لویاتان جهانی
هرجومرج موجود در وضعیت طبیعی به نفع انسانها نبود و باعث میشد که صیانت نفس آنها را از بین ببرد. با ابتکار توماس هابز لویاتان به معنای دولت-کشور دارای حق حاکمیت شکل گرفت. لویاتان نتیجه پیشرفتهای علوم جدید بود که خلق ماشین مکانیکی حکومت را امکانپذیر کرد. به تدریج به ماشین حکومت قرارداد اجتماعی، تفکیک قوا، پارلمان، انتخابات و قواعد دیوانسالاری و دموکراسی اضافه شد. حکومت در داخل با قوه عدلیه و سازوکارهای سیاستگذاری میتوانست شهروندان را حفاظت کند. در داخل امکان شکلگیری نظارت بر قدرت و مشروطسازی آن به قانون وجود داشت. عیب قدرت مکانیکی ناتوانی آن در کاهش فضای جنگ همه علیه همه در محیط بینالملل بود. حتی کانت هم نتوانست مساله خشونت، جنگ و تهدیداتی را که در فضای بینالملل بود، رفع کند. کانت پیشنهاد کرد برای ایجاد صلح بینالملل لازم است جمهوریهای دموکراتیک شکل گیرد و آنها نمایندگی در سازمان بینالمللی داشته باشند؛ اما این سازمان نمیتوانست در قامت دولت کشور یا یک لویاتان جهانی باشد. به این علت که میتوانست به سمت دیکتاتوری حرکت کند و سازوکار استبدادی داشته باشد و
دولت-کشورهای ملی نیز اختیارات خود را به آن واگذار نمیکردند. در واقع مشکل در فکر کانت نبود، بلکه در شرایط منطق مکانیکی بود که بیش از دولت-کشور ملی توانایی پوشش دادن فناورانه به لویاتان بینالمللی فراهم نبود.
اکنون در قرن بیستویکم شواهد نشان میدهد در حال حرکت به سمت لویاتان جهانی هستیم. منطق جهان جدید کوانتومی است و فلسفه و فیزیک جدید امکان جامعهای شبکهای و بینالمللی را فراهم کرده است. مسائل بینالمللی از قبیل مواد مخدر، فقر، خشکسالی، بیماریهای فراگیر، تروریسم، جنگ و قاچاق را نمیتوان در خارج از اراده حاکمیت دولتها رها کرد. تکنولوژی اطلاعات رشد زیادی داشته است و دانایی انسانها افزوده شده است. شهروندان جهانی توانمندتر شدهاند و وسایل فراوانی برای کنترل و مدیریت زمان، رفع محدودیتهای مکان و قدرت اختراع شده است. مسائل بینالملل راهحلهای بینالمللی پیدا کرده و دهکده جهانی در حال تحقق پیدا کردن است. اگر زمانی سیاستگذاری تنها به موضوعات سیاست داخله محدود میشد، اکنون سیاستگذاری امور خارجه و امور بینالملل امکانپذیر شده است و حتی وزن و اهمیت آنها از داخله هم بیشتر است. شهروندانی که در جامعه مدنی جهانی با فناوریهای انقلاب چهارم صنعتی زندگی میکنند و به تدریج بر اثر آزمون و خطا قواعد و عرفهای بینالمللی برای مقابله با مریضی، خشونت و جنگ پیدا و حاکم میشوند. اکنون کاملا شواهد نشان میدهد لویاتان جهانی در حال پیدا شدن است و قواعد بانک، بیمه، خریدوفروش، مالکیت معنوی، حملونقل، ارتباطات بینالملل امکان عملیاتی شدن پیدا کرده است. انسان به عصر جهانی قدم میگذارد و لویاتان جهانی زندگی مدنیتری برای زیست جمعی انسانها رقم میزند. قوانینی که محدود به مرزهای جغرافیایی نیست در منطق کوانتومی عصر اطلاعات ضمانت اجرا پیدا میکند و مفهوم قرارداد اجتماعی بینالملل و تضمین آنها توسط اراده شهروندان امکانپذیر میشود. برخلاف آنچه هگل و بعدها فوکویاما اعلام کردند، پایان تاریخ دولت-کشور و لویاتان ملی نیست، بلکه به گفته الکساندر ونت، عصر اطلاعات سیاستگذاری بینالملل با داشتن لویاتان جهانی را ساماندهی کرده است.
*استادیار علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد