مهدی نصرتی

یک جمله معروف انگلیسی می‌گوید:«A little knowledge is a dangerous thing» یعنی دانش ناقص، خطرناک است. یک مصداق کاملا بدیع و به روز از این دانش ناقص، اعتقاد به افزایش سرمایه‌گذاری با کاهش نرخ سود بانکی است. البته کسانی که در چند جلسه اول یک کلاس اقتصاد کلان حضور داشته باشند، با این ایده موافق هستند و آن را تایید می‌کنند و از این که دولت از چه راه‌های ساده‌ای می‌تواند موجب افزایش تولید شود، تعجب می‌کنند و ذوق زده می‌شوند. ولی دانشجویانی که تا آخر‌ترم تحصیلی تحمل کنند و در کلاس‌ها حضور داشته باشند، می‌فهمند که کاهش نرخ بهره در حقیقت موجب افزایش تقاضای کل در اقتصاد می‌شود و در شرایط رکودی این افزایش تقاضا منجر به افزایش عرضه و تولید می‌شود. اما زمانی که اقتصاد در شرایط رکود ناشی از تقاضا نباشد، افزایش تقاضا تنها به معنی افزایش قیمت‌ها خواهد بود.

البته همه آنچه گفته شد، تازه در صورتی است که کاهش نرخ بهره از طریق ابزارها و مکانیسم‌های اقتصادی و از طریق مکانیسم بازار صورت گیرد و نه با بخشنامه و دستور. کسانی که با مفاهیم اقتصاد خرد آشنا باشند ... نیز می‌دانند که وضع قیمت‌های دستوری و غیررقابتی نیز تنها منجر به گسترش و عمیق‌تر شدن بازار سیاه برای کالا و خدمات می‌شود. در این مورد نیز شاهدیم که کاهش نرخ سود بانکی، در سال‌های اخیر بازار خرید و فروش و دلالی وام‌های بانکی را با رونق چشمگیری مواجه کرده است. البته در این مورد اخیر نیازی به گذراندن دوره‌های اقتصادی وجود ندارد و هرکسی که چندسالی در این مملکت زندگی کرده باشد، می‌تواند به طور تجربی این موضوع را درک کند.