پرسشهای جزئی از رییسجمهور آینده
از سال ۱۳۷۴ و در گرما گرم انتخابات مجلس پنجم، پرسش تازهای وارد ادبیات انتخاباتی ایران شد و از آن سال تا کنون همواره تکرار میشود،
محمود صدری
از سال ۱۳۷۴ و در گرما گرم انتخابات مجلس پنجم، پرسش تازهای وارد ادبیات انتخاباتی ایران شد و از آن سال تا کنون همواره تکرار میشود، اما هنوز پاسخی درخور نیافته است. این پرسش راجع به «برنامه نامزدها» است. پیش از انتخابات مجلس پنجم محور سخنان نامزدها، عمدتا اثبات وفاداری به انقلاب و نظام و درجه قرابت با محرومان بود و به جای ارائه برنامه، پارهای وعدهها داده میشد که در غالب موارد هم اجرا نمیشد. در انتخابات سال ۱۳۸۴ کمتر نامزدی بود که «برنامه» نداشته باشد، اما اگر نام نامزدها از بالای برنامهها برداشته میشد، به سختی میشد تشخیص داد که آن برنامه از آن کیست. تقریبا همه نامزدها از خصوصیسازی، دولت کوچک، حقوق شهروندی، عدالت اجتماعی، مشارکت زنان و جوانان و نظایر اینها سخن گفتند و سرانجام یکی از «برنامهها» رای آورد.
حالا انتخابات بهار ۱۳۸۸ در پیش است و لابد، رقابت برنامهها دوباره آغاز خواهد شد.
تحولاتی که در سه سال گذشته در ایران و جهان رخ داده، محملی نیرومند برای تحلیلگران و کارشناسان ایجاد کرده است که میتوانند به کمک آن، نامزدهای انتخابات آینده را از کلی گویی باز دارند و وادارشان کنند اجزای برنامه و روش اجرای آن، هزینههای احتمالی اجرای برنامه و نتایج قابل پیشبینی را در قالب آمار و ارقام بیان کنند.
یعنی این که در انتخابات آینده میتوان پرسش از نامزدهای انتخابات و حامیان آنان را به صورت موردی و جزئی مطرح کرد.
مثلا وقتی نامزد انتخابات از «دولت کوچک» سخن میگوید، باید صریحا به او گفت در حال حاضر دولت، فلان تعداد شرکت تحت پوشش و بهمان تعداد کارمند و کارگر تحت خدمت دارد، آیا برای کوچک کردن دولت، حاضر است بنگاهها را واگذار و کارمندان و کارگران را اخراج کند یا نه؟ وقتی نامزد انتخابات میگوید میخواهم عدالت اجتماعی برقرار کنم، باید از او پرسید که از جمعیت ۷۰میلیونی ایران چند نفر مورد ستم قرار دارند؟ چه کسانی هستند؟ در کجا زندگی میکنند؟ در پایان دوره ریاست جمهوری چند نفر خواهند شد؟ و در نهایت شما از کدام منبعی میخواهید به محرومان کمک کنید؟
وقتی نامزد انتخابات میگوید از حقوق شهروندی دفاع خواهم کرد، باید از او پرسید اولا شهروندان، طبق تعریف شما چه کسانی هستند؟ حقوق آنها چیست؟ معیار منتقدان برای سنجش میزان تحقق حقوق شهروندی چیست؟ و در پایان دوره ریاست جمهوری شما، اگر چنین اتفاقی بیفتد، میتوان برنامه شما را شکست خورده یا موفق دانست؟
سال آینده، سال ناخوشی اقتصاد ایران است و شاید این ناخوشی به سال ۱۳۸۹ هم کشیده شود. میتوان از نامزد ریاستجمهوری پرسید: برآوردهای داخلی و بینالمللی نشان میدهد که در سال ۱۳۸۸ رشد اقتصادی ایران حدود ۵/۳درصد و در سال پس از آن شاید کمی بیشتر باشد، شما با این رشد اقتصادی، چگونه میخواهید اشتغالزایی کنید و در عین حال بیکار شدگان برنامه خصوصیسازی را هم جذب کار کنید؟
اگر نامزد ریاستجمهوری وعده سرمایهگذاری داد، باید از او پرسیده شود اولا شما از حجم کنونی سرمایهگذاری در ایران خبر دارید؟ ثانیا سرمایهگذاریهای جدید قرار است از چه منابعی تامین شود؟ ثالثا ایران چه قدر طرح ناتمام دارد و هزینه اتمام آنها چه قدر است؟ رابعا در شرایط رکود جهانی، شما چگونه میخواهید کالا تولید کنید و بفروشید؟
ارسال نظر