محمدصادق جنان‌صفت

اهمیت خبر کاهش رشد اقتصادی ایران در سال ۱۳۸۷ نسبت به سال پیش از آن و افتادن آن به مرز نیم درصد در میان بحث‌های سیاسی داخلی و خارجی گم شد. افت رشد اقتصادی به عدد یاد شده با توجه به رشد ۵/۱ درصدی جمعیت در این سال به معنای کاهش درآمد سرانه شهروندان ایرانی است. این اتفاق منفی در حالی افتاده است که در سال ۱۳۸۷ درآمد حاصل از صادرات نفت رقم هنگفتی بوده و به رکورد تاریخی دست یافته است و به همین دلیل نگرانی‌هایی ایجاد کرده و پرسش‌هایی را در ذهن کارشناسان و اقتصاددانان پدیدار کرده است. نکته مهم‌تر این است که اگر کاهش رشد اقتصاد تداوم یابد بر ابعاد این نگرانی افزوده می‌شود. بحث‌ درباره دلایل کاهش رشد اقتصادی نیازمند زمان طولانی و فرصت کافی است، اما در یک جمع‌بندی خلاصه می‌توان گفت، کاهش رشد سرمایه‌گذاری در سال‌های اخیر از دلایل سقوط رشد اقتصادی ایران است. هر ایرانی دلسوز به این مرز و بوم که دلش برای شهروندان این سرزمین می‌سوزد و تمایل دارد که ایران رشد اقتصادی شتابان و پایدار و باثبات را تجربه کند برای برون‌رفت از این شرایط، رشد سرمایه‌گذاری خارجی را به مثابه یک عنصر نیرومند توصیه می‌کند.سرمایه‌گذاری خارجی به معنای واقعی و آنچه که در کشورهای نوظهور صنعتی در دهه‌های گذشته اتفاق افتاد و کره جنوبی، مالزی، سنگاپور و ... از نمونه‌های کامیاب آن هستند، نیازمند اصلاحات اقتصادی همراه با مدارا با سرمایه‌گذاران داخلی در حوزه‌های مختلف است. اصلاحات ساختاری باید واقعی باشد و بازار پول، کالا، ارز و کار را طی کند. آیا در حال حاضر بازارهای یادشده در ایران از سازگاری برخوردارند؟ آیا بسته سیاستی - نظارتی بانک مرکزی با سیاست‌های ارزی و سیاست‌های تجاری فعلی می‌تواند برای سرمایه‌گذاران خارجی جذاب باشد؟ ‌کدام سرمایه‌گذار خارجی حاضر است که به ایران بیاید و این همه ناسازگاری را تحمل کند. تلاش و کوشش مدیران مسوول برای جذب سرمایه‌گذاری بیشتر در سال‌های اخیر و در همه سال‌های پس از جنگ به موانع یاد شده برخورد کرده و متوقف شده‌اند. فاصله و شکاف عمیق میان سرمایه‌گذاری مصوب و سرمایه‌های وارد شده در همه این سال‌ها نوید درک دقیق سرمایه‌گذاران بین‌المللی است. جذب سرمایه‌گذاری برای جبران کمبود سرمایه و پس‌انداز ملی از سوی دیگر نیازمند مدارا با سرمایه‌گذاران داخلی است. به این معنی که مجموعه سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی حاکم بر کسب‌وکار صاحبان سرمایه در داخل باید مداراجویانه باشد.

در حالی که سرمایه‌گذاران داخلی در موضوع خصوصی‌سازی با ناملایمات و رفتارهای غیرمداراجویانه مواجه هستند، آیا سرمایه‌گذار خارجی حاضر است به ایران بیاید؟ در حالی که سرمایه‌گذاران داخلی در موضوع تسهیلات بانکی با سختگیری‌ها و محدودیت‌ها مواجه هستند و مداراجویی دیده نمی‌شود، نباید انتظار داشت که سرمایه‌گذاران خارجی با میل و اشتیاق به ایران بیایند.

این واقعیت را باید پذیرفت که این الزامات برای جذب سرمایه‌های خارجی یک واقعیت است که نادیده گرفتن آن به معنای پذیرفتن وضعیت نه‌چندان مناسب فعلی در سرمایه‌گذاری خارجی است.