شکوه آزادی
همه آمدند، صفهای رایگیری برای انتخاب رییسجمهور دهم طولانیتر از همیشه بود و شگفتا که بردباری در صف ایستادگان هم بیشتر از همه بود.
محمود صدری
همه آمدند، صفهای رایگیری برای انتخاب رییسجمهور دهم طولانیتر از همیشه بود و شگفتا که بردباری در صف ایستادگان هم بیشتر از همه بود. تا شامگاه جمعه سخن از مشارکت ۷۵ تا ۸۰درصدی بود و برخی حتی از ارقام بیشتری سخن میگفتند. وقتی فوران رای رخ میدهد، باید برای تحلیل انتخابات از هنجارهای حقوقی فراتر رفت و بر عناصر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی انگشت گذاشت و به این پرسش پاسخ داد که معنای انفجار رای چیست؟
شوکهای انتخاباتی معمولا در کشورهایی رخ میدهد که احزاب سیاسی نیرومند ندارند و یا اینکه یک حزب سیاسی پس از سالها محرومیت از شرکت در انتخابات، فرصت مییابد خود را در معرض آرای مردم بگذارد.
آنچه در انتخابات امسال و البته در سال ۱۳۷۶ در ایران رخ داد، از نوع اول است. یعنی اینکه رای دهندگان، احساس کردند احزاب یا گروههای سیاسی نیرومندی که بتوانند منافع و ارزشهای آنان را نمایندگی کنند، وجود ندارد و دل به نجواهای دوستان، خویشان و همسایگان سپردند که همگی از یکدیگر میپرسیدند چه خواهد شد؟ پرسش مبهم، کلی و چند پهلوی «چه خواهد شد؟» هم هراسانگیز است وهم اغوا کننده.
زیرا پاسخی که به آن داده میشود، دو راه کاملا متفاوت، پیش روی رایدهندگان میگذارد اگر پاسخ این باشد که قرار نیست اتفاقی بیفتد، رایدهندگان به کنج عزلت میخزند و اگر گفته شود در پس این رای تغییری نهفته است، سپاهیان رای به حوزههای رایگیری هجوم میبرند. انتخابات دیروز نشان داد که ایرانیان پس از ماهها نجوای حکیمانه با یکدیگر به این نتیجه رسیدند که ۲۲خرداد ۱۳۸۸ روز در خانه ماندن نیست و سرنوشت پدران و مادران و پسران و دختران ایران لاجرم در همنشینی شهروندان و صندوقهای رای رقم میخورد.
اما افزون بر پرسش بنیادی «چه خواهد شد؟» و پاسخی که جامعه رایدهندگان به آن داد، دو عنصر سیاسی هم در شکلگیری فوران انتخاباتی دیروز دخیل بود که هر دو برآمده از گوهر شریف آزادی بودند.
عنصر اول، راهپیماییها و سخنرانیهای روزها و شبهای دوران تبلیغات انتخاباتی بود که به کشتزار خلق سخن و اندیشه و شعار - و البته گاه نیز بداخلاقیها و زشتگوییها - مبدل شد. عنصر دیگر نیز حضور نامزدهای انتخابات در مناظرههای تلویزیونی و نقدهای عریان نامزدها از یکدیگر بود. در اجتماعات مردمی، بلوغ سیاسی به حد کمال دیده شد و مناظرههای تلویزیونی به عنوان مشق اول نامزدها و صداوسیما قابل قبول بود. بلوغ سیاسی راهپیمایان و تظاهرکنندگان دوران تبلیغات از آنجا معلوم شد که هواداران جناحهای رقیب با زاویه سیاسی ۱۸۰درجه رودرروی هم قرار گرفتند، اما به جز موارد نادر، برخوردی رخ نداد. مردم علیه نامزدهایی که نمیخواستند، شعار دادند، اما حامیان آنان را تحمل کردند. یعنی اینکه جامعه مدنی آموخته بود که خیر او در همنشینی و رقابت آشتیجویانه است و قرار نیست شهروندان به عنوان سربازان سیاستمداران، یکدیگر را قربانی کنند.
جمعیت انبوهی که تا سپیدهدم پنجشنبه در خیابانها از نامزدهای محبوب خود حمایت میکردند، با آغاز دوره ممنوعیت تبلیغات، برخلاف انتظار ناظران سیاسی، ناگهان خیابانها را خالی کردند تا به همگان پیام دهند که حضور آنان در خیابانها رفتاری صرفا احساسی و حرکتی کور نبوده است. بلکه حضوری آگاهانه و خودجوش بوده که زمان آمدن و رفتن خود را به درستی و طبق قواعد قانونی میدانسته است.
نشانه دیگر بلوغ سیاسی مردم در دوران تبلیغات این بود که «فردیت» آنان در «جمع سیاسی» گم نشد. راهپیمایان بر خلاف دهههای گذشته، فدائیان ایدئولوژیک نامزدهای ریاستجمهوری نبودند؛ بلکه ضمن هواداری از نامزد مورد قبول خود، میکوشیدند بین خواستههای حداکثری و آرمانی خود با آنچه در نامزدها یافتهاند، خط تمایز بکشند. یعنی اینکه عهد آنان با رییسجمهور آینده عهد مشروط بود. مناظرههای تلویزیونی هم پدیدهای نو، تاثیرگذار و جریان ساز بود. مردم هم از طریق این مناظرهها با تحکیم یا تغییر موضع پیشین خود، به تصمیمگیری رسیدند و هم اینکه نامزدها را نقد کردند. شجاعت و شفافیت نامزدها را ستودند و جسارتها و عدم شفافیتها را نکوهش کردند.
این مناظرهها البته نشان دادند که رجال سیاسی ایران هنوز در آغاز راه گفتوگو هستند و به جز یک نامزد، همگی خود را مستعد افتادن در دام مشاجره به جای مباحثه نشان دادند. اما تا همین جای کار نیز میتوان به دولت و ملت ایران تبریک گفت که سیاست، دیگر نه به عنوان امر تکلیفی، بلکه بستری برای کارزار قدرت سیاسی شناخته میشود.
در این کارزار که یک بخش آن در خیابانها و ستادهای انتخاباتی بود و وجه دیگرش در صحنههای مناظره، پیروز نهایی عنصر آزادی بود که نشان داد وقتی از در وارد شود، سستی و ابهام را از پنجره بیرون میکند و حقیقت را پیش روی جامعه میگذارد. از این جهت میتوان گفت انتخابات ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ سه پیروز دارد: اول آزادی که گوهر انسانیت است، دوم کسانی که از گوهر شریف آزادی برای لگدکوب کردن اخلاق استفاده نکردند و سوم نامزدی که رییسجمهور میشود. پیروزی آزادی و اخلاق بر ایرانیان خجسته باد و پیروز انتخابات هر که باشد، این پیروزی بر او مبارک باشد.
ارسال نظر