محمدصادق جنان‌صفت

تجار و بازرگانان طرفدار و حامی انقلاب اسلامی بلافاصله پس از فروپاشی رژیم گذشته، بانک اسلامی را تاسیس کردند. این گروه در نیمه دوم ۱۳۵۸ و با هدف خارج شدن بانک تازه تاسیس از قانون ملی شدن بانک‌ها، نام سازمان اقتصاد اسلامی را انتخاب کردند. این نهاد مالی ویژه در ۳ دهه گذشته و در شرایط چراغ خاموش، صدها صندوق قرض‌الحسنه را تحت پوشش قرار داده و به یک نهاد مالی بزرگ تبدیل شده است. پس از آنکه دولت فعلی تصمیم گرفت حساب‌های قرض‌الحسنه را از سایر حساب‌های بانکی جدا کند و بانک قرض‌الحسنه مهر را تاسیس کند، رهبران سازمان اقتصاد اسلامی به این کار دولت اعتراض کردند. روز ۲۹شهریور ۱۳۸۶ بود که اعضای این نهاد خاص با برگزاری یک همایش از تصمیم شورای پول و اعتبار که شرایط و مقررات تاسیس بانک قرض‌الحسنه را با سخت‌گیری تدوین کرده بود، انتقاد کرده و خواستار آسان‌گیری شدند. اکنون پس از گذشت نزدیک به دو سال، رییس کل بانک مرکزی می‌گوید مشکلاتی که سازمان اقتصاد اسلامی برای تاسیس بانک بزرگ قرض‌الحسنه داشت، برطرف شده و به زودی مجوز آن برای فعالیت داده خواهد شد. درباره این خبر و این داوری رییس کل بانک مرکزی و اصولا تاسیس بانک بزرگ قرض‌الحسنه، چند نکته را یادآور می‌شوم:

۱ - آیا تاسیس بانک قرض‌الحسنه دارای ضابطه‌های خاصی است، این ضابطه‌ها کدامند تا اگر نهادها و شخصیت‌های دیگر بخواهند بانک قرض‌الحسنه تاسیس کنند، به آن ضابطه‌ها مراجعه کنند.

بانک مرکزی موظف است در این باره روشنگری کرده و راه را برای رقابت در این حوزه هموار کند تا مانع از انحصار در تاسیس چنین بانک‌هایی شود. رییس‌کل بانک مرکزی باید با صراحت اعلام کند که سازمان اقتصاد اسلامی با چه مشکلاتی مواجه بود و چگونه این مشکلات برطرف شده است. این اقدام ضروری می‌تواند راه را برای ورود سایر نهادهایی که توانایی و علاقه به تاسیس و مدیریت بانک قرض‌الحسنه در ابعاد بزرگ دارند، هموار کند.

۲ - واقعیت این است که سپرده‌گذاران ایرانی، به ویژه آنهایی را که راه استفاده از پس‌اندازهای کوچک خود را نمی‌شناسند، باید در وضعیت کامل اطلاع‌رسانی قرار داد و به آنها یادآور شد که منابع و پس‌اندازهای آنها چگونه مصرف می‌شود.در صورتی که پس‌اندازکنندگان، اختیار و توانایی داشته باشند که مازاد درآمد بر مصرف خود را به مراکزی بدهند که سودی هرچند کم به آنها پرداخت کند، حتما این کار را انجام خواهند داد. شاید گفته شود که آنها می‌خواهند خیررسانی کنند و به همین دلیل پس‌انداز خود را به حساب‌های قرض‌الحسنه می‌سپارند. این داوری البته نادرست نیست، اما می‌توان با قاطعیت گفت که شهروندان ترجیح می‌دهند نیکوکاری را به صورت مستقیم انجام داده و از این کار حتما لذت بیشتری می‌برند.تجمیع نیکوکاری در نهادهای خاص و انحصاری و واسطه شدن برای خیررسانی، چیزی نیست که آن را تشویق کرد. کاش مسوولان بانکی و اقتصادی به جای تجمیع مراکز خیرات و نیکوکاری راه را برای همه می‌گشودند تا از معایب انحصار نیز اجتناب شود.