مهدی نصرتی

اقدام بانک مرکزی در عرضه سکه طلا از طریق بانک‌های منتخب، به جز متعادل کردن قیمت سکه در بازار، اقدامی در جهت جذب نقدینگی موجود در بازار تلقی می‌شود. اصولا یکی از مهم‌ترین وظایف بانک‌های مرکزی تاثیر‌گذاری بر میزان نقدینگی موجود در جامعه برای کنترل تورم است. یک ابزار رایج برای این کار نیز عملیات بازار باز است که طی آن بانک مرکزی با خرید و فروش اوراق قرضه بر حجم نقدینگی موجود در جامعه تاثیر می‌گذارد. بانک مرکزی در سال‌های گذشته برای این منظور اوراق قرضه با نرخ ۵/۱۵درصد منتشر ساخت که البته چندان مورد توجه مردم و بازار قرار نگرفت، چون مردم به درستی نرخ تورم موجود را بیش از این مقدار ارزیابی می‌کردند و حاضر نبودند با خرید چنین اوراقی نه تنها سود نکنند، بلکه بخشی از قدرت خرید خود را نیز از دست دهند.

در این چارچوب عرضه سکه توسط بانک مرکزی، بدیلی برای اوراق قرضه تلقی می‌شود که تا حدود زیادی نیز موفق بوده است و می‌توان این سکه‌ها را اوراق قرضه طلایی بانک مرکزی نامید. چون فرض بر این است که بانک مرکزی در آینده برای حفظ ذخایر طلای خود اقدام به جایگزینی سکه‌های فروخته شده خواهد کرد.

سوالی که مطرح است این است که هزینه این اوراق قرضه طلایی برای بانک مرکزی چقدر است یا به عبارتی سود این اوراق قرضه طلایی چند درصد است؟ با نگاهی به نمودار قیمت جهانی طلا در ۵ سال اخیر (یعنی از آوریل ۲۰۰۳ تا آوریل ۲۰۰۸) مشاهده می‌شود که طی این مدت نرخ طلا برحسب دلار سالانه رشدی معادل ۲۲درصد داشته است! در همین راستا است که بانک‌های مرکزی بسیاری کشورها از جمله برخی کشورهای عربی و روسیه برای حفظ ارزش ذخایر خود به خرید طلا روی آوردند که خود موجب افزایش ناگهانی قیمت طلا در بازارهای جهانی شد.در همین مدت نرخ برابری دلار در برابر ریال (با مراجعه به سایت بانک مرکزی) ۲درصد رشد داشته است. یعنی طی این پنج سال ارزش ریالی طلا سالانه با رشد متوسط ۲۴درصدی همراه بوده است. بدین‌ترتیب اگر روند سال‌های اخیر ادامه پیدا کند، بانک مرکزی برای این که سال آینده سکه‌های فروخته شده در سال جاری را جایگزین کند، باید حداقل ۲۴درصد بیش از قیمت امسال را پرداخت کند. خلاصه کلام این که فروش سکه با هدف جمع آوری نقدینگی، معادل با این بود که بانک مرکزی اوراق قرضه با نرخ ۲۴درصد منتشر کرده باشد!

بنابراین اگر بانک مرکزی با هدف جمع آوری نقدینگی اقدام به عرضه سکه بانکی کرده است، باید متوجه نرخ سودی که بابت این اقدام می‌پردازد و هزینه‌ای که متقبل می‌شود، باشد.

همچنین اگر هدف، متعادل کردن بازار سکه بوده باشد نیز باید گفت که این کار ضرورتی ندارد، زیرا بسیار بهتر است که تقاضای سفته بازی پول‌های سرگردان در جامعه به سمت طلا سرازیر شود تا این که وارد بخش‌هایی همچون مسکن شود که زیان آن عمدتا متوجه اقشار آسیب‌پذیر می‌شود.