جمهوری اسلامی به مسئولان هشدار داد/ به سراب طالبان دل نبندید

روزنامه جمهوری اسلامی در یادداشتی تحت عنوان «زلزله هرات و سراب طالبان» نوشت:

زلزله ویرانگری که منطقه هرات افغانستان را دچار خسارت‌های جانی و مالی شدید کرد، علاوه بر اینکه مصیبتی بر مصائب مردم مظلوم افغانستان افزود، یکبار دیگر عدم شایستگی طالبان را برای مدیریت این کشور نشان داد.

۱- گزارش‌ها حکایت از ویرانی صد درصدی چندین روستا در مناطق زلزله‌زده دارند که تقریباً تمام افراد حاضر در روستاها جان باختند و تعداد کمی از اهالی که در بیرون خانه‌ها بودند و یا به سفر رفته بودند جان سالم به ‌در بردند. تمام خانه‌ها و هر ساختمانی که در این روستا بود کاملاً ویران و روستاها با خاک یکسان شدند.

طالبان فعالیت کنسولی خود در این دو کشور را تعلیق کرد 

۲- در فیلم‌هائی که طی روزهای گذشته از عملیات کمک‌رسانی به مردم برای نجات افرادی که ممکن است زیر آوار هنوز زنده باشند منتشر شده، هیچ نشانی از مامورین دولتی دیده نمی‌شود و فقط مردم مناطق اطراف به کمک زلزله‌زدگان شتافته‌اند. مردم نیز از امکانات لازم برای نجات دادن افراد زیر آوار بی‌بهره هستند و فقط با بیل و کلنگ به آواربرداری می‌پردازند.

۳- یک تاجر افغانی با شنیدن خبر زلزله و خسارت‌های وارده به مردم، اعلام کرد ۲۰۰ میلیون افغانی به زلزله‌زدگان کمک می‌کند. مردم هرات و بعضی دیگر از مناطق افغانستان نیز هر کدام به تناسب مقدورات خود مبالغی را برای کمک به زلزله‌زدگان در نظر گرفته‌اند. آنها در عین حال که با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند، اعلام کرده‌اند هر قدر که در توان داشته باشند و به هر شکل که برایشان ممکن باشد به هموطنان زلزله‌زده‌شان کمک خواهند کرد.

۴- حکومت خودخوانده طالبان از یکطرف ناتوانی خود را در یاری رساندن به زلزله‌زدگان به اثبات رسانده و از طرف دیگر برای اینکه ظاهرسازی کند اعلام کرده ۱۰۰ میلیون افغانی به زلزله‌زدگان کمک خواهد کرد! طالبان با اعلام این مطلب نشان داد توانائی کمک کردن به مردمی که می‌خواهد بر آنها حکومت کند را حتی به اندازه یک تاجر متوسط افغانی هم ندارد.

۵- این زلزله، ۲۶ ماه بعد از تسلط طالبان بر افغانستان اتفاق افتاده و ناتوانی طالبان برای کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان نشان می‌دهد این گروه در مدت ۲ سال و ۲ ماه گذشته نتوانسته حداقل سازماندهی را برای امداد به وجود بیاورد. به عبارت روشن‌تر، در مدت ۲ سال و ۲ ماهی که از استقرار حاکمیت خودخوانده طالبان بر افغانستان می‌گذرد، این گروه فقط مشغول قلع و قمع مخالفین، سرکوب قومیت‌ها، محروم ساختن پیروان مذاهب از حقوق قانونی‌شان، تبعیض‌های جنسیتی و محروم کردن زنان و دختران از تحصیل و کار بوده است و این اشتغالات شرم‌آور و ضدانسانی اجازه پرداختن به نیازهای مردم را به کسانی که مدعی نمایندگی خدا برای حکومت بر مردم هستند نداده است!

۶- ریشه این بیگانگی از حکومت‌داری و مدیریت را باید در سوابق طالبان جستجو کرد. این گروه در تاریک‌ترین پستوهای جمود فکری به تحصیل مشغول بودند و بخش مهمی از عمر خود را به کشتار هرکس که تفکر متحجرانه‌شان را قبول نداشت گذراندند و در تمام دوران زندگی حاضر نشدند سخن غیر از خود را بشنوند و به این احتمال حتی فکر کنند که ممکن است افراد دیگری هم در کره زمین وجود داشته باشند که سخن و نظر قابل تامل و توجهی داشته باشند. اینکه طالبان همواره در زمره گروه‌های «تروریستی - تکفیری» محسوب می‌شدند و تا قبل از رنگ عوض کردن دو سال قبل هرگز کسی آنها را به چیزی غیر از آدم‌کشی و غارت و توحش قبول نداشت، به دلیل همین ویژگی‌ها بود. در دو سال اخیر نیز با اینکه تلاش می‌کنند در جایگاه حاکمیت بر افغانستان، خود را اهل تعامل جلوه دهند و عده‌ای نیز درصدد هستند آنها را تطهیر کنند، هنوز هیچ کشوری حاضر نشده این حکومت را به رسمیت بشناسد. علت این خودداری معنادار همان ماهیت طالبان است که همگان با آن آشنائی دارند بطوری که حتی نزد مردم خود افغانستان نیز جایگاهی ندارند و به همین دلیل است که از مراجعه به آراء عمومی و برگزاری انتخابات می‌ترسند.

۷- کارنامه خالی از هرگونه نقطه مثبت و مالامال از عملکرد سرتاسر ننگین و لکه‌های سیاه طالبان در حاکمیت خودخوانده ۲ سال و ۲ ماه گذشته بر افغانستان که بخشی از آن در زلزله هرات نمایان شد، باید برای مسئولین ما نشانه روشنی باشد بر غیرقابل اعتماد بودن این گروه که می‌خواهد خود را به زور بر مردم افغانستان تحمیل کند. مسئولان ما نباید به این سراب به عنوان یک همسایه قابل تعامل دل ببندند. تشخیص سره از ناسره یکی از مهم‌ترین شاخص‌های حکمرانی موفق است که مسئولان ما باید از آن برخوردار باشند.

بخش سایت‌خوان، صرفا بازتاب‌دهنده اخبار رسانه‌های رسمی کشور است.