یورو در لبه پرتگاه
در ماهها و هفتههای اخیر وخامت شرایط کشورهای اتحادیه یورو شدت پیدا کرده است.
در ماهها و هفتههای اخیر وخامت شرایط کشورهای اتحادیه یورو شدت پیدا کرده است.
ریشه بحران دیگر نظام بانکی و موسسات مالی و اعتباری نیستند، نگرانی اصلی دیگر نگرانی از ورشکستگی بانکها نیست. ریشه بحران اکنون نگرانی از ورشکستگی کشورهاست، کشورهایی که خود ضامن سپردههای مردم عادی در حسابهای جاری بانکها هستند.
اکنون نزدیک به دو سال است که اقتصاددانان و سرمایهگذاران توجه خود را به سوی کشورهای عضو یورو جلب کردهاند. در این میان پرتغال، ایرلند، ایتالیا، اسپانیا و به ویژه یونان بیش از دیگر کشورها در معرض سقوط اقتصادی قرار داشتهاند. در هفتههای اخیر، حتی فرانسه نیز زیر ذره بین قرار گرفته شده است.
بحران کنونی، بحران بدهکاری کشورهاست. برای درک بهتر شرایط کنونی اروپا خودتان را به عنوان یک بدهکار فرض کنید. تصور کنید به شما گفته میشود که پنج سال وقت دارید کل میزان بدهکاری خود را کم کنید. در صورتی که موفق به کم کردن بدهی خود نشوید توانایی بازپرداخت وامهای جاری را نخواهید داشت و ورشکست اعلام خواهید شد. فرض کنید که بانک به شما یک وام پنج ساله با بهره سالانه 5 درصد میدهد. تنها حالتی که شما میتوانید حجم وام خود را کم کنید این است که رشد درآمد شما از 5درصد بیشتر باشد (یا اینکه تورم بیش از 5درصد باشد ولی تورم معمولا حلال مشکل بدهکاری نیست و پیچیدگیهای خود را به همراه دارد، به علاوه اینکه بانک مرکزی اروپا هرگز اجازه تورمزایی در جهت کاهش بدهی را نخواهد داد). حالا به نمودار 1 توجه کنید.
نمودار ۱ بهرهای را که کشورهای ایتالیا، پرتغال، اسپانیا، یونان و آلمان در برابر وامهای پنج ساله پرداخت میکنند، نشان میدهد. مقایسه بهره پرداختی کشورهای عضو یورو با آلمان از آن جهت حائز اهمیت است که آلمان کمترین احتمال ورشکستگی را دارد. تفاوت بهره پرداختی آلمان و دیگر کشورهای یورو بیانگر میزان بهره اضافهای است که سرمایهگذاران به خاطر احتمال ورشکستگی کشورهای یورو طلب میکنند. چنانچه مشاهده میکنید، تا پیش از آغاز بحران اقتصادی بهره پرداختی این کشورها تقریبا یکسان بود. با آغاز بحران اقتصادی و آگاهی فعالان بازارهای اقتصادی از عمق تفاوت شرایط بدهکاری این کشورها، بهرهای که سرمایهگذاران از هر یک از این کشورها طلب کردند، بسیار متفاوت شد. برای مثال، در روز جمعه ۹ دسامبر، سرمایهگذاران در برابر خرید اوراق بهادار پنج ساله یونان، خواستار ۵۳درصد بهره سالانه شدند. با توجه به اینکه به طور حتم میتوان گفت که رشد اقتصادی یونان در پنج سال آینده منفی و در بهترین حالت صفر درصد خواهد بود، اعلام ورشکستگی یونان طی پنج سال آینده بسیار زیاد و تقریبا حتمی است.
دیگر کشورهای اروپایی نیز در شرایط بسیار نامناسبی قرار دارند. روز جمعه، نرخ بهرهای که دولت ایتالیا در برابر وام پنج ساله پرداخت کرد به 7/6درصد رسید، در حالی که بهره پرداختی آلمان تنها 1/1درصد میباشد. سوالی که ذهن فعالان بازار سرمایه را به خود مشغول کرده است این است که ایتالیایی که طی سالهای آینده به احتمال زیاد همانند یونان رشد اقتصادی صفر درصدی را تجربه خواهد کرد، چگونه میتواند میزان واقعی بدهی خود را با پرداخت نزدیک به 7درصد بهره سالانه کاهش بدهد.
جوابی که کارشناسان بیش از پیش به آن میرسند، این است که خوشبینی در برابر شرایط اقتصادی کشورهایی چون ایتالیا سادهانگاری و خودفریبی است. در حالی که اجماع فعالان بازار سرمایه ورشکستگی تقریبا حتمی یونان است، سرمایهگذاران بیش از پیش نگران ورشکستگی ایتالیا نیز هستند. در حالی که اقتصاد یونان کوچک به حساب میآید و اقتصاد جهانی به احتمال زیاد تحمل شکست آن را خواهد داشت، ایتالیا هشتمین و بزرگترین اقتصاد دنیا است و ورشکستگی آن ضربه مهلکی بر پیکر نیمه جان اقتصاد جهانی خواهد زد.
در این میان، اسپانیا نیز در شرایط بسیار ناگواری است. برای درک افزایش نگرانی سرمایهگذاران از ورشکستگی اسپانیا، نمودار 2 حائز اهمیت است. این نمودار قیمت خرید Credit Default Swap) CDS) پنج ساله اسپانیا است. خرید CDS در واقع خرید بیمه در برابر ورشکستگی است. هرچه CDS گرانتر باشد، به این معنی است که دارندگان اوراق بهادار اسپانیا حاضرند قیمت بالاتری برای خرید بیمه در برابر ورشکستگی اسپانیا پرداخت کنند. چنانچه مشاهده میکنید تا نیمههای سال 2007 قیمت CDS اسپانیا 3 واحد بود. روز جمعه، قیمت CDS اسپانیا 425 واحد بود.
با توجه به این شرایط، میتوان بدون شک گفت که یورو و به تبع آن اقتصاد جهانی در لبه پرتگاه است. با این حال، به نظر میرسد، اگرچه خروج یونان بسیار محتمل است، اما احتمالا سیاستمداران اروپا اجازه فروپاشی اتحادیه یورو را نخواهند داد و در حساسترین لحظات به نجات آن خواهند شتافت. سه دلیل اصلی برای اعتقاد به عدم فروپاشی یورو از این قبیلاند. نخست، عزم سیاسی سران کشورهای یورو. دوم، هزینه هنگفت اقتصادی برای همه کشورها و سوم، منافع چین است.
Abbas.ameli@cantab.net
ارسال نظر