محمدصادق جنان‌صفت

رشد ۳/۲ درصدی یا ۷/۲ درصدی اقتصاد ایران در سال ۱۳۸۷ و احتمال کاهش آن به کمتر از ارقام یادشده برای سال جاری و پیش‌بینی رشد اندک در سال ۱۳۸۹ را به چه عواملی می‌توان نسبت داد؟ می‌توان گفت که‌ درآمد حاصل از فروش نفت ناگهان سقوط کرده است. می‌توان یادآور شد که خشکسالی اتفاق افتاده موجب رشد منفی بخش کشاورزی شده و این عامل موجب شده است که رشد اقتصاد ایران به پایین کشیده شود. دلایل دیگری لابد وجود دارند که بهتر است مدیران ارشد اقتصادی و سیاستمداران برای شهروندان توضیح دهند که چرا تولید ثروت در ایران ناکافی بوده است. در میان همه دلایل و علل کند شدن رشد اقتصادی ایران، فقدان کارآمدی چیزی است که نباید از آن غفلت کرد. واقعیت این است که «ناکارآمدی» در ایران به دلایل گوناگون یک عنصر فراموش شده به حساب می‌آید که دولت‌ها به سادگی از کنار آن عبور می‌کنند و دلایل آن را کالبد شکافی نمی‌کنند. کارآمدی، مقوله‌ای از جنس اندیشه، تفکر، مداراجویی و برنامه‌ای است و شمار قابل توجهی از جامعه‌های با رشدهای بالا، با تکیه بر این مقوله توانسته‌اند شهروندان خود را از گرداب فقر و ناداری و بیکاری نجات داده یا دست کم آنها را در مسیر امیدواری به آینده قرار دهند. کارآمدی یک عنصر چندسویه است که مجهز شدن به آن، الزام‌ها و شرایط خاص خود را می‌خواهد و کالای ارزان‌قیمتی نیست که به دست هر نهاد، سازمان یا دولتی برسد. این پدیده بسیار مفید، در جامعه‌هایی نمود پیدا می‌کند که رهبران سیاسی و رهبران اقتصادی، به ویژه دولت‌ها به این پدیده اعتقاد داشته باشند. این پدیده باید در سیاست داخلی، در سیاست خارجی، در مناسبات میان شهروندان و دولت، در مناسبات میان احزاب و دولت و... جاری شود. برای عبور از فقدان یا ناکافی بودن کارآمدی که اکنون بر اندام اقتصاد ایران تنیده شده است باید دیدگاه تصمیم‌سازان تغییر یابد. یکی از مهم‌ترین نیازهای عبور از وضعیت ناکارآمد که نمونه‌های آن در تدوین بودجه، در متقاعد کردن کارشناسان و قانونگذاران برای اجرای هدفمند کردن یارانه‌ها، در حوزه جذب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، در حوزه رشد تولید صنعتی و... دیده می‌شود، به‌کارگیری همه نیروهای کارشناس در جامعه ایرانی است. این چیزی است که متاسفانه در سال‌های اخیر به ضعف اقتصاد ایران منجر شده است و رشد تولید ناخالص داخلی در حالی که قیمت نفت در بالاترین حد بوده، معیار اصلی ارزیابی آن است. بپذیریم که در غیاب عنصر کارآمدی همه داشته‌های ملی می‌تواند به مرور و در یک دوره زمانی میان مدت تحلیل رفته و توانایی بالندگی از دست برود.