محمود صدری

رهبران فرانسه و آلمان بار دیگر، کشورهای حوزه یورو را به ایجاد همگونگی و وحدت روش فراخواندند. سارکوزی و مرکل این فراخوان را در قالب پیشنهاد ایجاد «مدیریت اقتصادی واقعی» مطرح کردند. ظاهر این فراخوان، امیدوارکننده است و از توافقی اروپایی برای خارج کردن حوزه یورو از بحران مالی و غلبه بر کسری بودجه کشورهایی مانند یونان خبر می‌دهد؛ اما واکنش بازارها از درک و دریافت دیگری در میان جوامع اقتصادی جهان خبر می‌دهد. پس از انتشار نخستین خبرهای نشست سارکوزی و مرکل، شاخص بازارهای سهام در آمریکا کاهش یافت و با برگزاری کنفرانس خبری دو رهبر، ارزش اوراق بهادار دولتی آمریکا (انواع اوراق قرضه)، قیمت طلا و نرخ برابری فرانک سوئیس بالا رفت.

معمولا در مواقعی که احساس بی‌اعتمادی به بازارها افزایش می‌یابد، ارزش سهام کاهش و در جهت معکوس آن، ارزش اوراق دولتی ایالات‌متحده،‌ قیمت طلا و نرخ برابری فرانک سوئیس بالا می‌رود. رفتار دیروز بازارها در برابر مذاکرات رهبران فرانسه و آلمان نشان می‌دهد انتظار فعالان اقتصادی برآورده نشده است؛ زیرا قبل از این مذاکرات انتظار می‌رفت دو کشور بزرگ اروپا که در واقع رهبران ائتلاف اروپایی و پول مشترک اروپا هستند و در برابر مشکلات و گرفتاری‌های اتحادیه اروپا مسوولیت دارند، راه چاره‌ای ارائه کنند.

انتظار اروپایی‌ها از آلمان و فرانسه این است که با تاسی به دولت آمریکا، «اوراق بهادار یورو» ایجاد کنند تا در مواقع بحرانی، زیان بنگاه‌ها و اوراق بهادار خصوصی را جبران کند؛ اما مرکل احتمال ایجاد چنین اوراقی را ناچیز دانست و امید بنگاه‌های اروپایی را بر باد داد. البته امتناع مرکل، توجیه اقتصادی نیرومندی دارد؛ زیرا او معتقد است طرح «اوراق بهادار یورو»، ناکارآمدی بنگاه‌ها را می‌پوشاند و مانع از فعالیت با بهره‌وری بالا می‌شود. جایگزینی که مرکل برای این پیشنهاد ارائه کرده، توازن بودجه یا همان قاعده قدیمی اتحادیه اروپا است که مقرر می‌دارد کسری بودجه کشورها نباید از ۳ درصد تولید ناخالص داخلی آنها بیشتر باشد.

اما این سخن معقول و اقتصادی مرکل با آرزوی بزرگ اروپایی‌ها یعنی تشکیل اتحادیه‌ای مشابه و همسنگ ایالات متحده آمریکا ناسازگار است. آمریکا، ‌اتحادیه‌ای از ایالت‌هایی است که پیش از انتشار بیانیه اتحاد، مشکل عدم توازن نداشتند؛ اما ایالات متحده اروپا که مقدمات آن فراهم شده است، اجتماعی از کشورهای گرفتار عدم توازن بودجه‌ای است. حال اگر قرار است آرزوی بزرگ اروپایی‌ها محقق شود، اروپایی‌ها چاره‌ای جز پرداختن هزینه آن را ندارند و صفحه اول کتاب هزینه‌ها، تعهد در برابر مردمانی است که قرار است در اتحادیه‌ای مصنوعی گرد هم آیند. بار این هزینه نیز طبعا بر دوش آلمان و فرانسه است که داعیه رهبری اتحادیه اروپا و ایالات متحده اروپا را دارند. در واقع پیام دیروز بازارها به اجلاس مرکل و سارکوزی این بود که فعالان اقتصادی به توانایی این دو رهبر اروپایی در زمینه غلبه بر بحران تردید دارند.