محمدصادق جنان‌صفت

تولید کالا و خدمات در ایران در شرایط دشوارتری نسبت به سال‌های پیش قرار گرفته است. مسائل کلان اقتصادی که در پویش زمان پدیدار و حل نشده‌اند، وضع را پیچیده‌تر کرده است. اقتصاددانان، فعالان صنعتی و تشکل‌های غیردولتی، مجلس و دولت از وضع کنونی نگران شده و این باور عمومی وجود دارد که تداوم این شرایط، تولید کالا و خدمات در ایران را غیراقتصادی کرده و از چرخه بازار جهانی و حتی منطقه‌ای حذف خواهد کرد. در چنین روزگار ناخوشایندی که شاهد آن هستیم، پیشنهادهای گوناگونی برای برون‌رفت از آن ارائه می‌شود.

یکی از پیشنهادهای اخیر نیز از سوی محمدمهدی بهکیش، اقتصاددان نامدار ایرانی ارائه شده که با اقبال فعالان صنعتی و تولید مواجه شده است. هسته مرکزی این پیشنهاد که در روزهای گذشته انتشار یافت، «رشد از طریق رقابت» است. براساس این پیشنهاد که می‌تواند راهگشا باشد و طرحی نو در اندازد، باید بازارهای ایران را رقابتی کرد؛ زیرا در غیر این صورت در بلندمدت همه راه‌ها برای نجات کسب‌و‌کار ایرانیان به سنگلاخ می‌رسد. با توجه به اینکه بازار رقابتی به مثابه یک استراتژی در دستور کار اکثریت قریب به اتفاق کشورهای جهان از جمله همسایه‌های ایران است، رقابتی کردن بازارهای ایران یک ضرورت تمام عیار است. آنچه در بسته پیشنهادی بهکیش تازگی دارد و آن را از سایر بسته‌های سیاستی متمایز می‌کند، روش ارائه شده برای محاسبه نرخ ارز است. به نظر می‌رسد در صورت اجتناب از رقابتی کردن بازار ارز و تثبیت قیمت این عنصر بسیار پراهمیت در کسب‌و‌کار ایرانیان، واردات رسمی و غیررسمی تمام بافت اقتصاد ایران را پوشانده و چیزی برای تولید ایرانی باقی نخواهد ماند.

نکته دیگر این است که اگر بازار ارز را در این سال‌های نزدیک و حتی همین امسال رقابتی نکنیم، این اتفاق ممکن است طولانی شده و شرایط بدتر شود.

پرسش مهم این است که کدام شاخص برای تعیین نرخ ارز می‌تواند نرخ ارز مناسب باشد؟ نرخ مناسب ارز با توجه به مجموعه شرایط و در صورت ثابت ماندن بقیه متغیرها، نرخی است که مزیت‌های اقتصاد ایران را نشان داده و فعال کند. اگر این اتفاق بیفتد و نرخ مناسب ارز با ویژگی یادشده در عمل پذیرفته شده و مبنای تصمیم‌گیری قرار گیرد، شرایط مبادله به ویژه با کشورهای همسایه گسترش خواهد یافت. این شاخص و معیار باید به‌گونه‌ای باشد که نرخ واقعی ارز با متوسط نرخ ارز کشورهای همسایه و پیرامون ایران برابر واحد باشد؛ دراین صورت رقابت‌پذیری تولید ایران معادل رقابت‌پذیری همسایه‌ها خواهد شد. این فرمولی است که اکنون کشورهای اروپایی به کار گرفته و از آن استفاده می‌کنند. محاسبه نرخ ارز به روش پیشنهادی مزیت‌های گوناگون دارد که مهمترین مزیت آن داشتن یک شاخص است و به این ترتیب تعیین نرخ ارز از حالت دستوری و سلیقه‌ای خارج خواهد شد. اما از پیش معلوم است که به‌کارگیری و استفاده از این روش پیچیده و دشوار است و با دو مساله مواجه خواهد شد. مساله اول انتخاب کشورهایی است که تولید کالا و خدمات و مسائل ارزی آن با ایران قابل تطبیق و مقایسه باشد. مساله مهم دیگر انتخاب نوع کالاها و خدماتی است که در سبد مقایسه‌ای و تطبیقی قرار خواهند گرفت. شاید در نگاه اول این پیشنهاد پیچیده و دشوار به نظر آید، اما حتما از وضع دشوار و بی‌ثبات و سلیقه‌ای فعلی کارآمدتر خواهد بود، اما رقابتی کردن اقتصاد ایران برای دستیابی به رشدهای بالا و باثبات تنها به بازار ارز منحصر نمی‌شود و باید اقدام‌های دیگر در سایر بازارها و سایر سیاست‌ها در کنار و همراه آن اجرا شوند. به‌طور مثال می‌توان به نرخ تعرفه واردات اشاره کرد و یادآور شد که وضع تعرفه‌های بالا برای برخی صنایع به بهانه حمایت از آن صنایع در بلندمدت امکان‌پذیر نیست و می‌تواند کاهش تعرفه اجباری همراه با شوک باشد.

آزادسازی و رقابتی کردن بازار پول از جمله پیشنهادهای دیگری است که آقای بهکیش در بسته سیاستی خود ارائه کرده است.

در شرایط فعلی که بازار پول و نرخ سود بانکی انحصاری شده و دولت تعیین می‌کند، شاهد پدیدار شدن جریان رانت‌خواری و احتمال افزایش فساد هستیم و پیشنهاد یاد شده که می‌تواند بانک‌های ناکارآمد را از بازار خارج و رانت‌خواری را در این حوزه حذف کند، از نکاتی است که می‌تواند در کانون توجه قرار گیرد.