علیرضا کدیور

سرانجام شاخص قیمت بورس تهران پس از پنج سال و چند ماه، سطح هشت هزار واحدی را لمس کرد. فارغ از افت ۳۰درصدی سطح عمومی قیمت سهام طی ۵ماه گذشته، موضع‌گیری مسوولان اقتصادی کشور درخصوص وضعیت بازار سهام قابل‌توجه است. در‌ آخرین مورد از این اظهارنظرها، یکی از مقامات اقتصادی عنوان کردکه براساس گزارش فدراسیون بین‌المللی بورس، بورس تهران از لحاظ کمترین میزان اثرپذیری از بحران مالی جهانی، سومین بورس جهان معرفی شده است.این دست اظهارنظرها که برای مخاطبان عام و در اکثر موارد ناآشنا به بحث‌های تخصصی و با هدف بهره‌برداری‌های اجتماعی عنوان می‌شود، در گذشته نیز به وفور ایراد شده است. یکی از نمونه‌های بارز و در دسترس چنین اظهار نظرهایی،اعلام کسب عنوان نخست توسط بورس تهران در نیمه اول سال ۸۷ در بین بورس‌های دنیا به لحاظ بازدهی بود که به کرات در آن زمان توسط مسوولان بورس و حتی مدیران ارشد کشور نیز مطرح شد.اما درخصوص این گونه اظهارنظرها توجه به چند نکته ضروری است.

این دست آمار و ارقام تنها در شرایط رونق قیمت‌ها و صعود شاخص‌ها مورد بزرگنمایی قرار می‌گیرند و در زمان‌های رکود و نزول، اثری از این اعداد مهم دیده نمی‌شود.وضعیتی که به گفته رییس پیشین هیات‌مدیره سازمان کارگزاران بورس اوراق بهادار، فعالان بازار را رویگردان می‌کند. بر اساس این اعتقاد، طرح واقعیت‌های موجود می‌تواند به بهبود شرایط کمک کند و بازی با آمار باعث رویگردانی دست‌اندرکاران و فعالان اصلی بازار می‌شود.اما در واکاوی علت این امر باید به جایگاه اجتماعی بورس و میزان گسترش و همه‌گیری آن در بین توده مردم اشاره کرد. مقایسه میزان گردش فعلی سهام بورس در تهران (نسبت ارزش معاملات خرد به ارزش بورس) با پنج سال قبل، نشان می‌دهد که بورس تهران با وجود افزایش بیش از دو برابری ارزش جاری، با کاهش ارزش معاملات خرد مواجه شده است.

به بیان دیگر به‌رغم عرضه شرکت‌ها و صنایع جدید، بورس به دلایل مختلف با خروج سهامداران خرد مواجه بوده است. پدیده‌ای که اولین نتیجه آن کمرنگ‌ شدن نقش بورس در تصمیم‌سازی‌های اقتصادی به دلیل تنزل جایگاه اجتماعی این نهاد مالی است. در حقیقت با وجود گسترش فیزیکی بورس و ایجاد تالار معاملات سهام در اکثر مراکز استان، بورس عقب‌گرد داشته است که همین موضوع اجازه اتخاذ هر گونه تصمیم اقتصادی را بدون دغدغه ایجاد تنش نزد سرمایه‌گذاران به مسوولان داده است.همچنین به دلیل پایین بودن سطح آگاهی از مفاهیم ابتدایی دانش مالی در بین توده مردم، اظهار نظر مسوولان و ارائه آمار و ارقام از سوی آن‌ها در اکثر موارد با واکنش خاصی مواجه نمی‌شود. در حالی که به عنوان مثال در خصوص صحبت‌هایی مبنی بر تاثیرپذیری کمتر بورس تهران از بحران مالی جهانی، باید توجه داشت که افت کمتر قیمت‌ها و شاخص‌ها در ایران مرهون وجود دو محدودیت درصد نوسان روزانه و حجم مبنا بوده است و در صورت نبود این دو محدودیت قطعا بورس تهران نیز بسیار بیشتر از میزان فعلی افت می‌کرد.علاوه بر این، مشاهده می‌شود که از سوی برخی مسوولان اقتصادی آمار و اطلاعات بعضا نادرست یا در یک‌بازه زمانی خاص ارائه می‌شود که در آخرین نمونه می‌توان به اظهارات وزیر اقتصاد در مراسم افتتاح سامانه جدید معاملات بورس و استناد وی به گزارش رییس سازمان بورس به شورای عالی بورس در خصوص رشد شاخص‌های بورس تهران در دوره نزول ۴۰ تا ۸۰درصدی بازار مالی جهانی اشاره کرد. صحبت‌هایی که باعث اعتراض قابل توجه سهامداران حاضر در تالار به وزیر نیز شد. در نهایت در رابطه با تاثیر بحران مالی باید توجه شود که اقتصاد ایران در مقایسه با اقتصاد جهانی، مانند مسافر یک قایق و قایق است که به طور قطع سوراخ شدن یک قسمت قایق منجر به غرق شدن آن خواهد شد، هر چند ممکن است زمان فرورفتن قسمت‌های مختلف همزمان نباشد، اما غرق شدن امری حتمی است. در شرایطی که عدم تصویب طرح کمک مالی به شرکت‌های خودروساز آمریکایی، باعث سقوط شاخص بورس‌های کره و ژاپن می‌شود، اعلام عدم تاثیرپذیری بورس تهران از بحران مالی، به مانند خوشحالی از فرورفتن سمت دیگر قایق و اطمینان از نجات سوی دیگر است.