محمدصادق جنان‌صفت

فساد رخ‌داده و فاش شده در بانک‌های کشور آن قدر شاخ و برگ دارد و بزرگ است که از سطح نگاه و تحلیل کارشناسان، مسوولان، فعالان صنعتی و اقتصادی، جامعه‌شناسان و اقتصاددانان عبور کرده و به اعماق جامعه رسیده است. میلیون‌ها ایرانی که از این ماجرای بهت‌آور آگاه شده‌اند، اکنون با حساسیت ویژه شاهد و ناظر چگونگی مدیریت برخورد با فساد بزرگ و عاملان آن هستند. آنها می‌خواهند بدانند پیامدهای این رویداد تاسف‌انگیز به کجا می‌رسد و در نهایت چگونه می‌توان راه‌هایی برای جلوگیری از تکرار دوباره و چندباره آن در سایر حوزه‌های اقتصادی پیدا کرد. به نظر می‌رسد کالبدشکافی زمینه‌ها و بسترهایی که راه را برای اقدام به چنین فساد عظیمی هموار می‌کنند، یک ضرورت تمام‌عیار است. شهروندانی که پول مازاد درآمد خود را به بانک‌ها داده‌اند تا مدیران بانک‌ها از آن محافظت کنند، باید آگاه شوند که چرا مدیران احساس مسوولیت نکرده و با دسترنج آنها به گونه‌ای برخورد می‌کنند که گویی پول خودشان است و هر گونه که لازم است می‌توانند آن را خرج کنند. ریشه و بن‌مایه فساد بزرگ رخ‌داده نوع نگاهی است که مدیران دولتی به پول مردم دارند. این دسته از مدیران تصور می‌کنند چون سپرده‌گذاران بی‌پناه توانایی حضور فعال و مشارکت نیرومند در اداره بانک‌ها ندارند و آنها از سوی دولت برای ریاست منصوب شده‌اند، هر کاری را که تصور می‌کنند انجام شود، می‌توانند انجام دهند. از طرف دیگر ده‌ها هزار فعال بخش خصوصی ایران نیز با نگرانی و بهت ماجرای فساد بزرگ بانکی را دنبال می‌کنند و تمایل دارند که نوع برخورد با ریشه‌های فساد و همچنین عاملان آن را ببینند. در صورتی که مدیریت برخورد با این فساد گونه‌ای باشد که راه‌های فساد بسته شده و مفسدان و معاونان این فساد مطابق با جرم انجام داده مجازات شوند، نوعی آرامش برای آنها پدیدار خواهد شد.

اما اگر مدیریت کلان و چندجانبه برخورد با این پدیده و مفسدان از سطح عبور نکند و به شکلی غیرکارآمد انجام شود، انگیزه‌های کسب‌و‌کار در بخش خصوصی از آنچه موجود است نیز کمتر خواهد شد. ده‌ها هزار صاحب کارخانه در اندازه‌های مختلف، بازرگانان، معدنکاران و فعالان سایر حوزه‌ها اگر به این نتیجه برسند که مدیریت برخورد با فساد عزم جدی دارد و از روش‌های کارشناسانه استفاده می‌کند، حتما خوشحال و مشعوف خواهند شد. نوع اطلاع‌رسانی از پیامدهای مبارزه با فساد بزرگ بانکی نیز اهمیت دارد. در صورتی که اطلاع‌رسانی دقیق، بهنگام و مبتنی‌بر اجتناب از رویکرد سیاسی باشد، شهروندان از این روش مبارزه حمایت خواهند کرد. استعفای مدیرعامل یکی از بانک‌هایی که در این جریان مقصر بوده و اعلام برکناری سایر مدیران عامل درگیر در این ماجرا، آغاز خوبی است که باید ادامه یابد. حساب‌کشی از همه عاملان و مقصران فساد چیزی است که جامعه ایرانی انتظار دارد به شکل کارآمد و جامع انجام شود. حساب‌کشی کامل باید «در درون قوه مجریه»، در «پارلمان» و در «قوه‌قضائیه» باشد و حساب‌کشی مردمی و غیردولتی نیز باید در این مسیر فعال شود و در نهایت حساب‌‌کشی حرفه‌ای توسط مجامع تخصصی است که می‌تواند ابعاد پیچیده این ماجرای بزرگ را روشن و شفاف کند.