محمود صدری

فضای پس از مذاکرات ژنو درباره برنامه هسته‌ای ایران دوگانه و آمیخته‌ای از بیم و امید است. در نخستین ساعات پس از این مذاکرات که پنج‌شنبه گذشته برگزار شد، ... ... مذاکره‌کنندگان از پیشرفت سخن گفتند و حتی باراک اوباما، رییس جمهور آمریکا برای توصیف آن از لفظ بسیار خوش بینانه «سازنده» استفاده کرد.

محور خوش‌بینی این بود که ایران در گفت‌وگو با نمایندگان گروه ۱+۵ پذیرفته است، بخشی از فرآیند غنی‌سازی اورانیوم را در خاک روسیه و تحت نظارت فرانسه انجام دهد. علت شادمانی غرب از چنین توافقی، این است که نگرانی آنها از انحراف احتمالی در برنامه هسته‌ای ایران و گرایش آن به سوی هدف‌های نظامی (که ادعای همیشگی غرب است) برطرف می‌شود؛ اما هنوز ساعتی از اعلام این خبر نگذشته بود که یک مقام ایرانی در گفت‌وگو با شبکه پرس تی‌وی، چنین توافقی را تکذیب کرد.

لیکن با وجود این تکذیب، خبرها و تحلیل‌ها عمدتا حول همان خبر قبلی ادامه یافت و هنوز هم ادامه دارد. برخی منابع غربی از جمله روزنامه‌ پرنفوذ وال استریت ژورنال، ایران را برنده مذاکرات ژنو خواند و نمایندگان کنگره آمریکا به صورت‌های گوناگون به اوباما هشدار دادند که در تعامل با ایران احتیاط کند. حتی شبکه خبری فاکس نیوز که به جمهوری‌خواهان کنگره و نومحافظه‌‌کاران آمریکا نزدیک است با انتشار یک نظر سنجی مدعی شد بیشتر آمریکایی‌ها خواستار برخورد نظامی با ایران هستند.روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز هم در گزارشی از نزدیک‌تر شدن ایران به تکنولوژی هسته‌ای نظامی خبرداد.این خبر هم توسط مقام‌های آمریکایی تکذیب یا دست‌کم تعدیل شد؛ اما آثار تخریبی آن در فضای رسانه‌ای باقی ماند.در این فضای پرخبر و البته پرابهام، پرسش‌های اصلی این است که کار این مذاکرات به کجا خواهد انجامید؟آیا بازدید از تاسیسات هسته‌ای قم که قرار است در دو هفته آینده انجام شود پایان کار خواهد بود؟ آیا غرب با ادامه فعالیت هسته‌ای ایران موافقت خواهد کرد یا برعکس ایران به توقف این برنامه تن خواهد داد؟

هیچ‌یک از این پرسش‌ها، پاسخ کوتاه ندارد. کسی نمی‌تواند بگوید غرب عقب‌نشینی خواهد کرد یا ایران.

هیچ‌کس نمی‌تواند زمانی حتی تقریبی برای فیصله یافتن این مساله تعیین کند و در نهایت هیچ چشم‌اندازی که نشان‌دهنده عناصر غالب و مغلوب در این مذاکرات باشد، متصور نیست.

مذاکراتی که در ژنو آغاز شده، ادامه همان فرآیند قبلی و چند ساله است که نتیجه آن به توانایی‌ها، مهارت‌ها، ملاحظات و مقتضیات طرفین مناقشه بستگی دارد.

از آنچه تاکنون گذشت فقط دو موضوع تا حدودی روشن است؛ اول اینکه هیچ‌یک از طرفین مذاکره آماده عقب‌نشینی نیست و دوم اینکه طرفین مایل نیستند، مذاکره جای خود را به رفتارهای خشونت‌بار بدهد. همین دو موضوع موجب امید و انگیزه اصلی ایران و غرب برای ادامه مذاکره است.

تلاش طرفین برای جلوگیری از شکل گرفتن اراده جنگ، موجب شده است که طرفین، زخم زبان‌های منتقدان داخلی و رقیبان جهانی را نادیده بگیرند و برای شکل‌گیری اراده مذاکره و حرکت به سوی مصالحه تلاش کنند؛ اما همین حرکت امیدوارکننده هم با چالش‌هایی سخت مواجه است. آمریکایی‌ها گفته‌اند به طولانی شدن مذاکرات تن نخواهند داد و ایران گفته است نتیجه این فرآیند نمی‌تواند و نباید به توقف برنامه هسته‌ای منجر شود.بنابراین طبیعی است که در روزها و هفته‌های آینده پا به پای تلاش‌های دیپلماتیک برای حرکت به سوی مصالحه، طرف‌های درگیر به ویژه جمهوری اسلامی و ایالات متحده بر حجم تبلیغات علیه یکدیگر بیفزایند. این تحرکات تبلیغاتی لزوما به معنای شکست مذاکرات یا حتی مقدمه بر هم زدن آن نیست، بلکه طرفین می‌کوشند با این کار هم راه شماتت رقیبان تندرو داخلی را که احیانا مخالف مصالحه هستند، ببندند و هم اینکه برای حریف بین‌المللی خود نمایش قدرت بدهند. در همین چارچوب، طرفین مناقشه برای نشان دادن ارزش مصالحه‌ای که به دنبال آن هستند، ناگزیرند خطر عدم‌مصالحه را بزرگ و پرهزینه نشان دهند. واشنگتن می‌کوشد به جامعه آمریکا بقبولاند که هم‌زمان با گرفتاری‌های این کشور در عراق و افغانستان، منافع ملی آنان ایجاب می‌کند مساله هسته‌ای ایران با روش‌های مسالمت‌آمیز حل شود. جمهوری اسلامی هم با استدلالی کمابیش مشابه تلاش خواهد کرد به ایرانیان بقبولاند کیان کشور و نظام سیاسی، با ادامه مذاکرات بهتر حفظ می‌شود تا روش‌های دیگر. ملاحظات مشترک ایران و غرب، آنان را وادار می‌کند که یکدیگر را یاری کنند.

آنچه اکنون طرفین مذاکره به‌ویژه دولت‌های ایران و آمریکا به آن نیاز دارند، این است که در داخل کشور خود به سازش و کوتاه آمدن در برابر حریف متهم نشوند. این ملاحظه در واقع همان چیزی است که در مناسبات بین‌المللی به آن پرستیژ یا حیثیت‌طلبی می‌گویند؛ در واقع کلید حل بحران در درک مشترک از این مقوله است. اگر طرفین بتوانند راهی بیابند که هم هدف بین‌المللی آنان تامین شود و هم در داخل کشور خود عزت و اقتدار دولت‌ها را حفظ کنند، به احتمال زیاد «اراده صلح» بر «اراده جنگ» فائق خواهد آمد.