ریشههای تئوریک بحران مالی
شاید بتوان گفت موضوع اقتصاد با ظهور و فعالیت فیزیوکراتها تبدیل به یک علم شد. مهمترین کشف این اقتصاددانان، وقوف به این حقیقت بود که: «نظام طبیعی ناشی از اتفاق یا تصادف نیست، بلکه مولود مشیت الهی است و بنابراین شامل بهترین و مفیدترین قوانین ...
شاید بتوان گفت موضوع اقتصاد با ظهور و فعالیت فیزیوکراتها تبدیل به یک علم شد. مهمترین کشف این اقتصاددانان، وقوف به این حقیقت بود که: «نظام طبیعی ناشی از اتفاق یا تصادف نیست، بلکه مولود مشیت الهی است و بنابراین شامل بهترین و مفیدترین قوانین ...
... برای رفاه و رستگاری بشر است. وظیفه انسان تنها شناخت این قوانین و عدم تخطی از آنها است. قانون طبیعی، جریان منظم هر واقعه طبیعی است که نظم طبیعت به وجود آورده باشد. بدیهی است که این جریان از هر ترتیب دیگری برای بشر مفیدتر و پرثمرتر است.»
مجاورت و گفتوگوهای طولانی آدام اسمیت در فرانسه با آخرین اقتصاددان این مکتب یعنی تورگو، باعث نگارش کتاب ثروت ملل شد و او را پدر علم اقتصاد نمود. اما علم اقتصاد به دلیل نواقص و ضعفهای خود نیاز به تصحیح و تکامل داشت که معالاسف در روند تکاملی خود دچار یک انحراف اساسی با ظهور کینز شد. این انحراف، شامل سه موضوع مشخص بوده است که باعث طرح سه موضوع متقابل هم میشود. موضوع اول، بسط بیش از حد پول است که در تقابل با آن، نظریه فریدمن مطرح و از سال ۱۹۸۰ اجرا شد و دانشمند اخیر توانست تا حدودی جلوی آن را بگیرد. اگرچه در خصوص موضوع اول ما در ایران، بعد از گذشت بیش از سی سال هنوز در دوران قبل از ۱۹۸۰ زندگی میکنیم. موضوع دوم تجویز مداخله دولت در اقتصاد بود که بارزترین اقتصاددان در مقابل این نظریه، هایک بوده و نظریات او در تصحیح این روند به میزان زیادی در جهان، موثر بوده است. در ایران نیز بند الف سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی، در ارتباط با همین موضوع میباشد. البته سیطره کینز در دو موضوع فوق هنوز به طور کامل در جهان (حتی کشورهای صنعتی) از بین نرفته است.
اما موضوع سوم، اولویت سمت تقاضای اقتصاد بر سمت عرضه است که در تقابل با آن اقتصاددانان طرف عرضه قرار دارند؛ ولی فعالیت این اقتصاددانان بیشتر در اثبات اهمیت جلوگیری از فشار بر سمت عرضه بود نه در نفی تحریک سمت تقاضا. به نظر میرسد بحران بزرگ اقتصادی آمریکا و جهان از سال 2008 و بعد از آن بیشتر در این موضوع قابل بحث باشد.
همانطور که معروف شده است اقتصاد آمریکا و حتی جهان، وابسته به مصرف مردم این کشور میباشد. این عقیده باعث شده هر عملی که بر سمت تقاضای اقتصاد، اثری کاهنده داشته باشد از اولویتهای این کشور کنار گذاشته شود. مثلا یکی از این اقدامات، مالیات بر ارزش افزوده (مالیات بر مصرف) است. در واقع ایالاتمتحده به دلیل فقدان قانون مالیات بر ارزش افزوده متضرر شده و میشود. مالیاتی که برای تمام فعالیتهای تجاری از تولید کالا تا توزیع، توسط مصرفکننده نهایی پرداخت میشود. مالیات بر ارزش افزوده در تمام اتحادیه اروپا و برخی کشورهای دیگر مثل هند، برزیل و چین اجرا میشود.
بسیاری از سیاستمداران معتبر مانند نانسی پلوسی، رهبر دموکرات کنگره و پاول وولکر، مشاور اقتصادی کاخ سفید، اخیرا پیشنهاد دادند که دولت میتواند برای تامین کسری بودجه خود از راهاندازی مالیات بر ارزش افزوده کمک بگیرد؛ اما این نظر از حمایت کافی برای اجرا برخوردار نشده است.
نکته جالب این است که مصرفگرایی در آمریکا خود را به خوبی در شاخصهای اقتصادی نشان داده است. مهمترین عارضه مصرفگرایی، کاهش سطح پسانداز ملی است و اگر به آمار مربوط به نسبت پسانداز ملی به GDP این کشور در ده سال منتهی به سال ۲۰۱۱ نگاه کنیم مشخص میشود که آمریکا از این نظر بسیار ضعیفتر از کشورهای صادرات محوری نظیر چین، سنگاپور و آلمان است. همین موضوع باعث شده که آمریکا به دلیل کمبود پول برای سرمایهگذاری معمولا از خطوط قرمز بسط پول تخطی کند و عرضه پول بیشتری نسبت به کشورهایی نظیر چین داشته باشد تا از این طریق کمبود پسانداز ملی را جبران کند و ریشه همه بحرانهای اقتصادی را نیز باید در همین موضوع دانست. اگر چه میزان عرضه پول در آمریکا نسبت به دهه ۱۹۷۰ بسیار کمتر شده است، در میان کشورهای غربی از نظر شاخص پسانداز ملی، کشور آلمان در سال ۲۰۰۹ بهترین وضعیت را داشته است. جالب است که آمریکا به جای آنکه روش خود را اصلاح کند راهحل مشکل اقتصادش را در فشار بر چین میبیند و از این کشور میخواهد با افزایش ارزش پول خود از طریق کاهش ارزش دلار که منجر به افزایش مصرف چینیها خواهد شد به اقتصاد آمریکا کمک کند. در هر صورت
تفکرات کینزی از طریق مبحث اقتصاد کلان آنچنان بر علم اقتصاد، سیطره یافته که رهایی از این اختاپوس، کاری بسیار مشکل شده است. بیدلیل نبود که هایک در اواخر عمرش این افسوس خود را آشکار کرد که چرا پس از ارائه «نظریه عمومی اشتغال، بهره و پول» از سوی کینز، با تمام قوا به آن حمله نکرده است.
ارسال نظر