هدفمندی یارانهها و برنامههای توسعه
در برنامه پنجم توسعه که در نوبت بررسی نمایندگان مردم است، چالش اساسی به چگونگی تصمیمگیری روزانه همگان در حوزه اقتصادی و زیست محیطی برمیگردد و در این زمینه، واقعی بودن قیمتها،
دکتراحمد یزدانپناه
در برنامه پنجم توسعه که در نوبت بررسی نمایندگان مردم است، چالش اساسی به چگونگی تصمیمگیری روزانه همگان در حوزه اقتصادی و زیست محیطی برمیگردد و در این زمینه، واقعی بودن قیمتها، چراغ راهنما و علامتدهنده آن تصمیمات هستند. اگر عقلایی بودن رفتارها در مصرف و تولید به تحلیل هزینه- فایده مربوط است این مهم میسر نمیشود جز در زمانی که قیمتها منعکسکننده درست هزینهها و منفعت هر تصمیمسازی باشند و آنها را به درستی تصویر کنند، تا تصمیمات سه بازیگر اصلی اقتصاد؛ یعنی خانوارها، بنگاهها و دولتها به ضرر تخصیص بهینه منابع جامعه تمام نشود.
اولویت سیاستهای دولت در این راستا برپایی ساختار انگیزهها برای تصمیمات درست در دو زمینه اقتصادی و محیطی است. بنابراین، گام نخستین دولتها آن است که با جدیت تمام به حذف و کاهش آثار منفی سیاستهایی بپردازند که بر این دو حوزه اثرگذاری دارند. کم و کیف یارانهها در کشورهای در حال توسعه در این باره اولویت اول را به خود اختصاص میدهند و لذا برنامه هدفمندی یارانهها با چهار هدف اصلی زیر باید طراحی، اجرا و نظارت شوند:
۱ - حذف اخلالها یا انحرافها از وضعیت تعادل بلندمدت متغیرهایی چون قیمتهای نسبی (نرخ ارز، ...) و در نتیجه، بهبود و ارتقای کارآیی و رشد اقتصادی.
۲ - بهبود محیط زیست به وسیله تجدید سازمان ساختار انگیزهها به نفع حمایت مردم و مسوولین از محیط زیست.
۳ - کاهش بار مالی و تعهداتی دولت در بودجه و خلق منابع جدید برای برنامه توسعه کشور.
۴ - دستیابی به توزیع درآمدی برابرگراتر (یا هماهنگی با هدفگذاری کمی کاهش «ضریب جینی» در برنامه توسعه که در برنامه پنجم این هدف کاهش آمده است)
مطالعات برای کشورهای در حال توسعه نشانگر آن است که برنامه هدفمند یارانهها در زیر بخشهای انرژی، حملونقل، آب و برق و کشاورزی با اولویت خاص مطرح شدهاند.
برای اصلاح قیمتها و حرکت در جهت رفع اخلال آنها برای کالاهای قابل تجارت (یعنی در بعد تجارت بینالمللی آن) معیار سنجش، قیمت آنها در بازارهای جهانی (مثل حاملهای انرژی از جمله بنزین) و برای کالاهای غیرقابل تجارت هزینههای تمام شده آنها از دیدگاه اقتصادی و نه حسابداری است. بحثهای فنی زیادی در این زمینه مطرح میشود که امید است تا شروع اجرای هدفمندی (سه ماه دیگر)
کار گروههای مسوول بدانها توجه داشته باشند و از تجارب سایر کشورها غفلت نشود. برای مثال سیاستهای هدفمندی باید خود بر محور موثر بودن هزینهها هدفمند باشد و به طور مشخصتر به جای هدفگذاری مصرف انرژی خانوارها، ابتدا درآمد آنها را هدف قرار دهند.
از پیش نیازهای موفقیت برنامه هدفمندی شفافسازی است. شفافسازی، مسیر بهکارگیری سیاستها و ابزارهای سیاستی را برای تحقق اهداف هدفمندی یارانهها مستقیمتر میسازد و هزینههای سیاسی کار را کم و جوابگویی مجریان برنامه را در مقابل مردم از عذرهای آینده برای توجیه قصورها از قبل مستحکم مینماید. قبل و بعد از طراحی برنامه هدفمندی، شفافیت بخشیدن به برندگان و بازندگان هدفمندی لازم است. نفع برندگان و هزینهپردازان هدفمندی چه کسانی و چه گروههایی هستند؟
طراحی جبران زیاندیدگان و تعبیه تورهای ایمنی اجتماعی- اقتصادی لااقل در کوتاهمدت، بدون شفافسازی طرح ممکن نیست. کمک و جبران فقط پولی نیست، آموزش فنی بنگاهها و آموزش خانوارها در الگوی مصرف، کارساز است. به هر حال کار صعب است، مبادا که خطایی بکنیم.
ارسال نظر