متقی copy

توضیح اینکه پارلمان اروپا ماهیت مشورتی دارد و تصویب هر قانونی نیازمند تایید آن از سوی شورای اروپا خواهد بود.

شورای اروپا موضوع قرار گرفتن سپاه پاسداران در لیست گروه‌‌‌ها و سازمان‌های تروریستی را مورد بررسی قرار نداده؛ اما واقعیت این است که این موضوع می‌‌‌تواند در آینده زمینه شکل‌‌‌گیری تضادهای جدید سیاسی، امنیتی و منطقه‌‌‌ای را در روابط ایران و کشورهای اروپایی فراهم آورد. ایران در طول ماه‌‌‌های گذشته همواره از ادبیات همکاری‌‌‌جویانه در ارتباط با نهادهای بین‌المللی بهره گرفته است.

چنین ادبیاتی سبب شکل‌‌‌گیری فضای دوگانه، عدم‌اطمینان و ابهام در آینده روابط ایران با کشورهای اروپایی و ایالات‌متحده شده است.

 پارلمان اروپا و اعمال فشارهای دیپلماتیک علیه ایران

پارلمان اروپا در 18 ژانویه 2023 با اکثریت آرا، طرح ارائه‌شده از سوی نهادهای مرتبط برای قراردادن نام سپاه پاسداران در لیست گروه‌‌‌های تروریستی را مورد پذیرش قرار داد.

این اتحادیه همچنین درصدد است تا زمینه اعمال محدودیت‌های بیشتر علیه جمهوری اسلامی ایران در نهادهای بین‌المللی را فراهم آورد. در چنین شرایطی این پرسش مطرح می‌شود که اتحادیه اروپا از چه راهبردی برای مقابله و محدودسازی ایران در سیاست بین‌الملل استفاده می‌کند؟  رویکرد کشورهای تروئیکای اروپایی در سال 2022 وضعیت کنش تعارضی در برابر ایران بوده است. بخش قابل‌توجهی از چنین انگاره و رویکردی را می‌‌‌توان انعکاس بحران اوکراین دانست.

بحران اوکراین نه‌تنها کشورهای اروپایی، روسیه‌‌‌ و چین را درگیر منازعات منطقه‌‌‌ای و جنگ سرد بین‌المللی کرد، بلکه شکل‌‌‌گیری تضادهای جدید در روابط متقابل ایران و کشورهای اتحادیه اروپا را امکان‌‌‌پذیر ساخت.

نتیجه چنین وضعیتی را می‌‌‌توان نشانه‌‌‌هایی از ابهام تاکتیکی دانست. کشورهای اتحادیه‌‌‌ اروپا و حتی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سال 2022 ایران را با فشارهای سیاسی و امنیتی روبه‌‌‌رو کردند.  درباره چرایی و چگونگی تصمیمات اتحادیه‌‌‌ اروپا درباره ایران رویکردهای مختلفی وجود دارد. واقعیت‌‌‌های موجود بیانگر آن است که اتحادیه اروپا بخشی از سیاست امنیت بین‌الملل محسوب می‌شود. سیاست خارجی کشورهای اروپایی از سال 2022 در مقابله با الگوی رفتاری و سیاست گرایش به شرق ایران قرار گرفته است.

موضوع پهپادهای ایران و کاربرد آن در جنگ اوکراین را می‌‌‌توان یکی از شاخص‌‌‌های اصلی بازتولید تضاد و جنگ سرد ایران و اتحادیه اروپا دانست. چنین فرآیندی تاثیر خود را بر دیپلماسی هسته‌‌‌ای و فرآیند برجام گذاشته است.

 جنگ سرد ایران و اروپا در بروکسل

 ایران و بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا در دوره‌‌‌‌های گذشته، نشانه‌‌‌هایی از جنگ سرد را تجربه کرده‌‌‌اند.

جنگ سرد در روابط ایران و کشورهای اتحادیه اروپا و در دوران بحران امنیتی اوکراین می‌‌‌تواند چالش‌‌‌ها و پیامدهای جدیدی را به‌‌‌وجود آورد. اگرچه «جنگ سرد» یکی از نشانه‌‌‌های اصلی کنش تاکتیکی و راهبردی بازیگران در سیاست بین‌الملل است، اما نشانه‌‌‌های آن در قرن 21 به حوزه منطقه‌‌‌ای نیز گسترش یافته است. فشارهای آمریکا علیه سپاه پاسداران در چارچوب «قانون کاتسا» هم‌‌‌اکنون به حوزه اتحادیه اروپا، پارلمان اروپایی و شورای اروپا نیز منتقل شده است.

هریک از نهادهای یادشده تلاش دارند از سازوکارهای محدودسازی جمهوری اسلامی در قالب مفاهیمی مانند «امنیت‌سازی» استفاده کنند. مقابله با جمهوری اسلامی ایران و نهادهای راهبردی آن یکی از سازوکارهای به‌اصطلاح  امنیت‌‌‌سازی در دوران بحران و ستیزش‌‌‌های بازیگران در عرصه سیاست بین‌الملل محسوب می‌شود. این امنیت‌‌‌سازی در مناطقی از اهمیت و مطلوبیت بیشتری برخوردار است که از ویژگی‌‌‌های تولید قدرت، ثروت و پرستیژ بین‌المللی برخوردار باشد. تاریخ نظام جهانی نشان داده است که «شکل‌‌‌بندی‌‌‌های امنیت منطقه‌‌‌ای» و بین‌المللی معطوف به موضوعاتی بوده که برای قدرت‌‌‌های بزرگ یا برخی از بازیگران اروپایی دارای اهمیت و مطلوبیت امنیتی بوده است.

یکی از دلایل اصلی تعارض کشورهای اتحادیه اروپا و ایران، نقش‌‌‌یابی جمهوری اسلامی در فضای تضادهای سیاسی و ژئوپلیتیکی اتحادیه اروپا بوده است. در سال‌های قرن 21، ایران موقعیت خود در محیط منطقه‌‌‌ای را ارتقا داده است.

این امر، موازنه قدرت منطقه‌‌‌ای را با چالش روبه‌‌‌رو کرده و درنتیجه کشورهایی مانند آمریکا، عربستان، انگلیس، فرانسه و آلمان تلاش دارند تا سیاست‌‌‌های تل‌‌‌آویو برای محدودسازی قدرت ایران را در دستور کار قرار دهند.

کشورهای اتحادیه اروپا همواره تلاش کرده‌‌‌اند تا به نقش هژمونی خود در ارتباط با بازیگران منطقه‌‌‌ای از جمله ایران ادامه دهند. قدرت‌‌‌یابی ایران و الهام‌‌‌بخشی جمهوری اسلامی در محیط منطقه‌‌‌ای، شکل‌‌‌ جدیدی از معادله قدرت را به‌‌‌وجود آورده است. چنین الگوی رفتاری، شکل جدیدی از رقابت‌‌‌های ژئوپلیتیکی علیه ایران را منعکس می‌‌‌سازد؛ رقابت‌‌‌هایی که مبتنی بر چگونگی توزیع ثروت، قدرت و پرستیژ میان بازیگران محیط منطقه‌‌‌ای و سیاست بین‌الملل خواهد بود.

 پارلمان اروپا و قانون تحریم سپاه پاسداران

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در زمره نهادهای سیاسی و راهبردی ایران است. هر کشور انقلابی برای حراست از دستاوردهای انقلاب تلاش می‌کند تا گارد نظامی، امنیتی و راهبردی متناسب با اهداف انقلاب را شکل دهد. شاید بتوان به این موضوع اشاره و تاکید کرد که سپاه پاسداران یکی از نهادهای بنیادین دفاع از ساخت‌‌‌های سیاسی و امنیتی جمهوری اسلامی ایران بوده است. نقش سپاه پاسداران در تثبیت فضای سیاسی و توسعه قدرت ژئوپلیتیکی ایران، یکی از عوامل اصلی تضادهایی است که کنگره آمریکا و پارلمان اتحادیه اروپا را وادار به اعمال محدودیت‌های اقتصادی و راهبردی علیه آن کرده است.

پارلمان اروپا نماد اصلی سیاست قدرت اجتماعی در فضای افکار عمومی کشورهای اروپایی محسوب می‌شود. اگرچه اتحادیه اروپا کارکرد محدودی در تصمیم‌گیری راهبردی کشورها دارد، اما واقعیت این است که این بازیگران تلاش دارند ایران را در وضعیت محدودشده قرار دهند.

تداوم تحریم‌‌‌ها یکی از دلایل اصلی سیاست اتحادیه اروپا برای محدودسازی قدرت ایران محسوب می‌شود.

در شرایط موجود بسیاری از کشورهای جهان دارای نگرش‌‌‌های متفاوت امنیتی نسبت به ایران و سیاست منطقه‌‌‌ای آن در غرب آسیا هستند.

هر یک از بازیگران اصلی تلاش می‌کنند تا شکل خاصی از اهداف و مطلوبیت‌‌‌های استراتژیک خود را در مقابله با جمهوری اسلامی و محدودسازی قدرت آن در محیط منطقه‌‌‌ای تامین کنند. این امر به این مفهوم است که جهت‌گیری کشورها در شرایطی که نظام بین‌الملل در وضعیت آنارشی قرار دارد، با یکدیگر متفاوت و متمایز است.

وجود چنین تفاوت‌‌‌های ادراکی و انگاره‌‌‌های ژئوپلیتیکی است که زمینه‌های جدال، منازعه و حتی درگیری نظامی بین واحدهای سیاسی را فراهم می‌‌‌آورد. کشورهای اتحادیه اروپا عموما سیاست خارجی خود را با یکدیگر از طریق «جوزپ بورل» به اجرا می‌گذارند.

بورل همواره تلاش کرده است تا زمینه اعمال فشارهای جدید علیه ایران را از طریق اتحادیه‌‌‌اروپا به‌‌‌وجود آورد. بورل بر ضرورت فشار متعادل‌شده علیه ایران تاکید دارد؛ اما چنین فرآیندی می‌‌‌تواند محدودیت‌های بیشتری را در آینده سیاسی جمهوری اسلامی به‌‌‌وجود آورد.

 نتیجه

یکی از دلایلی که اتحادیه اروپا فشارهایی را علیه ایران اعمال می‌کند، افزایش نقش منطقه جمهوری اسلامی در حوزه جنوب غرب آسیاست. در چنین شرایطی است که فشار سیاسی و الگوی کنش چندجانبه برای محدودسازی قدرت ایران فراهم خواهد شد. برای ایجاد تعادل بین «منافع عمومی» کشورها، بازیگران اصلی نظام جهانی و اتحادیه‌‌‌ اروپا عموما تلاش می‌کنند تا زمینه‌‌‌های لازم برای ایجاد تعادل بین نشانه‌‌‌های قدرت، ثروت و امنیت متناسب با تهدیدهای ژئوپلیتیکی و تغییر در موازنه قدرت منطقه‌‌‌ای را به وجود آورند.

هدف اتحادیه اروپا این است که نقش ایران در بحران اوکراین کاهش پیدا کند. چنین وضعیتی بیانگر آن است که پهپادهای ایرانی تاثیر خود را در موازنه قدرت بازیگران منطقه‌‌‌ای به‌‌‌جا گذاشته‌اند. در نگرش اتحادیه اروپا، سیاست راهبردی و عملیاتی ایران، چالش‌‌‌های ژئوپلیتیکی جدیدی را به‌‌‌وجود آورده است. براساس چنین نگرشی، شکل جدیدی از موازنه به‌‌‌وجود آمده است که تعادل قدرت آمریکامحور و اروپامحور را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد.

دومین دلیلی که اتحادیه اروپا، تحریم‌‌‌های جدیدی را علیه ایران تصویب کرده، مقابله با نقش و قدرت منطقه ایران بوده است. به‌طور کلی تعادل در شرایطی ایجاد می‌شود که تمامی کشورهای درگیر در یک حوزه جغرافیایی یا یک موضوع امنیتی به «موازنه قدرت» نائل شوند. برخی از کشورهای اروپایی، به‌‌‌ویژه تروئیکای اروپا تمایل چندانی به ایجاد موازنه ندارند؛ در نتیجه به اقدامات متنوعی برای غلبه بر بازیگران فعال در محیط سیاسی، منطقه‌‌‌ای و بین‌المللی مبادرت می‌ورزند.

کشورهای اصلی اتحادیه اروپایی مانند انگلیس، فرانسه و آلمان در فضای بحران امنیتی اروپا درصدد بر‌‌‌آمدند تا ساخت‌‌‌های امنیتی جدیدی را ایجاد کنند که بیشترین «منافع استراتژیک» کوتاه‌مدت از جمله ثبات سیاسی و انتقال منابع اقتصادی به اروپا را شکل دهد.

هرگونه هژمونیک‌‌‌گرایی امنیتی کشورهای اتحادیه اروپا، پیامدهای خاص خود را در شکل‌‌‌بندی‌‌‌های رقابت سیاسی به‌‌‌ویژه در رابطه با ایران و فرآیند برنامه جامع اقدام مشترک به‌‌‌جا می‌‌‌گذارد. معادله امنیت و قدرت ایران در محیط منطقه‌‌‌ای و در فضای کنش تعاملی با کشورهای اتحادیه اروپا در چارچوب دیپلماسی هسته‌‌‌ای، تابعی از رقابت بازیگران اصلی نظام بین‌الملل برای کنترل محیط منطقه‌‌‌ای محسوب می‌شود.

کشورهای اتحادیه اروپا باید به این موضوع واقف باشند که اعمال فشارهای سیاسی و اقتصادی فزاینده علیه ایران به رادیکالیزه شدن فضای سیاسی و منطقه‌‌‌ای منجر می‌شود. ایران تمایلی به بازتولید و اعاده چالش‌‌‌های امنیتی در محیط منطقه‌‌‌ای ندارد.

طبعا اتحادیه اروپا باید برخی از دغدغه‌‌‌های اقتصادی و امنیتی ایران در فضای رقابت‌‌‌های ژتوپلیتیکی را درک و از تداوم فشارهای سیاسی برای به حاشیه راندن جمهوری اسلامی اجتناب کند. توسعه بحران در هر منطقه و حوزه‌‌‌ جغرافیایی می‌‌‌تواند آثار و چالش‌‌‌های امنیتی خاص خود را در فضای رقابت‌‌‌های ژئوپلیتیکی به‌‌‌جا بگذارد.

ایران و اتحادیه اروپا بیش از آنکه دارای نشانه‌‌‌هایی از تضاد سیاسی باشند، از انگیزه لازم با هدف همکاری‌‌‌های اقتصادی و ژئوپلیتیکی برای امنیت منطقه‌‌‌ای برخوردار هستند.

* استاد دانشگاه تهران