نبایدهای مبارزه با احتکار
مبارزه با احتکار، اگر به درستی انجام نشود، به مبارزه با یکی از ضروریات اقتصاد که انبارداری است منجر میشود و این کار نادرست میتواند حتی به قحطی بعضی از کالاها منجر شود.
دکتر حجت قندی*
مبارزه با احتکار، اگر به درستی انجام نشود، به مبارزه با یکی از ضروریات اقتصاد که انبارداری است منجر میشود و این کار نادرست میتواند حتی به قحطی بعضی از کالاها منجر شود. به نظر میرسد که برای بحث درباره احتکار باید از تعریف دقیق قانونی آن شروع شود. تمرکز این مختصر نوشته اما متوجه بحث اقتصادی به جای بحث قانونی است، به این جهت که آنچه قانونی است در نحوه برخورد دولت با آنچه احتکار خوانده میشود چندان تاثیر نداشته است و نحوه برخورد با انبارداری معمولا بیشتر متاثر از شرایط جانبی است تا عملکرد انباردار. بحث خود را از سوالی شروع میکنم: انبارداری چه سودمندی برای اقتصاد دارد؟
علاوه بر مباحث مربوط به «اقتصاد مقیاس» و زمان و چند سودمندی دیگر اقتصادی که بحثاش اینجا نیست، مهمترین سود انبارداری برای اقتصاد این است که انبارداری نوسان قیمت را در بازار بسیاری از کالاها کاهش میدهد. دلیلش هم ساده است: مثلا زمان تولید پیاز، دقیقا منطبق با زمان مصرفش نیست. بدون انبارداری موثر، قیمت پیاز در فصل تولید بسیار ناچیز و در فصول دیگر بسیار گران میشود. انبارداران که به دنبال سود خود هستند، با کار خود در حقیقت این تضمین را میدهند که پیاز در همه فصول قابل خرید خواهد بود.
سوال دوم: آیا ممکن است که انبارداران پیاز کاری انجام دهند که به ضرر رفاه اقتصادی جامعه باشد؟ مثلا با انبارداری خود باعث گرانی بیش از حد پیاز شوند؟
جواب این است که تحت شرایط خاصی این امکان وجود دارد. اگر انبارداری پیاز در انحصار یک بنگاه اقتصادی باشد یا تعداد انبارداران به حدی کم باشد که تبانی بین آنها ممکن شود و تبانی هم صورت بگیرد به صورتی که انحصار شکل گرفته حاضر شود مقداری از کالای انبارشده را نابود کند تا قیمت را متاثر سازد، در این صورت میتوان از طریق اقتصادی نشان داد که این نوع انبارداری به نوعی منطبق با حداکثر کردن رفاه در جامعه نیست. در این صورت شاید مداخله دولت مشکلی را حل کند. اگر انحصاری نتواند صورت گیرد، تصور اینکه انباردار بتواند شرایط را بدتر کند از دید مدلهای اقتصادی ممکن نیست (البته من از شرایط استثنایی عدم اطمینان بسیار در بازارها میگذرم که مدل کردن آنها از نظر اقتصادی بسیار سخت است).
سوال سوم: پس چرا دولتها گاهی به اسم مثلا مبارزه با احتکار به انبارداری حمله میکنند؟
در جواب میتوان به چند دلیل فکر کرد: یکی اینکه وقتی شوکی به عرضه وارد میشود، معمولا راحتتر است که حلقه تولید یا انبارداری را متهم کرد تا اتهام متوجه ضعف سیاست نشود.
دوم اینکه، بسیاری از مردم و سیاستمداران به اهمیت انبارداری در اقتصاد واقف نیستند و علاوه بر آن متوجه این مساله (از نظر اقتصادی ساده) هم نیستند که حمله به انبارداری باعث افزایش ریسک در این صنعت میشود و همین ممکن است باعث کاهش انبارداری (به دلیل افزایش هزینه آن که احتمال مصادره بخشی از آن است)، افزایش نوسان در بازارها و در حالت حاد وقتی که مبارزه با «احتکار» به مجازاتهای حاد منجر میشود، باعث قحطی شود.
در واقع خیلی راحت است که وقتی کالایی کم میشود برویم و کسی را که آن کالا را انبار کرده بگیریم و متهم کنیم، سخت آن است که چشمها را به حقیقت اقتصادی باز کنیم. شرایط کنونی اقتصاد ایران شرایط خطیری است، با سیاستهای اشتباه نباید شرایط را سختتر کرد.
*استاد اقتصاد دانشگاه «واشنگتن اند لی»
ارسال نظر