پویا جبل عاملی

آیا می‌توان رشد اقتصادی را معیاری برای مقایسه عملکرد دو اقتصاد دانست؟ به طور کلی پاسخ به این پرسش مثبت است. در واقع اگر دو اقتصاد از نظر ساختاری، انباشت سرمایه و میزان توسعه یافتگی در یک سطح باشند، شاید این شاخص بهترین معیار ارزیابی باشد. اما هر چه تفاوت دو اقتصاد بیشتر باشد در عین حال که هنوز این شاخص کارآمد است؛ اما باید به نکات دیگری هم توجه شود. در واقع اگر به صورت مطلق تنها بر این شاخص تکیه کنیم و مدعی باشیم فلان اقتصاد در حال توسعه‌ای که رشد اقتصادی در حد کشورهای توسعه یافته دارد، عملکردی برابر آنها و مناسب داشته است، دچار خطای فاحشی در تحلیل شده‌ایم. اما چرا؟

اول آنکه بی‌تردید یک اقتصاد در حال توسعه برای رسیدن به وضعیت مطلوب به رشد اقتصادی چند برابر اقتصادهای توسعه یافته نیاز دارد و دوم آنکه رشد اقتصادی برابر، نشان از آن دارد که در این اقتصاد فعالیتی به مراتب ناچیزتر از کشور توسعه یافته وجود داشته و عملکرد آن ابدا قابل دفاع نخواهد بود. ولی چگونه از رشد اقتصادی برابر بین دو اقتصاد عقب مانده و پیشرفته به این نتیجه می‌رسیم که عملکرد اولی بدتر از دیگری است. اگرچه در مقام پاسخ تمثیل‌های متفاوتی ‌زده شده تا این مطلب برای خواننده غیر‌متخصص روشن شود، اما شاید بتوان اصل مطلب را هم به سادگی بیان داشت.

اصل موضوع به نزولی بودن تولید نهایی سرمایه و نیروی کار برمی‌گردد و این نزولی بودن را انسان‌ها به صور مختلف در زندگی‌شان درک می‌کنند؛ مثلا هنگام غذا خوردن لذت و مطلوبیت قاشق‌های اول هنگامی ‌که آدمی‌گرسنه است، بسیار بیشتر از قاشق‌های نهایی است؛ بنابراین می‌گوییم مطلوبیت نهایی غذا خوردن نزولی است یا آنکه پس از لختی هر دقیقه که می‌گذرد فراگیری انسان از کتابی که مطالعه می‌کند، پایین‌تر می‌آید. این موضوع در پروسه تولید هم وجود دارد؛ به این معنا که وقتی میزان سرمایه از حدی گذر کند، تولیدی که یک واحد سرمایه اضافی ایجاد می‌کند با افزایش سرمایه کاهش خواهد یافت.

بنابراین در دو بنگاه مشابه و با سطوح سرمایه متفاوت یک واحد سرمایه اضافی تولید بیشتری در بنگاه با انباشت سرمایه کمتر ایجاد می‌کند. از این می‌توان نتیجه گرفت که اگر یک واحد تولید بیشتر در این دوبنگاه مفروض تنها به خاطر سرمایه به وجود آمده باشد، بنگاه کمتر توسعه یافته سرمایه‌گذاری کمتری نسبت به بنگاه دیگر، برای این یک واحد تولید بیشتر انجام داده است.

به این اعتبار در مقیاس کلان نیز می‌توان نتیجه گرفت که اگر دو اقتصاد در حال توسعه و توسعه یافته، رشدی برابر را تجربه کنند، فعالیت در اقتصاد توسعه یافته بسیار بیشتر از اقتصاد عقب مانده بوده تا این رشد محقق شده است. این فعالیت و عملکرد بهتر می‌تواند مجموعه‌ای از سیاست‌های اقتصادی، سرمایه‌گذاری، ارتقای بهره‌وری و... را شامل شود. بنابراین باید بیان داشت که اگر امروز رشد اقتصاد ایران از اقتصادهای توسعه یافته تنها با اختلاف ناچیزی بالاتر است، نشان از آن دارد که عملکرد این اقتصاد به صورت محسوس و غیرقابل اغماضی نامطلوب بوده و امیدبخش نیست.