مهدی نصرتی

داستان زیبای حضرت یوسف، که در قالب سریال تلویزیونی مخاطبان فراوانی را به خود جذب کرده است، این روزها به تعبیر خوابی رسیده‌است که خبر از وقوع رکود و قحطی پس از سال‌های رونق و فراوانی می‌دهد. این داستان برای ما با کاهش شدید قیمت نفت و درآمدهای نفتی همزمان شده‌است، آن هم پس از این که قیمت نفت به رکوردهای تاریخی خود رسیده بود. البته اقتصاددانان، پیش‌تر تعبیر این خواب را گفته بودند و برای آن صندوق ذخیره ارزی را پیش‌بینی کرده بودند، اما از آنجایی که به اقتصاددانان به چشم خوابگزاران معبد سرمایه‌داری نگریسته می‌شد، توصیه‌های آنان جدی گرفته نشد.

اقتصاد ایران با همه تنوع و زرق و برق خود همچون اقتصادهای هزاران سال پیش که متاثر از عامل برونزای باران بودند، متاثر از عامل برونزای قیمت نفت است. واقعیت این است که تاثیر نفت در اقتصاد ایران خیلی بیش از آن چیزی است که نسبت صادرات نفتی به GDP نشان می‌دهد. از این رو اقتصاد ایران به موتوری تشبیه شده است که مادامی که پول نفت به آن تزریق می‌شود، کار می‌کند و کل اقتصاد و بخش‌های تولیدی و خدماتی از رونق نسبی برخوردارند، اما با سقوط قیمت نفت اقتصاد نیز به تدریج به رکود فرو می‌رود و این وضعیت رکودی برای اقتصادهایی که به دوز بالای نفت معتاد شده‌اند، می‌تواند وخیم‌تر باشد.

برای مقابله با این وضعیت، صندوق ذخیره ارزی با دو هدف ایجاد شده بود: ضربه‌گیر در برابر نوسانات نفت و عاملی برای پیش‌گیری از بروز بیماری هلندی. البته بیماری هلندی مدت‌ها است که عود کرده‌است و نشانه بارز آن هم افزایش ناگهانی قیمت مسکن بود، اما انتظار می‌رفت که این صندوق حداقل، نقش خود را به عنوان ضربه‌گیر و ذخیره احتیاط ایفا کند، اما قیمت نفت بیش از حد تصور بالا رفت و سال‌های رونق نفتی بیش از میزان پیش‌بینی بود و این توهم را به وجود آورد که قیمت‌های بالای نفت برای همیشه تداوم خواهد داشت.

از منظر اقتصاد،‌ جالب‌ترین بخش داستان یوسف پیامبر مربوط به سال‌های رونق است. در داستان حضرت یوسف ۷ سال رونق و آبادانی و سپس ۷سال قحطی و خشکسالی رخ می‌دهد. با مقایسه‌ این داستان با شرایط کشورهای نفت‌خیز، می‌توان حدس زد که چه بسا برای یوسف پیامبر این سال‌های رونق، سخت‌تر از سال‌های قطحی بوده باشد، چرا که باید در برابر خواسته عمومی برای مصرف بیشتر و لذت بردن از سال‌های رونق ایستادگی می‌کرد و در مقابل هوس کسانی می‌ایستاد که می‌خواستند آثار رونق مقطعی را بر سر سفره‌های خود ببینند. تئوری اقتصاد سیاسی و تجربه امروز کشورهای نفت‌خیز نشان می‌دهد که این کار چقدر سخت و طاقت‌فرسا ‌است و ایستادگی در برابر هوس مصرف منابع موقتی،‌ همانقدر سخت است که ایستادگی در برابر خواسته زلیخا!