاخیر انداخت. در واقع اگر سیاست کاهش نرخ ارز، یک سیاست ضد تورمی بود، پس باید هماکنون در کشور چین به دلیل بالا نگهداشتن مصنوعی نرخ ارز، با تورمهای بالا روبهرو بودیم، در حالی که اینگونه نیست.
اگر مسوولان کشور واقعا مایلند تولید، ارزانتر صورت گیرد، اولین کاری که باید کرد مهار تورم است؛ زیرا تورم باعث افزایش قیمتها و افزایش نرخ بهره میشود. هم اکنون کار به جایی رسیده است که برخی از کارخانههای داخلی به جای تولید، رو به سمت واردات همان کالاهایی آوردهاند که قبلا آن را تولید میکردند، آن هم از کشور چین. در اثر سیاستهای تورمزای بانک مرکزی در دو دهه گذشته، هم اکنون کشورمان حتی در کالاهایی که در آن مزیت نسبی دارد، نظیر فرش و خشکبار در حال واگذاری بازارهای خود به کشورهای دیگر از جمله چین است. نکته دیگر آن است که به حکم عقل، انسان باید با دوراندیشی به فکر زمستانهای سخت هم باشد؛ یعنی از کجا معلوم که ذخایر ارزی کشور همیشه به قدر کافی باشد. ذخیرهسازی در همه کالاها از جمله ارز یک امر منطقی و لازم است که لازمه آن خودداری از مصرف مسرفانه آن است.
نکته آخر آن که سالها است در کشور، مقامات و شوراهای مختلفی موظف شدهاند تا با قاچاق کالا مبارزه کنند، ولی هیچ کس تاکنون نپرسیده که چرا در کشورهایی که در آنها مبارزه با قاچاق بسیار کمتر و ضعیفتر است، اما میزان قاچاق کالا در این کشورها به جای آن که بیشتر باشد کمتر از ایران است. در واقع دلیل اصلی آن را باید در کاهش مداوم قیمت واقعی نرخ ارز دانست که آن هم به دلیل وجود وضعیت تورمی در کشور است. آنچه گفته شد تنها بخشی از دلایلی است که نشان میدهد تورم، ضد تولید است.
ارسال نظر