عباس عاملی

در حالی که از آغاز عمر یورو تنها اندکی بیش از یک دهه می‌گذرد، دوام این واحد پولی به طور جدی مورد تشکیک قرار گرفته است. به نظر می‌رسد، به‌رغم احتمال جدی ورشکستگی یونان طی دو سال آینده، پروژه یورو به دلایل زیر دوام خواهد آورد.

دلیل نخست دوام یورو، اراده سیاسی سران کشورهای یورو است. پروژه اتحادیه اروپا که سرانجام به ایجاد یورو انجامید پس از جنگ جهانی دوم کلید خورد. هدف این پروژه جلوگیری از به وجود آمدن زمینه‌های تنش زایی بود که در نیمه نخست قرن بیستم اروپا را به پرتگاه نابودی نزدیک کرد. ایجاد اتحاد اقتصادی پیش زمینه‌ای بود برای ایجاد اتحاد سیاسی. فروپاشی یورو به طور حتم به احزاب ناسیونالیست راست در سراسر اروپا قدرت خواهد بخشید. چنین شرایطی می‌تواند فضای سیاسی اروپا را بسیار متشنج کند و عواقب سهمگینی را به همراه داشته باشد. در این میان، آلمان با سابقه قرن بیستمی خود بیش از دیگر کشورها از به وجود آمدن چنین شرایطی هراس دارد.

دلیل دوم دوام یورو، هزینه‌های هنگفت فروپاشی است. هم اکنون حدود چهار سال از آغاز بحران اقتصاد جهانی می‌گذرد. در شرایط کنونی سیاستمداران و اقتصاددانان کشورهای اروپایی خود را برای «دهه از دست رفته» آماده می‌کنند. مسلما عبور از بحرانی که فروپاشی یورو بر جای خواهد گذاشت بیش از یک دهه به طول خواهد انجامید. چنین شرایطی برای هیچ‌کس در اروپا قابل قبول نیست. فروپاشی یورو چنان بی‌ثباتی در بازار جهانی ایجاد خواهد کرد که تنها گذر از شوک چنین رخدادی می‌تواند سال‌ها طول بکشد. به علاوه، مشکلات عملی که بازگشت کشورهای عضو یورو به واحدهای ارز قرن بیستم ایجاد خواهد کرد بیش از حد تصور است. در چنین شرایطی واردات و صادرات از کشورهای غیر‌عضو به کشورهای عضو یورو فلج خواهد شد.

مهم‌تر از آن داد و ستدها و رفت و آمد نیروی کاری بین کشورهایی که زمانی عضو یورو بودند دچار اختلال جدی می‌شود. در چنین شرایطی گذر «دهه‌های از دست رفته» به راحتی قابل تصور است. طبق آخرین تحقیقات اقتصاددانان یو.بی.اس (UBS)، بزرگ‌ترین بانک سوئیس، فروپاشی یورو باعث از بین رفتن ۵۰ تا۶۰درصد تولید ناخالص ملی یونان و۳۰ تا۴۰درصد تولید ناخالص ملی آلمان خواهد شد. طبیعی است که ابرقدرت‌های یورو- آلمان و فرانسه- تمام تلاش خود را برای پرهیز از چنین شرایطی خواهند کرد.

دلیل سوم دوام یورو، چین است. تداوم قدرت اقتصادی و قدرت ژئوپولوتیک چین به شدت وابسته به پایداری یورو است. نخست، کشورهای عضو یورو یکی از بازارهای اصلی صادرات چین به حساب می‌آیند. با توجه به اینکه بازار داخلی چین هنوز به بلوغ کافی نرسیده است، عملکرد اقتصادی چین تا حد زیادی وابسته به سلامت اقتصادی شرکای تجاری این کشور است. از این رو چین انگیزه زیادی برای جلوگیری از فروپاشی یورو دارد. ثانیا، در دهه گذشته، چین بسیاری از مازاد بودجه خود را در ارز یورو و همچنین اوراق بهادار صادره از کشورهای عضو یورو سرمایه‌گذاری کرده است. دلیل این امر تنوع‌بخشی به سرمایه‌گذاری‌های این کشور و عدم تمرکز بر دلار و اوراق بهادار آمریکا بوده است. به ویژه در سال‌های اخیر و با توجه به اتخاذ سیاست‌های انبساطی در آمریکا، چین کمتر از همیشه به سرمایه‌گذاری در ارز و اوراق بهادار آمریکا رغبت دارد. گزینه اصلی بعد از آمریکا برای چین، سرمایه‌گذاری در ارز و اوراق بهادار ژاپن است. با توجه به رقابت دیرینه‌ای که بین این دو کشور وجود دارد، این گزینه جذابیت چندانی برای چین ندارد. جای تعجب ندارد که در یک سال گذشته چین به طور جدی در بازار ارز مداخله کرده و از کاهش بیش از اندازه یورو جلوگیری کرده است. هرگاه پس از کاهش شدید یورو ارزش آن به طور قابل ملاحظه‌ای افزایش پیدا می‌کند چشم بازارهای سرمایه همگی به سمت چین روانه می‌شود. در آخرین دوره انتشار اوراق بهادار توسط دولت ایتالیا، به رغم شرایط وخیم این کشور، چین از جمله بزرگ‌ترین مشتریان این اوراق بود. به این ترتیب، با توجه به عزم سیاسی کشورهای عضو یورو، هزینه هنگفت اقتصادی فروپاشی یورو و شاید مهم‌ترین دلیل، حمایت استوار چین از یورو، فروپاشی یورو بعید به نظر می‌رسد. باید توجه داشت که عدم فروپاشی کلی یورو به معنای عدم ورشکستگی و حتی خروج برخی کشورهای عضو همچون یونان نیست. چه بسا یک یا دو کشور عضو از یورو خارج شوند، ولی بدنه کلی یورو باقی بماند.

abbas.ameli@cantab.net