مهدی نصرتی

آلودگی هوای تهران در وضعیت نگران کننده‌ای قرار دارد و این در حالی است که سهمیه بنزین پاییزی بسیاری از خودروها پایان یافته ‌است. با اعلام و فعال شدن سهمیه زمستان، باید شاهد افزایش نسبی حرکت خودروهای شخصی در خیابان‌ها باشیم و این یعنی آلودگی بیشتر. در این شرایط کاهش سهمیه بنزین زمستانی هم تکذیب شده ‌است. با این اوصاف درخواستی که از مسوولین می‌توان داشت، این است که لطفا سهمیه سوخت ما را کم کنید و به ما سهمیه هوا بدهید!

اقتصاد علم تخصیص منابع کمیاب است و هوا معمولا یکی از مثال‌های معروف برای کالاهایی است که به صورت رایگان و بدون محدودیت برای همه وجود دارد. اما در دنیای صنعتی امروز دیگر هوای سالم مجانی نیست و هزینه دارد. دقیقا از همین نکته می‌توان فهمید که چرا همه شهرهای بزرگ ما دچار آلودگی هوا هستند؛ چون حاضر نیستیم برای هوای پاک هزینه چندانی بپردازیم و عمده کارها را به طبیعت واگذار کرده‌ایم و به محض این‌که قدری برف و باران بیاید یا بادی بوزد، موضوع آلودگی هوا به فراموشی سپرده می‌شود.

بخش عمده‌ای از آلودگی هوا در شهرهای بزرگ ناشی از فعالیت خودروهای شخصی است که در این میان ارزان بودن بنزین، کیفیت و ظرفیت پایین حمل‌و‌نقل عمومی و کبفیت پایین خودروهای ساخت داخل، هریک در این موضوع نقش ایفا می‌کنند.

یکی از ساده‌ترین اقداماتی که برای کاهش تردد خودروها - و در نتیجه کاهش آلودگی هوا- می‌توان انجام داد، کاهش سهمیه سوخت زمستانی خودروها و تخصیص ماهانه سهمیه به جاری دوره‌های سه‌ماهه است(حتی می‌توان وعده داد که در عوض سهمیه نوروزی اهدا خواهد شد!) به هرحال اگر هوای پاک و سلامتی شهروندان را می‌خواهیم، باید هزینه‌های آن را نیز بپردازیم.

اما واقعیت این است که آنقدر که مردم، نمایندگان مجلس و سیاست‌مداران به تورم و مسائل اقتصادی و کاهش سهمیه بنزین حساسیت دارند، نسبت به سلامت مردم حساسیت نشان نمی‌دهند. شاید بتوان این موضوع را به ترکیب جوان جمعیتی ربط داد. طبق اعلام مسوولان سالانه ۱۰هزار نفر در تهران بر اثر آلودگی می‌میرند که طبعا اکثریت این عده را کهنسالان و بیماران قلبی تشکیل می‌دهند. جمعیت ایران جمعیت جوانی است و جوانان کار، مسکن و امکانات ازدواج می‌خواهند. سلامتی فعلا دغدغه این اکثریت نیست!