محمدصادق جنان صفت

بخواهیم یا نخواهیم، علاقه داشته باشیم یا نه، به هر دلیل، مدت‌هاست که رزق و روزی و کسب و کار همه ما ایرانی‌های ساکن این مرز و بوم، به دلیل حاکمیت اقتصاد دولتی در اختیار تعدادی اندک از افراد جامعه قرار گرفته است که در نهادی به نام دولت فعالیت می‌کنند. این گروه کم‌شمارند که تعیین می‌کنند قیمت پولی که مردم به بانک‌ها می‌سپارند چقدر باشد، قیمت بنزین، گازوئیل، آب و برق چقدر باشد، قیمت یک دلار نسبت به پول ایران چقدر باشد، کدام فعالیت‌ها و برنامه‌های اقتصادی اولویت دارند و درآمد حاصل از فروش نفت که به مردم تعلق دارد، کجا و چگونه خرج شود و غیره.

دولت فعلی نیز بر پایه همین قاعده، در حال حاضر اختیار مطلق رزق و روزی شهروندان را در اختیار گرفته و رای می‌دهد که کدام برنامه‌ اولویت دارد و کدام کار باید دیرتر انجام شود.در چند هفته گذشته که موضوع تغییر روش در تعیین قیمت برخی از کالاهای در دست دولت تحت عنوان هدفمند کردن یارانه‌ها در دستور کار دولت و مجلس قرار گرفته است و آثار روانی آن بر قیمت برخی اقلام مورد نیاز مردم آشکار شده است، شهروندان مفهوم دخالت دولت را خوب درک کرده‌اند.

در هفته‌های اخیر قیمت برخی کالاها روندی فزاینده را تجربه کرده است و اظهارات برخی از مسوولان ارشد دولتی که گفته‌اند قصد مقابله با افزایش قیمت‌ها را دارند، این واقعیت را آشکارتر کرده است و نشانه‌های آشکاری از تشدید رکود تورمی در جامعه دیده می‌شود. کاهش رشد اقتصادی ایران در سال ۱۳۸۷ نسبت به ۱۳۸۶ و احتمال تداوم کاهش رشد در نیمه اول امسال، رکود در بازار مسکن و حتی بازار سهام و نیز ظرفیت خالی رشته‌های متعدد صنعتی، نشان‌دهنده تشدید حالت رکود تورمی در اقتصاد است. در چنین شرایطی که بخش واقعی اقتصاد نگران کاهش بیشتر درجه رقابت‌پذیری خود با کالاهای مشابه خارجی به دلیل افزایش قیمت تمام شده‌ است و شهروندان عادی نیز در بیم و هراس از افزایش شدید قیمت‌ها گرفتار شده‌اند، یک پرسش اساسی مطرح است: آیا دولت زمان مناسبی برای اجرای طرح هدفمند کردن یارانه‌ها انتخاب کرده است؟به نظر می‌رسد در این باره باید دقت کافی و لازم صورت پذیرد و شهروندان را متقاعد کرد که در خصوص زمان اجرای این طرح چگونه تصمیم گرفته شده‌ است. این کاری است که حتی از اجرای خود طرح مهم‌تر به نظر می‌رسد و نیازمند استفاده از همه امکانات مادی، تاریخی و کارشناسی جامعه ایرانی است. در حالی که دولت به هر دلیل با انتقادهای شدید حتی از طرف اصولگرایان مواجه‌است و تقریبا کمتر کارشناسی وجود دارد که با قاطعیت از هدف دولت حمایت کند، پرسش یادشده اهمیت فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند. ترس مردم را نباید سهل و آسان گرفت و با پاسخ‌های کلی و کلیشه‌ای جواب داد.