فشار سیاسی و راهحل اقتصادی
آمریکاییها در دو روز اخیر به تکاپویی دو وجهی دست یازیدهاند که یک وجه آن فشار مستقیم بر برنامه هستهای ایران است و وجه دیگرش میتواند مهار جمهوری اسلامی را در درازمدت دنبال کند.
محمود صدری
آمریکاییها در دو روز اخیر به تکاپویی دو وجهی دست یازیدهاند که یک وجه آن فشار مستقیم بر برنامه هستهای ایران است و وجه دیگرش میتواند مهار جمهوری اسلامی را در درازمدت دنبال کند. بخش اول این تکاپو در اظهارات هیلاری کلینتون، وزیر خارجه آمریکا بازتاب یافت که کوشید با بزرگنمایی فعالیتهای هستهای ایران، آن را معطوف به تولید بمب اتمی نشان دهد. کلینتون، امتناع ایران از پذیرش طرح مبادله سوخت هستهای و متعاقب آن، آغاز غنیسازی در ایران با قصد تامین اورانیوم با خلوص ۲۰ درصد را نشانه اراده جمهوری اسلامی برای نزدیک شدن به بمب اتمی توصیف کرد. وزیر خارجه آمریکا در بخش هدفهای درازمدت این کشور که غیرمستقیم متوجه ایران است، خواستار افزایش همکاری واشنگتن با جهان اسلام شد و برای تاکید بر این هدف به کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس سفر کرد.
این استراتژی دو خطی ایالاتمتحده را هنوز نمیتوان ابتکار تازه در سیاست خارجی آمریکا به شمار آورد و در کوتاهمدت تاثیر قاطعی بر ایران نمیگذارد، اما از آثار درازمدت آن نباید غافل ماند. علت بیاثری این استراتژی در کوتاهمدت این است که تفاوت چندانی با اقدامهای پیشین ندارد و علیالاصول نتایج متفاوتی هم به بار نخواهد آورد. ضرورت توجه به آثار درازمدت هم از این واقعیت نشات میگیرد که ضعف و فتور در کشورهای اسلامی میتواند مقدمه تغییرات تدریجی، اما ریشهای در این کشورها باشد. اگر آمریکاییها و متحدان اروپایی آنها مدیریت جهانی و منطقهای تغییر سیاسی در کشورهای اسلامی را به دست بگیرند، فشار اصلی دگرگونی متوجه جمهوری اسلامی ایران خواهد شد. زیرا تغییرات موردنظر آمریکا و غرب در کشورهای اسلامی به احتمال زیاد الگوهایی مانند امارات و قطر خواهد بود. امارات متحده عربی، تغییرات تدریجی را در قالب تجارت انجام داده و قطر از روش تلفیقی اقتصاد و سیاست خارجی استفاده کرده است.
این روشها به آمریکا امکان میدهد که هم رژیمهای همراه و همکار خود را در خلیج فارس حفظ کند و هم اینکه با ایجاد رونق اقتصادی و بسط روابط خارجی این کشورها، سمت و سوی مطالبات عمومی را تغییر دهد.
وقتی مطالبات عمومی از سیاست به سوی تجارت میل کند، رهبران جهان عرب به تدریج از رادیکالیسم سیاسی خلاص میشوند و در عوض با بهبود وضع اقتصادی، توانایی تامین منافع قشرهای وسیعتری را به دست میآورند.
چنین وضعی در درازمدت، امنیت ایران را به مخاطره خواهد انداخت؛ زیرا در صورت تحقق این برنامه درازمدت، جهتگیری رقابت منطقهای به سوی اقتصاد سیر خواهد کرد و در این حوزه دست آمریکا و متحدان غربی آن برای فشار باواسطه و از طریق کشورهای منطقه بر ایران بازتر خواهد بود. بنابراین ایران برای دفع این خطر درازمدت، به التفات بیشتر به امور اقتصادی و نزدیکتر کردن کشور به هدفهای سند چشمانداز نیاز دارد. تهاجم اقتصادی به ایران از سالها پیش و در قالب تحریمها آغاز شده است و به احتمال زیاد در آینده نیز ایران از این ناحیه بیشتر متحمل فشار خواهد شد تا از حوزه سیاست و دیپلماسی. به همین دلیل راهحل جمهوری اسلامی برای دفع فشارها نیز باید اقتصادی باشد.
ارسال نظر