بازار ارز کلید معماست
اثرات برخی پدیدهها در کوتاه مدت بر کسب و کار و زندگی شهروندان دیده نمیشود و به همین دلیل درباره آنها نیز کمتر گفتوگو میشود.
محمدصادق جنان صفت
اثرات برخی پدیدهها در کوتاه مدت بر کسب و کار و زندگی شهروندان دیده نمیشود و به همین دلیل درباره آنها نیز کمتر گفتوگو میشود. کیفیت و کمیت پدیدهای مثل «رشد اقتصادی» از همین جنس مسائل است که در کانون توجه قرار نمیگیرد و پیامدهای مثبت و منفی رشدهای پرشتاب، کم نوسان و منظم با رشدهای کم شتاب و نامنظم توسط شهروندان احساس نمیشود. کاهش رشد اقتصادی ایران در سالهای اخیر به رغم اهمیت فوقالعادهای که دارد، در سایه رشد مجادلات سیاسی تحتالشعاع قرار گرفته و بحث درباره آن به محاق رفته است. در حالی که با کاهش رشد اقتصادی و دور شدن میانگین رشد از پیشبینی برنامههای توسعه و اسناد بالادستی، شهروندان ایرانی با سرعت کمتری درآمدشان افزایش مییابد و توان اقتصاد ملی نیز در برابر سایر کشورها مخدوش میشود، اما درباره دلیل اصلی کاهش رشد که کاهش تمایل به سرمایهگذاری است، بحث نمیشود. چرا رشد سرمایهگذاری در سالهای اخیر روندی کاهنده را تجربه کرده است؟ یکی از دلایل اصلی آن، که در چند ماه اخیر تشدید شده است، نوسان و بیثباتی در سیاستگذاری است. بیثباتی در سیاستگذاری در ماههای اخیر بازارها را از تعادل نسبی گذشته دور و فعالان اقتصادی را سردرگم و حیرتزده کرده است. این بیثباتی به ویژه در «بازارارز» به خوبی دیده میشود. دقت در آنچه در بازار رخ میدهد و آنچه بر زبان مسوولان جاری میشود و آنچه که انتظارات فعالان اقتصادی است، ریشههای عدم تعادل در این بازار را به خوبی نشان میدهد. به این معنی که هرگز دلایل کارشناسانه و رسمی برای رشد نرخ ارز در بازار در زمستان پارسال که قیمت دلار را تا مرز ۲ هزار تومان رساند و کاهش نرخ دلار در ماههای اخیر شناسایی و اعلام نشده است.
وقتی روند کاهنده نرخ ارز در بازار مشاهده میشود، برخی مقامات ارشد دولتی ناگهان از اینکه قیمتها باید به بهار ۱۳۹۰ برگردد صحبت کرده و نوعی انتظار در میان فعالان اقتصادی، صنعتی و بازرگانی ایجاد میکنند.
در حالی که وزیر اقتصاد از وجود حباب در نرخ تبدیل دلار به ریال سخن گفته و باور دارد که نرخ ارز باز هم کاهش مییابد، اما بازار برعکس عمل میکند، باز هم بر سردرگمی و ابهام فعالان اقتصادی و صنعتی افزوده میشود و انتظارات گوناگون شکل میگیرد. با توجه به اینکه بازار کالا، بازار پول، بازار سهام و بازار سکه تا اندازه زیادی تحت تاثیر تحولات «بازار ارز» قرار دارند و در حال حاضر همه آنها به دلیل فقدان ثبات در سیاستگذاری و خواستهها در بازار ارز از تعادل نسبی هم خارج شدهاند، چه باید کرد؟ آیا برای عبور از این مرحله دشوار که کسبوکار ایرانیان با آهنگ ناشناخته سیاستگذاریها جور نمیشود، راهی وجود دارد؟ برخی باور دارند که در یک سال آینده و حتی با شروع به کار مجلس نهم به دلیل مسائل سیاسی داخلی و خارجی نمیتوان به راه حل مطمئنی دل بست و باید منتظر دولت بعدی بود. برخی اما باور دارند که دست روی دست گذاشتن به مدت یک سال و چشم به آینده دوختن کار مفیدی نیست و باید از تصمیمسازان خواست بازار ارز را به ثبات برساند.
ارسال نظر