اتحادیه ۲۰ و ایران
سران گروه ۲۰ درپی اجلاس پیتزبورگ آمریکا دوتصمیم مهم گرفتند که برای جهانیان پارهای آثار نیک و بد به دنبال خواهد داشت.
تصمیم اول این بود که سران کشورهای صنعتی جهان یا گروه ۷ (آمریکا، کانادا،فرانسه،انگلستان، آلمان،ژاپن و ایتالیا) که عضو گروه ۲۰ هم هستند،
محمود صدری
سران گروه ۲۰ درپی اجلاس پیتزبورگ آمریکا دوتصمیم مهم گرفتند که برای جهانیان پارهای آثار نیک و بد به دنبال خواهد داشت.
تصمیم اول این بود که سران کشورهای صنعتی جهان یا گروه ۷ (آمریکا، کانادا،فرانسه،انگلستان، آلمان،ژاپن و ایتالیا) که عضو گروه ۲۰ هم هستند، ... پذیرفتند که کشورهای صنعتی ضعیفتر مانند چین و روسیه و حتی برخی کشورهای غیرصنعتی در حال توسعه (عربستان سعودی و اندونزی) در صحنه جهانی نقشی فعالتر ایفا کنند و از عواید اقتصادی جهان سهمی بیشتر را به خود اختصاص دهند. ارتقای سطح بازیگری و برخورداری کشورهای ضعیفتر، به این شکل محقق میشود که این کشورها در تصمیمگیری نهادهای مالی جهان مانند صندوق بینالمللی پول (IMF) حق رای موثرتری به دست میآورند. با این تحول، کشورهای چین، روسیه، عربستان سعودی، برزیل، آرژانتین، کره جنوبی، ترکیه، هند، آفریقای جنوبی و اندونزی به همکاران بینالمللی کشورهای صنعتی پیشرفته تبدیل میشوند و دارای امتیازات و متقابلا تعهداتی تازه میشوند. امتیازات از هماکنون مشخص است؛ نفوذ این کشورها در تصمیمگیریهای اقتصادی و شبهسیاسی جهان بیشتر میشود، اما تعهدات آنها مسائلی در حوزه قدرت جهانی است که هنوز تعریف مشخصی از آن ارائه نشده است. یعنی تا اینجای کار، کشورهای ضعیفتر در عواید جهانی، شریک بازیگران درجه اول شدهاند و ایفای تعهدات آنها به آینده موکول شده است.
تصمیم دوم اجلاس گروه ۲۰ این بود که کشورهای عضو متعهد شدند تدابیری بیندیشند که بحرانهای مالی و اقتصادی نظیر آنچه در سالهای ۱۹۹۷ و ۲۰۰۸ در جهان رخ داد، دیگر تکرار نشود. راهکاری که برای رسیدن به این هدف پیشنهاد شده، مبتنیبر توازن بین تولید و مصرف در سطح کشورها و سطح بینالمللی است.
در این اجلاس ازآمریکا خواسته شده است از میزان مصرف خود بکاهد و از آلمان و چین خواسته شده است تقاضای کل را از طریق تشویق مصرف داخلی افزایش دهند. در این بخش همچنین گفته شده است که سیاستهای یک سال اخیر دولتها در زمینه کمک به بنگاههای زیانده و جلوگیری از ورشکستگی آنها ادامه خواهد یافت.
این دو دسته تصمیم اجلاس گروه ۲۰ دارای ماهیت دوگانه سیاسی - اقتصادی است که وجه سیاسی آن میتواند صلح و ثبات جهانی راتقویت کند، اما وجه اقتصادی آن متضمن افزایش مداخله دولتها در سطح ملی و تشدید سیاستهای تجویزی صندوق بینالمللی پول در سطح جهانی خواهد شد. تاثیر ملی تصمیم اجلاس پیتزبورگ این است که دولتها را به تنظیمکنندگان بازار و مداخلهجویان لگام گسیختهای تبدیل میکند که هرجا مصلحت سیاسی آنها ایجاب کند، از کیسه اموال عمومی به دستکاری در نظم بازار روی آورند. این سیاستی است که در یک سال اخیر و به بهانه مهار بحران مالی، در برخی کشورها از جمله آمریکا و انگلستان اجرا شده است. باراک اوباما رییسجمهوری آمریکا و گوردون براون نخستوزیر انگلستان، از حامیان جدی این برنامهاند.
تاثیر جهانی تصمیم اجلاس پیتزبورگ هم این است که مداخله صندوق بینالمللی پول را در امور اقتصادی کشورها بیشتر میکند. تلقی عمومی در جهان و به ویژه ایران، این است که صندوق بینالمللی پول «کارگزار جهان سرمایهداری و اقتصاد آزاد» است. حال آن که اقتصاددانان و نظریهپردازان اقتصاد آزاد در صف مقدم مخالفان این نهاد مالی و ایضا دولتهای غربی هستند؛ لیکن منظر و نحوه مخالفت این اقتصاددانان با IMF، با منظر و استدلال مخالفانی مانند هوگو چاوز و فیدل کاسترو فرق دارد. گروه اول به درستی معتقدند که نهادهای مالی جهانی و دولتها مانع کسبوکار آزاد مردم و اجرای دقیق سازوکارهای بازار میشوند و از این جهت رویکردی ارتجاعی دارند. حال آنکه مخالفان گروه دوم، به غلط گمان میکنند نهادهایی مانند IMF مجری نظریههای اقتصاد آزاد هستند. حال آنکه IMF در بیشتر مواقع سیاستهایی را دنبال میکند که به روش دولتهای مداخلهگر و مخالفان اقتصاد آزاد نزدیک است.
به دلایل دوگانهای که ذکر شد، تصمیمهای سیاسی اجلاس سران گروه ۲۰ رویکردی دموکراتیک و متمایل به شکستن انحصار قدرت و نفوذ مالی کشورهای صنعتی دارد، اما تصمیمهای اقتصادی آن مخالف آزادی کسبوکار است و نفوذ دولتها و نهادهای مالی جهانی را در امور اقتصادی مردم جهان افزایش میدهد.
بنابراین، میتوان انتظار داشت که تناقض در این دو هدف که یکی صورت دموکراتیک و دیگری ماهیت غیردموکراتیک دارد، سرعت پیشرفت گروه ۲۰ را در آینده کاهش دهد و آن را از رسیدن به هدفهایی که تعریف کرده است، باز دارد. در کنار این بدگمانیها درباره آینده گروه ۲۰، از این واقعیت هم گریزی نیست که این اجلاس، بیشترین تاثیر را در اردوگاه کشورهای در حال توسعه و بر ایران خواهد گذاشت. دو رقیب منطقهای ایران، یعنی ترکیه و عربستان سعودی و یک همسایه دورتر، یعنی هند در هرم قدرت جهانی، چند پله را یکجا صعود کردهاند و حالا بعید نیست که رویای ایران برای کسب قله قدرت منطقهای در دهه آینده، محقق نشود یا تحقق آن مستلزم جدی گرفتن رقابتی بسیار سخت باشد.
ارسال نظر