دکتر مرتضی بینا

بالا رفتن قیمت طلا در سال‌های اخیر را می‌توانیم به حساب نگرانی‌های بازار از وضعیت مالی بانک‌ها، کم ارزش شدن پول‌های کاغذی و در نتیجه هجوم مردم به خرید طلا به عنوان یک دارایی امن بگذاریم. این تفسیر با توجه به وضعیت کنونی اقتصاد جهانی و بحران مالی بانک‌ها منطقی به نظر می‌رسد. اما در این میان مشتقات مالی طلا و معاملات اجاره‌ای طلا نقش مهمی دارند و شناخت آنها امکان تحلیل دقیق‌تری در اختیار بازیگران بازار قرار می‌دهد. بازار اجاره طلا و مشتقات مالی طلا رابطه نزدیکی با هم دارند و شاید بخش بزرگی از نوسانات قیمت را بتوان به طلای اجاره‌ای نسبت داد. اجاره طلا بین بانک‌های مرکزی و بانک‌های بزرگ پیچیدگی‌های زیادی دارد و با در نظر گرفتن نحوه حسابداری آن، باعث عدم شفافیت بازار می‌شود. در اینجا، اول موضوع اجاره طلا را به طور خلاصه بیان می‌کنم سپس به کارکرد بانک‌های مرکزی و اثرات آن بر روی قیمت طلا می‌پردازم. این موضوع گسترده‌تر از آن است که در این سطور بگنجد و در نتیجه علاقه‌مندان را به تحقیق بیشتر در این زمینه دعوت می‌کنم.

دارندگان عمده طلا می‌توانند از دارایی راکد خود به کمک اجاره دادن آن سود ببرند. به گفته انجمن فلزات گرانبهای لندن، از قرن هفدهم میلادی طلا به صورت اجاره‌ای معامله می‌شود. در ظاهر، اجاره طلا مانند اجاره هر کالای دیگری است. یعنی اجاره دهنده، طلای خود را به مدت معینی در اختیار اجاره‌کننده قرار می‌دهد و از این بابت مبلغی عایدش می‌شود. اجاره‌کننده هم از طلای دریافتی استفاده می‌کند و در زمان سررسید، همان مقدار طلا را به اجاره‌دهنده باز می‌گرداند. اجاره‌کننده ممکن است طلای دریافتی را در بازار بفروشد و وارد معامله خرید طلای آتی بشود تا بتواند همان مقدار طلای اجاره شده را در سررسید به اجاره دهنده برگرداند. نرخ اجاره طلا حداکثر برابر با اختلاف بین دو نرخ بهره لایبور و نرخ وام با گرویی طلا است، که این آخری در بازار آتی طلا تعیین می‌شود.

تفاوت طلا با کالاهای دیگر در این است که گرویی بسیار معتبری محسوب می‌شود و اعتبار آن از اعتبار بانک‌ها بیشتر است. یعنی امکان ورشکسته شدن بانک وجود دارد، ولی احتمال بی‌ارزش شدن طلا وجود ندارد. هر چقدر اعتبار گرویی بیشتر باشد، نرخ بهره وام مربوطه کمتر می‌شود. بنابراین به طور معمول و در شرایط عادی نرخ اجاره طلا عدد مثبتی است که بانک‌های دارنده طلا می‌توانند از آن سود ببرند. اجاره طلا می‌تواند همراه با وثیقه یا بدون وثیقه باشد. در حالتی که وثیقه‌ای در کار نباشد، بانک اجاره دهنده به بانک اجاره‌کننده اطمینان بسیار زیادی می‌کند که فقط می‌تواند بین بانک‌های بسیار بزرگ صورت بگیرد. در این حالت اجاره‌کننده مستقیما مبلغ اجاره را می‌پردازد؛ اما اگر وثیقه در میان باشد، این اجاره در حقیقت یک نوع سوآپ است که در آن به طور موقت طلا با پول نقد مبادله می‌شود. در این حالت، سوآپ طلا معادل وامی است که دارنده طلا دریافت می‌کند و در مقابل آن، طلا گرو می‌گذارد. بانک دارنده طلا با پول وام دریافتی، اوراق قرضه دولتی می‌خرد و سود آن را دریافت می‌کند. در سررسید، دارنده طلا، اصل و بهره وام را می‌پردازد و طلای خود را پس می‌گیرد و چون بهره اوراق قرضه از بهره وامش بیشتر است، اختلاف این دو بهره را به جیب می‌ریزد که معادل گرفتن اجاره از بابت طلای گرو داده شده است.

بازار اجاره طلا و تعیین نرخ اجاره طلا از آنچه که گفته شد بسیار پیچیده است و توضیح آنها از حوصله این مقاله خارج است؛ ولی من می‌خواهم توجه شما را به عملیات بین بانک‌های مرکزی و چند بانک بزرگ و انگشت شمار جلب بکنم. بانک‌های مرکزی برای فروش طلای خود با محدودیت‌های صندوق بین‌المللی پول مواجه هستند؛ ولی چون از نظر حسابداری، اجاره طلا تغییری در ترازنامه دارایی‌ها ایجاد نمی‌کند، بانک‌های مرکزی این قابلیت را دارند که با ارائه طلا به صورت اجاره، میزان عرضه طلا را به طور موقت بالا ببرند و برروی قیمت‌ها اثر منفی بگذارند، بدون آنکه این کار با شفافیت کافی صورت بگیرد. ممکن است بگویید که بالاخره در زمان سررسید، طلا باید از بازار خارج و به صندوق بانک‌های مرکزی بازگردد و در نتیجه قیمت‌ها بالا برود. یعنی قاعدتا اثر اجاره طلا بر روی قیمت طلا باید موقتی باشد؛ اما واقعیت این است که اجاره می‌تواند تمدید بشود و بانک‌های مرکزی می‌توانند تصمیم بگیرند که تا چه مدت اجاره را تمدید کنند و بر روی قیمت‌ها اثر بگذارند.

البته چون این اجاره‌ها در ترازنامه بانک‌ها به طور شفاف منعکس نمی‌شوند، نمی‌توان با اطمینان خاطر از حجم طلای اجاره‌ای بانک‌های مرکزی در بازار سخن گفت. سایت‌های اطلاعاتی طلا آمار تخمینی متفاوتی را منتشر می‌کنند. چیزی را که با اطمینان می‌شود گفت این است که چون حجم طلای در اختیار بانک‌های مرکزی بیش از ده برابر حجم معاملات طلای فیزیکی در بازار است، اگر بانک‌های مرکزی فقط یک درصد طلای خود را اجاره بدهند، اثر بسیار عمیقی بر بازار می‌گذارند. شواهد دخالت بانک‌های مرکزی در مورد طلا چه هستند؟ در سال‌های ۱۹۸۰ هنگامی که نرخ تورم و نرخ بهره اوراق قرضه دولتی بسیار بالا بود، می‌توان متصور شد که بانک‌های مرکزی با اجاره دادن طلای خود به چند بانک بزرگ انگشت شمار، میزان عرضه طلا را به مقدار قابل ملاحظه‌ای بالا برده باشند و در نتیجه قیمت طلا را پایین آورده باشند. پایین آمدن قیمت طلا، حداقل از نظر روانی می‌توانسته در کم شدن انتظارات تورمی موثر بوده باشد. به علاوه اگر اجاره طلا توسط بانک‌های مرکزی به طور سوآپ با پول نقد بوده باشد، باید حجم قابل توجه نقدینگی از بازار جمع شده بوده باشد.

اما بانکی که طلا اجاره می‌کند چه سودی می‌برد؟ بانک‌های بزرگی که طلا از بانک‌های مرکزی اجاره می‌کنند، انگشت شمارند و اطلاعات بسیار با ارزشی از جدول زمانی عرضه طلای فیزیکی و خرید طلای آتی دارند. این بانک‌ها در مقام فروشنده طلای فیزیکی و خریدار طلای آتی، بخش بزرگی از بازار را در اختیار دارند و می‌توانند حداکثر استفاده را از اطلاعات خود ببرند.

با شروع بحران مالی سال ۲۰۰۷ به نظر می‌رسد که دوره طلای اجاره‌ای به پایان خود نزدیک می‌شود؛ چون با نرخ بهره دولتی نزدیک به صفر، نرخ اجاره طلا منفی شده است. مفهوم نرخ منفی این است که تفاوت بین قیمت آتی طلا و قیمت روز طلا از بهره لایبور بیشتر است. بنابراین هزینه وام بانک‌های اجاره‌دهنده طلا بالا است و تمایلی برای سوآپ پول نقد با طلا نشان نمی‌دهند و شاید هم بانک‌های مرکزی سوآپ‌های طلا را مانند سابق تمدید نمی‌کنند و طلا‌های خود را از بازار پس می‌گیرند. همزمان با منفی شدن نرخ اجاره طلا و بالا رفتن قیمت طلا، تئوری کم شدن عرضه طلای اجاره‌ای توسط بانک‌های مرکزی تقویت می‌شود. در آینده در صورت رشد اقتصادی و بالا رفتن نرخ‌های بهره، ممکن است شاهد رشد سریع نقدینگی در بازار باشیم. با توجه به اینکه رییس بانک مرکزی آمریکا اعلام کرده که از ابزارهای متنوعی برای جمع کردن نقدینگی برخوردار است، می‌توان متصور شد که بانک‌های مرکزی مجددا از سوآپ طلا، برای جمع کردن نقدینگی استفاده کنند که در این‌صورت با افت قیمت طلا روبه‌رو خواهیم شد.

اما در این میان ابر سیاهی وجود دارد که کم ارتباط با طلای اجاره‌ای نیست و آن صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا هستند. بانک‌های بزرگ که با بانک‌های مرکزی طرف هستند، به کمک طلای اجاره‌ای صندوق‌های سرمایه‌گذاری طلا ایجاد کرده‌اند و چند برابر حجم طلای فیزیکی را به مردم فروخته‌اند. در حقیقت دارایی این صندوق‌ها، اوراق طلای آتی کوتاه مدت است که مرتبا تمدید می‌شوند. خیلی از سرمایه‌گذاران خرد هم اطلاع ندارند که طلای این صندوق‌ها فیزیکی نیست. بحث صندوق‌های طلا از حوصله این مقاله خارج است؛ ولی بعضی از مفسران معتقدند در صورتی که مردم از این صندوق‌ها تقاضای طلای فیزیکی بکنند، با ورشکستگی صندوق‌های طلا و بحران بعدی روبه‌رو خواهیم بود. شناخت اصولی بازار اجاره طلا می‌تواند کمک شایسته‌ای برای تحلیل بازار طلا باشد.

Morteza.Bina@Alumni.Rice.edu