زهرا کاویانی

چندی است که به موجب مصوبه مورخ یکشنبه ۱۹ تیرماه ۱۳۹۰ هیات دولت، موضوع حذف چهار صفر از پول ملی به صورت جدی بر سر زبان‌ها افتاده است. در این خصوص تحلیل‌های زیادی صورت گرفته و مقالات متعددی نوشته شده است. برخی معتقدند که اجرای این طرح می‌تواند باعث کاهش تورم شده و جلوی رشد قیمت‌‌ها را بگیرد. در مقابل گروه دیگری نیز معتقدند که حذف صفر‌ها از پول ملی حتی موجب افزایش تورم نیز می‌شود.

استدلال گروه اول که موافقان اجرای این طرح هستند بر این اساس است که با حذف صفرها، ارزش پول افزایش می‌یابد. یعنی اگر در حال حاضر ۱۰۰۰ تومان برای مردم دارای ارزش چندانی نیست، اما وقتی صحبت از یک ریال شود، از دیدگاه مردم ارزش بالایی داشته و در نتیجه پول تقویت می‌شود.!! همچنین برخی سیاستمداران نیز استدلال می‌کنند که ارزش ریال ایران نباید آنقدر پایین باشد که هر ۱۰ هزار ریال برابر یک دلار باشد و به همین علت ریال ایران باید تقویت شود!!

استدلال گروه دوم اما در نقطه عکس گروه اول قرار داشته و حامیان آن معتقدند که عواملی مانند گرد کردن قیمت‌ها به سمت بالا می‌تواند موجب افزایش سطح عمومی قیمت‌ها شده و تورم به وجود آورد. این در حالی است که هر دوی این دو گروه استدلال بدون توجه به روابط بین متغیرهای اقتصادی و رابطه مستقیم تورم و نقدینگی انجام می‌شود. اصولا مشخص نیست که این دو گروه یا سایر افرادی که حذف صفرهای پول ملی را در ارتباط با تورم می‌دانند بر مبنای اصول کدام علم استدلال می‌کنند؟ در حالی که پول کاغذی تنها یک ابزار مبادله است و تغییر در شکل و شمایل آن نمی‌تواند تاثیری در مقدار تورم داشته باشد. برای روشن‌تر شدن موضوع، می‌توان تجربه حذف یک صفر از پول ملی را که به نحوی یکبار در اقتصاد ایران رخ داده است، در نظر گرفت. در حال حاضر اصطلاح تومان برای واحد پول ملی بسیار رایج‌تر از ریال است، به طوری که حتی در سال‌های اخیر در بسیاری از فروشگاه‌ها نیز قیمت‌ها به صورت تومان درج می‌شوند. استفاده از عبارت تومان به جای ریال، در واقع نوعی حذف یک صفر از پول ملی است که سال‌ها است در بین مردم جا افتاده است. این حذف اتفاقا بسیار کم هزینه بوده، به طوری که شکل و شمایل اسکناس‌ها را تغییر نداده و هزینه یادگیری نیز به همراه نداشته است، با این حال آیا این حذف یک صفر توانسته تورم را کاهش دهد؟یا اینکه در فروشگاه‌هایی که قیمت‌ها به صورت ریال نوشته شده، قیمت‌ها کمتر یا بیشتر از معادل تومانی همان اجناس در فروشگاه‌های دیگر است؟

مسلما هر اقتصاد خوانده‌ای به این سوالات پاسخ منفی می‌دهد و معتقد است که حذف صفرها از پول ملی به خودی خود نمی‌تواند تاثیری در تورم داشته باشد.

نکته قابل توجه در مورد موضوع حذف صفرها، عدم توجه سیاست‌مدار به وضعیت فعلی اقتصاد ایران است. اقتصاد ایران در حال حاضر همچنان از تورم دو رقمی رنج می‌برد و نرخ تورم در حدود ۱۵ درصد را می‌توان یک تورم پایه برای اقتصاد ایران دانست. از طرف دیگر افزایش نقدینگی سال ۱۳۹۰، افزایش نرخ تورم را برای این سال پیش‌بینی می‌کند و در صورتی که یارانه‌های نقدی به همین صورت پرداخت شود و وعده و وعیدها در جهت افزایش یارانه نقدی نیز ادامه یابد، می‌توان تصور نمود که اقتصاد ایران با رشد فزاینده نقدینگی و تبعات آن مواجه خواهد بود. در این صورت، حذف صفرها از پول ملی عملا یک اقدام کوتاه‌مدت خواهد بود. نگاهی به شاخص قیمت‌ها طی دهه‌های گذشته، این موضوع را تایید می‌کند. بر اساس شاخص قیمت‌ها بر مبنای سال ۱۳۸۳؛ این شاخص در سال ۱۳۵۷ برابر ۱ و در سال ۱۳۸۳ برابر ۱۰۰ بوده است. یعنی شرایط تورمی اقتصاد ایران به گونه‌ای است که در هر ۲۶ سال دو صفر به پول ملی اضافه خواهد شد. بنابراین می‌توان متصور بود که بانک مرکزی در ۵۲ سال آینده مجددا باید برنامه‌ای برای حذف چهار صفر از پول ملی اتخاذ کند و طی یک نظرسنجی واحد پول جدید را انتخاب کند!! این موضوع در حقیقت لزوم دستیابی به یک ثبات اقتصادی پیش از اجرای چنین طرحی را نشان می‌دهد. موضوع ثبات اقتصادی پیش از اجرای چنین طرحی آنقدر جدی و با اهمیت هست که عامل بازدارنده‌ای در جهت اجرای این طرح باشد. هرچند که هزینه‌های تحمیلی ناشی از اجرای این طرح نیز، مزید بر علت خواهد بود.