چرا مانع تحریک تقاضای مسکن میشوید؟
محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی ایران که تا دو سال پیش در سیمای یک تکنوکرات سخنانش عموما با آموزههای علم اقتصاد سازگاری بیشتری داشت،
محمدصادق جنانصفت
محمود بهمنی، رییس کل بانک مرکزی ایران که تا دو سال پیش در سیمای یک تکنوکرات سخنانش عموما با آموزههای علم اقتصاد سازگاری بیشتری داشت، اکنون در موقعیتی قرار گرفته که شاید ناگزیر شده است مصلحتهای سیاسی را بر واقعیات ترجیح دهد. او در روزهای گذشته دو دستور بانکی را به تصریح اعلام و بر آنها پافشاری کرد که هر دو دستور عجیب است. وی تصریح کرده است:
«...فعلا وام خرید مسکن به جز بانک مسکن پرداخت نخواهد شد. علت این مساله، جلوگیری از تحریک تقاضا در بازار مسکن و رشد قیمتها است.» بهمنی در موضوع دیگری تاکید کرده است که بانکهای کشور حق و اختیار ندارند که نرخ سود سپردههای پساندازکنندگان را افزایش دهند. دستور تداوم انقباض در تامین منابع مالی برای خرید مسکن در شرایطی که رکود در این بخش موجب رکود در صنایع گوناگون شده است و رشد بیکاری را شتاب میدهد، تنها با ادعای «جلوگیری از رشد قیمتها»، آیا عجیب نیست؟
این دستور در حالی صادر میشود که وی میگوید قرار است وام ساخت به انبوهسازان افزایش یابد. رشد عرضه در حالی که تقاضای موثر برای خرید مسکن وجود ندارد، با کدام آموزه اقتصادی سازگار است؟ مگر مسکن را میتوان انبار کرد؟ آیا کاهش صدور پروانه ساخت مسکن به معنای خروج سرمایه از این بخش نیست؟ در حالی که کانادا ۲۰میلیارد دلار، فرانسه حدود ۳۷۵میلیارد یورو، هند ۷۰میلیون روپیه، ایرلند ۶/۷میلیارد دلار و کرهجنوبی ۳۰میلیارد دلار در مسیر سیاست انبساط پولی به بانکها دادهاند تا در اختیار متقاضیان قرار داده و تقاضا را تحریک کنند، آیا ادامه سیاست انقباضی در مهمترین بخش اقتصاد کارساز است؟ رییس کل بانک مرکزی چرا اجازه نمیدهد که بانکها با انعطاف بیشتر عمل کرده و با گریز از تثبیت اجباری قیمت پول موجب تحرک بیشتر در این رشته از فعالیتهای اقتصادی شوند؟
اگر دو فرد حقیقی و حقوقی به دادوستد پول با قیمتهای مختلف رضایت داشته باشند، بانک مرکزی با کدام استدلال منطقی جلوی این فعالیت را میگیرد؟ دستور و اراده بانک مرکزی برای جلوگیری از تحریک تقاضا در حالی که براساس آمارهای در دسترس، وام ۱۸میلیون تومانی بانک مسکن در بهترین شرایط کمتر از ۳۰درصد یک خانه ۵۰متری در تهران و ۵۰درصد در شهرستانها را تشکیل میدهد، تنها با این هدف که قیمتها باید تثبیت شوند، پیامدهای دهشتناکی در سالهای آتی را به همراه میآورد که پاسخ دادن به آن کار سختی است. رییس کل بانک مرکزی میتواند و باید از افراط در سیاست انقباضی دست بردارد تا کار دشوارتر از این نشود.
ارسال نظر