داستان مرد و بوته خار، حکایت تکراری سیاست‌گذاری عمومی در ایران است و تثبیت قیمت بنزین نمونه‌ای اخیر از دیوان طولانی این اشتباهات. تثبیت قیمت حامل‌های انرژی مانند کاشتن نهال خار در مسیر حرکت اقتصاد است. در اقتصادی که با پدیده تورم روبه‌رو است، تثبیت قیمت حامل‌های انرژی به مرور موجب کاهش قیمت نسبی انرژی می‌شود و ارزانی نسبی باعث می‌شود بهره‌گیری از فناوری‌های انرژی‌بر بیشتر و بیشتر شود. هر چه زمان بیشتر می‌گذرد، زخم‌های اقتصاد در نتیجه اعتیاد به انرژی ارزان بیشتر و تغییر قیمت سخت‌تر می‌شود.

همچو آن شخص درشت خوش‌سخن /  در میان ره نشاند او خاربن

هر دمی آن خاربن افزون شدی /  پای خلق از زخم آن پر خون شدی

مدتی فردا و فردا وعده داد /  شد درخت خار او محکم نهاد

روی دیگر وابستگی به انرژی ارزان، تنگ‌تر شدن فضای سیاست‌گذاری بودجه‌ای است؛ برای تامین انرژی ارزان، دولت باید از درآمدهای مالیاتی روی مصرف انرژی صرف نظر کند و مخارج دولت را از محل‌های دیگری مانند فروش نفت تامین کند. این دو مکانیزم به‌صورت هم‌افزا اثرات یکدیگر را تقویت می‌کنند و در نهایت دولت را با کسری بودجه شدید مواجه می‌سازند.

آن درخت بد جوان‌تر می‌شود /  وین ‌کننده پیر و مضطر می‌شود

خاربن هر روز و هر دم سبز و تر /  خارکن هر روز زار و خشک‌تر

این داستان تا آنجا ادامه می‌یابد که دیگر فضایی برای سیاست‌گذاری بودجه‌ای باقی نمی‌ماند و به محض افت درآمدها (به دلیل افت قیمت نفت یا تحریم) دولت مجبور می‌شود قیمت حامل‌های انرژی را تعدیل کند.

برای رفع این مشکل تنها دو راه وجود دارد؛ یا دولت از تثبیت قیمت‌ها دست بردارد و به جای تعدیلات بزرگ و پردرد، تعدیلات مکرر و بطئی را بپذیرد، یا با تورم که علت اصلی تعدیل قیمت‌هاست مبارزه کند. مجموعه این راه‌حل‌ها فضایی را فراهم می‌آورد که نیاز به تعدیلات شدید در قیمت‌ها رفع می‌شود و اصلاح قیمت‌ها به تغییر در قیمت‌های نسبی محدود می‌شود که این هم شرط ادامه حیات یک اقتصاد بالنده است.

یا تبر بر گیر و مردانه بزن /  تو علی‌وار این در خیبر بکن

یا به گلبن وصل کن این خار را /  وصل کن با نار نور یار را*

اینکه بنزین چقدر و چگونه گران شد دیگر اهمیتی ندارد. مهم این است که از درس‌‌های این تجربه تلخ برای تقویت توان سیاست‌گذاری عمومی و جلوگیری از تکرار این گونه خطاها استفاده شود. پس بیایید این درس‌ها را به خاطر داشته باشیم:

- ممکن است تثبیت قیمت یک کالا با هدف کاهش برخی مشکلات انجام شود، اما با گذر زمان خود به یک چالش بزرگ‌تر تبدیل می‌شود.

- تاخیر در تصمیم‌گیری درباره اصلاحات -قیمتی و ساختاری- تنها باعث دشوارتر شدن انجام آنها در آینده می‌شود و اگر سیاستمداران نمی‌خواهند هزینه تعدیل مکرر قیمت‌ها را بپردازند، زمینه کاهش تورم را فراهم کنند.

* مثنوی- دفتر دوم